زیبا آفرین
مسألة 40): إذا علم أنه کان فی عباداته بلا تقلید مدة من الزمان، ولم یعلم مقداره، فإن علم بکیفیتها وموافقتها للواقع أو لفتوى المجتهد الذی یکون مکلفا بالرجوع إلیه فهو، وإلا فیقضی المقدار الذی یعلم معه بالبراءة على الأحوط، وإن کان لا یبعد جواز الاکتفاء بالقدر المتیقن.
هر گاه متوجه بشود که مدت زمانی از عباداتش را بدون تقلید انجام داده است. ولی مقدار آن را نمی داند. اگر متوجه شد که آن چه انجام داده است مطابق با واقع بود و یا مطابق با فتوای مجتهدی بود که باید به او رجوع و ازاو تقلید کند که کار تمام است. اگر موافق نبود بنا بر احوط به میزانی که احساس کند که اعمالش خراب شده است باید انجام بدهد. البته بعید هم نیست که به قدر متیقن بسنده کند.
تصویر سازی مساله
فردی که هفتاد و پنج سال عمر دارد و الان از صاحب عروه تقلید می کند. امروز شنید عباداتی که بدون تقلید بوده باید وضعیتش روشن شود که باطل است یا نه.
مکلف گرچه الان مقلد سید است ولی نمی داند از چند سال قبل مقلد دیشان شده است. یقینا سه سال است که مقلد سید است. ولی نمی داند از کی باید از صاحب عروه تقلید می کرد. و نیز نمی داند بلوغش کی بوده است.
چند مجهول در این جا وجود دارد:
1- از چه زمانی بالغ شده است؟
2- از چه زمانی از صاحب عروه تقلید را شروع کرده است؟
3- از چه زمانی باید از صاحب عروه تقلید می کرد که نکرده است؟
4- قبل از مرحوم سید در چه کسانی باید تقلید می کرده است؟
5- اعمالی که انجام داده است مطابق با نظر سید یا مجتهد قبل از سید بوده یا نه؟
اگر به یاد داشته باشید صاحب عروه اعلام کرد که اعمال انجام گرفته بدون تقلید باطل است. مرحوم سید اینجا تلاش می کند تا عمل مکلف را تصحیح کند. لذا می فرماید: اگر مطابق با فتوای مجتهد بود اعمالش درست است. ولی اگر اعمالش درست نبود؛ باید اعاده کند. نمی داند که دوره تکلیفش چند سال بوده است و نمی داند که از چه سالی از صاحب عروه تقلید کرده یا چند سال مقلد مجتهد پیش از صاحب عروه بوده است. معادله چند مجهوله است.
اگر اعمالش مطابق فوای مجتهدش بود که کار تمام است.
اگر بداند که چند سال اعمالش مخالف فتوای مجتهدش بوده است این هم طبق نظر صاحب عروه وضعش روشن است. باید اعمالش را اعاده کند.
اگر نمی داند که چند سال بوده است طبق نظر سید دو راه دارد:
یا به حداکثر بپردازد تا جایی که قطع پیدا کند که به تکلیفش عمل کرده است و برائت ذمه حاصل شده است. یعنی اگر پنجاه سال احتمال می دهد یک سال هم احتیاطا اضافه بخواند تا یقین کند که همه اعمالش طبق نظر مجتهدش انجام گرفته است. این از باب احتیاط است.
راه دوم این است که پیش خودش حساب و کتاب کند. چون مرد است مسلما شانزده سالگی بالغ شده است. الان هم که هفتاد و پنج سال سن دارد. قدر متیقن شش سال از مرحوم سید تقلید می کنم. آقای فلانی هم هفت سال. سیزده و هفت و شش را با هم جمع کند و از مجموع هفتاد و پنج سال کم کند و نتیجه هر چه شد همه آن اعمال را طبق نظر سید انجام دهد.
مرحوم حکیم می فرماید شاید منظور از قدر متیقن اعمالی که می داند واقعا باطل است را اعاده کند.
عنایت بفرمایید که بحث عبادات است. و مشکل فرد این است که از کسی تقلید نکرده است ولی اعمال را انجام داده است. فرق است بین کسی که اعمالش را انجام داده و کسی که اعمالش را انجام نداده است. صبح برخاسته و هوا خیلی سرد بوده است تیمم گرفته است. به جای جهر، اخفات خوانده است. در سفر نمازش را چه بسا کامل خوانده باشد. مهم این است که در مسائل عبادی قصد قربت از او صادر شده است و این اعمال را از باب تکلیف شرعی انجام داده است. در این صورت دیگر چیزی بر او نخواهد بود. لزومی به اعاده همه آنها هم نیست. لزوما نباید منطبق بر فتوای مجتهد معینی باشد. بلکه منطبق بر فتوای هر مجتهدی که بود کفایت می کند. این که بعضا گفته می شود مطابق با واقع باشد؛ باید روشن کرد که واقع نماز و روزه و حج چیست؟
عرض شد در اعمال عبادی واقعیتی وجود ندارد بلکه واقعیت این اعمال همان اعتبار شارع است. همان آیات و روایات و نظر مجتهد و دستور العملها است. پس اگر منطبق با نظر هر مجتهدی که بود واقع همان است. واقع همان نظر و فتوای مجتهد است. حالا هر کس که می خواهد باشد.
نکته قابل تامل در این مساله آن است که مرحوم صاحب عروه احکام اجتهاد و تقلید را منحصر به عبادات می کند و از اعمال غیر عبادی بحث نمی کند. این تایید مجددی است برادعای حقیر که اجتهاد در حوزه عبادات معنا می دهد. فتامل.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
مسألة 40): إذا علم أنه کان فی عباداته بلا تقلید مدة من الزمان، ولم یعلم مقداره، فإن علم بکیفیتها وموافقتها للواقع أو لفتوى المجتهد الذی یکون مکلفا بالرجوع إلیه فهو، وإلا فیقضی المقدار الذی یعلم معه بالبراءة على الأحوط، وإن کان لا یبعد جواز الاکتفاء بالقدر المتیقن.
هر گاه متوجه بشود که مدت زمانی از عباداتش را بدون تقلید انجام داده است. ولی مقدار آن را نمی داند. اگر متوجه شد که آن چه انجام داده است مطابق با واقع بود و یا مطابق با فتوای مجتهدی بود که باید به او رجوع و ازاو تقلید کند که کار تمام است. اگر موافق نبود بنا بر احوط به میزانی که احساس کند که اعمالش خراب شده است باید انجام بدهد. البته بعید هم نیست که به قدر متیقن بسنده کند.
تصویر سازی مساله
فردی که هفتاد و پنج سال عمر دارد و الان از صاحب عروه تقلید می کند. امروز شنید عباداتی که بدون تقلید بوده باید وضعیتش روشن شود که باطل است یا نه.
مکلف گرچه الان مقلد سید است ولی نمی داند از چند سال قبل مقلد دیشان شده است. یقینا سه سال است که مقلد سید است. ولی نمی داند از کی باید از صاحب عروه تقلید می کرد. و نیز نمی داند بلوغش کی بوده است.
چند مجهول در این جا وجود دارد:
1- از چه زمانی بالغ شده است؟
2- از چه زمانی از صاحب عروه تقلید را شروع کرده است؟
3- از چه زمانی باید از صاحب عروه تقلید می کرد که نکرده است؟
4- قبل از مرحوم سید در چه کسانی باید تقلید می کرده است؟
5- اعمالی که انجام داده است مطابق با نظر سید یا مجتهد قبل از سید بوده یا نه؟
اگر به یاد داشته باشید صاحب عروه اعلام کرد که اعمال انجام گرفته بدون تقلید باطل است. مرحوم سید اینجا تلاش می کند تا عمل مکلف را تصحیح کند. لذا می فرماید: اگر مطابق با فتوای مجتهد بود اعمالش درست است. ولی اگر اعمالش درست نبود؛ باید اعاده کند. نمی داند که دوره تکلیفش چند سال بوده است و نمی داند که از چه سالی از صاحب عروه تقلید کرده یا چند سال مقلد مجتهد پیش از صاحب عروه بوده است. معادله چند مجهوله است.
اگر اعمالش مطابق فوای مجتهدش بود که کار تمام است.
اگر بداند که چند سال اعمالش مخالف فتوای مجتهدش بوده است این هم طبق نظر صاحب عروه وضعش روشن است. باید اعمالش را اعاده کند.
اگر نمی داند که چند سال بوده است طبق نظر سید دو راه دارد:
یا به حداکثر بپردازد تا جایی که قطع پیدا کند که به تکلیفش عمل کرده است و برائت ذمه حاصل شده است. یعنی اگر پنجاه سال احتمال می دهد یک سال هم احتیاطا اضافه بخواند تا یقین کند که همه اعمالش طبق نظر مجتهدش انجام گرفته است. این از باب احتیاط است.
راه دوم این است که پیش خودش حساب و کتاب کند. چون مرد است مسلما شانزده سالگی بالغ شده است. الان هم که هفتاد و پنج سال سن دارد. قدر متیقن شش سال از مرحوم سید تقلید می کنم. آقای فلانی هم هفت سال. سیزده و هفت و شش را با هم جمع کند و از مجموع هفتاد و پنج سال کم کند و نتیجه هر چه شد همه آن اعمال را طبق نظر سید انجام دهد.
مرحوم حکیم می فرماید شاید منظور از قدر متیقن اعمالی که می داند واقعا باطل است را اعاده کند.
عنایت بفرمایید که بحث عبادات است. و مشکل فرد این است که از کسی تقلید نکرده است ولی اعمال را انجام داده است. فرق است بین کسی که اعمالش را انجام داده و کسی که اعمالش را انجام نداده است. صبح برخاسته و هوا خیلی سرد بوده است تیمم گرفته است. به جای جهر، اخفات خوانده است. در سفر نمازش را چه بسا کامل خوانده باشد. مهم این است که در مسائل عبادی قصد قربت از او صادر شده است و این اعمال را از باب تکلیف شرعی انجام داده است. در این صورت دیگر چیزی بر او نخواهد بود. لزومی به اعاده همه آنها هم نیست. لزوما نباید منطبق بر فتوای مجتهد معینی باشد. بلکه منطبق بر فتوای هر مجتهدی که بود کفایت می کند. این که بعضا گفته می شود مطابق با واقع باشد؛ باید روشن کرد که واقع نماز و روزه و حج چیست؟
عرض شد در اعمال عبادی واقعیتی وجود ندارد بلکه واقعیت این اعمال همان اعتبار شارع است. همان آیات و روایات و نظر مجتهد و دستور العملها است. پس اگر منطبق با نظر هر مجتهدی که بود واقع همان است. واقع همان نظر و فتوای مجتهد است. حالا هر کس که می خواهد باشد.
نکته قابل تامل در این مساله آن است که مرحوم صاحب عروه احکام اجتهاد و تقلید را منحصر به عبادات می کند و از اعمال غیر عبادی بحث نمی کند. این تایید مجددی است برادعای حقیر که اجتهاد در حوزه عبادات معنا می دهد. فتامل.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg