زیبا آفرین
مسألة 2): الأقوى جواز العمل بالاحتیاط مجتهدا کان أو لا، لکن یجب أن یکون عارفا بکیفیة الاحتیاط بالاجتهاد أو بالتقلید.
بهتر عمل به احتیاط است چه برای مجتهد چه مقلد. ولی واجب است که فرد آشنا به چگونگی احتیاط در حوزه اجتهاد و یا در حوزه تقلید باشد.
از این فرمایش مرحوم سید هم تا اندازه فهمیده می شود که احتیاط و یا محتاط شق سوم نیست. بلکه هم مجتهد و هم مقلد هر دو می تواند محتاط باشند.
مرحوم سید احتیاط را بر اجتهاد و تقلید مقدم می دارد و وجه آن هم روشن است که احتیاط نزدیکتر به واقع است. اگر احتیاط صورت بگیرد یعنی تمام جوانب امر را به جا آورده است و واقع را دقیقا و کاملا درک کرده و انجام داده است.
اجازه بدهید بحث را واشکافی کنیم:
اگر شارع می گوید نماز باید اقامه شود و یا روزه باید گرفته شود و یا عمل دیگر عبادی که باید انجام بگیرد؛ آیا من باید این عمل شرعی را انجام بدهم مطابق با یک امری باشد که در عالم واقع و بیرون از ذهن من واقعا وجود دارد؟ به من دستور داده اند که نماز بخوان. این یک حکم شرعی است. نماز دارای شرایط و اجزایی است. با لباس غصبی و در مکان غصبی نمی شود نماز خواند. با لباس نجس و در مکان نجس نمی شود نماز خواند. با آب غصبی و یا با آب نجس نمی شود وضوگرفت بلکه آب باید پاک باشد و غصبی هم نباشد. و من در نماز باید نیت و تکبیر و حمد و سوره و قیام و رکوع و سجود و تشهد و قنوت و سلام را بیاورم. به نماز ایستاده ام. کاپشن تن من است. من واقعا باید بدانم که این کاپشن من از چرم گاو کشته شده طبق دستورات شرع است یا از چرم گاو است ولی ذبح شرعی نشده است. این را باید واقعا قطع و یقین داشته باشم. من از کجا بدانم. من از کجا بدانم که این پیراهن من هم پاک است و هم حلال است. عنایت بفرمایید من کاپشتن را از قسطنطنیه مشهد برفرض خریده ام. بازار مسلمانها است. پیراهنم را از زیست خاور خریده ام. این بازار مسلمانان است. من نمی توانم به حضرت عباس قسم بخورم که اینها نجس نیست و یا حرام نیست. طبق ظواهر امر و دستوراتی که به من داده شده است این ویژگی ها را دارد. و من واقعا نمی دانم اگر همه این اجزاء را بیاورم همان نمازی که خداوند در واقع امر واجب کرده است من همان را واقعا آوردم. من که به لوح محفوظ دسترسی ندارم تا این اعمال را با لوح محفوظ مقایسه کنم. اعمال عبادی است و دستور شرع مقدس همین است. نماز یعنی مجموعه همین دستوراتی که توسط پیامبر در رابطه با نماز یا هر یک از امور عبادی دیگر فرموده اند. هیچ چیز دیگری عیر از همین الفظ و گزاره ها نیست. نماز واقعیتی غیر از همین دستورات ندارد. الا این که اینها اثر خودشان را دارند. شارع اینها را اعتبار کرده است. دقت بفرمایید اعتباریات غیر از عدمیات است. اعتباریات غیر از توهم است. این را هم در فلسفه و هم در اصول در بحث وضع به تفصیل عرض کرده ایم.
به بیان دیگر ما به مجموعه ای از گزاره ها یا قضایای عبادی در فقه مواجه هستیم. این گزاره ها را ما باید پیروی کنیم. عنایت بفرمایید مهم پیروی ما از پیامبر یا ائمه یعنی عمل به این گزاره ها یا فرمایشات است. این گزاره ها را به کار بگیریم. به آنها عمل کنیم. من باید نماز صبح را با تمام اجزا و شرایطش به جا بیاورم. همانی که پیامبر فرموده است. آن هم دو رکغت. من باید نماز مغرب را با تمام اجزا و شرایطش به جا بیاورم آن هم سه رکعت. این تکلیف من است. واقع برای من همین است. واقع من یعنی دستورا پیامبر در حوزه نماز و یا در حوزه روزه.
این جا باید وضع خودمان را مشخص کنیم. یک مرتبه بحث اعتقادی است یا بحث فلسفی و ریاضی و یک مرتبه بحث فقهی است. عرض خواهیم کرد که ما در فقه درگیر عمل هستیم. مکلف هستیم؛ یعنی چیزی برگردنمان نهاده شده است؛ این را می خواهیم صحیح و سالم به زمین بگذاریم. پس عمل به آن گزاره و قضیه مهم است. اتیان آن گزاره و قضیه مهم است. البته همان را باید همراه با قصد قربت انجام بدهیم چون عبادت است. مهم این است که من به این باور برسم که این فرموده خدا و حکم خداوند است. این همان شرع است. این شریعت است.
توجه به این نکته بسیاری از مسائل دینی و شرعی را برای ما روشن می کند. اگر گفته می شود دروغ بد است. خب دروغ بد است. نه این که دروغ بد است چون امام صادق فرموده است. یعنی اگر امام صادق نمی فرمود دروغ خوب بود؟ ازدواج امر پسندیده ای است حالا من باید ازدواج کنم که پیامبر فرموده و اگر پیامبر راجع به ازدواج چیزی نمی فرمود ازدواج امر ناپسندی بود. در عرصه فقه دو امر حیاتی وجود دارد البته با نگرش به بعد عبادی آن:
یکم- عمل
دوم- قصد قربت
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
- ۰ نظر
- ۲۱ آبان ۹۹ ، ۰۸:۱۲