جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اجتهاد و تقلید 2» ثبت شده است

زیبا آفرین
 مسألة 2): الأقوى جواز العمل بالاحتیاط مجتهدا کان أو لا، لکن یجب أن یکون عارفا بکیفیة الاحتیاط بالاجتهاد أو بالتقلید.
بهتر عمل به احتیاط است چه برای مجتهد چه مقلد. ولی واجب است که فرد آشنا به چگونگی احتیاط در حوزه اجتهاد و یا در حوزه تقلید باشد.
از این فرمایش مرحوم سید هم تا اندازه فهمیده می شود که احتیاط و یا محتاط شق سوم نیست. بلکه هم مجتهد و هم مقلد هر دو می تواند محتاط باشند.
مرحوم سید احتیاط را بر اجتهاد و تقلید مقدم می دارد و وجه آن هم روشن است که احتیاط نزدیکتر به واقع است. اگر احتیاط صورت بگیرد یعنی تمام جوانب امر را به جا آورده است و واقع را دقیقا و کاملا درک کرده و انجام داده است.
اجازه بدهید بحث را واشکافی کنیم:
اگر شارع می گوید نماز باید اقامه شود و یا روزه باید گرفته شود و یا عمل دیگر عبادی که باید انجام بگیرد؛ آیا من باید این عمل شرعی را انجام بدهم مطابق با یک امری باشد که در عالم واقع و بیرون از ذهن من واقعا وجود دارد؟ به من دستور داده اند که نماز بخوان. این یک حکم شرعی است. نماز دارای شرایط و اجزایی است. با لباس غصبی و در مکان غصبی نمی شود نماز خواند. با لباس نجس و در مکان نجس نمی شود نماز خواند. با آب غصبی و یا با آب نجس نمی شود وضوگرفت بلکه آب باید پاک باشد و غصبی هم نباشد. و من در نماز باید نیت و تکبیر و حمد و سوره و قیام و رکوع و سجود و تشهد و قنوت و سلام را بیاورم. به  نماز ایستاده ام. کاپشن تن من است. من واقعا باید بدانم که این کاپشن من از چرم گاو کشته شده طبق دستورات شرع است یا از چرم گاو است ولی ذبح شرعی نشده است. این را باید واقعا قطع و یقین داشته باشم. من از کجا بدانم. من از کجا بدانم که این پیراهن من هم پاک است و هم حلال است. عنایت بفرمایید من کاپشتن را از قسطنطنیه مشهد برفرض خریده ام. بازار مسلمانها است. پیراهنم را از زیست خاور خریده ام. این بازار مسلمانان است. من نمی توانم به حضرت عباس قسم بخورم که اینها نجس نیست و یا حرام نیست. طبق ظواهر امر و دستوراتی که به من داده شده است این ویژگی ها را دارد. و من واقعا نمی دانم اگر همه این اجزاء را بیاورم همان نمازی که خداوند در واقع امر واجب کرده است من همان را واقعا آوردم. من که به لوح محفوظ دسترسی ندارم تا این اعمال را با لوح محفوظ مقایسه کنم. اعمال عبادی است و دستور شرع مقدس همین است. نماز یعنی مجموعه همین دستوراتی که توسط پیامبر در رابطه با نماز یا هر یک از امور عبادی دیگر فرموده اند.  هیچ چیز دیگری عیر از همین الفظ و گزاره ها نیست. نماز واقعیتی غیر از همین دستورات ندارد. الا این که اینها اثر خودشان را دارند. شارع اینها را اعتبار کرده است. دقت بفرمایید اعتباریات غیر از عدمیات است. اعتباریات غیر از توهم است. این را هم در فلسفه و هم در اصول در بحث وضع به تفصیل عرض کرده ایم.
به بیان دیگر ما به مجموعه ای از گزاره ها یا قضایای عبادی در فقه مواجه هستیم. این گزاره ها را ما باید پیروی کنیم. عنایت بفرمایید مهم پیروی ما از پیامبر یا ائمه یعنی عمل به این گزاره ها یا فرمایشات است.  این گزاره ها را به کار بگیریم. به آنها عمل کنیم.  من باید نماز صبح را با تمام اجزا و شرایطش به جا بیاورم. همانی که پیامبر فرموده است. آن هم دو رکغت. من باید نماز مغرب را با تمام اجزا و شرایطش به جا بیاورم آن هم سه رکعت. این تکلیف من است. واقع برای من همین است. واقع من یعنی دستورا پیامبر در حوزه نماز و یا در حوزه روزه.
این جا باید وضع خودمان را مشخص کنیم. یک مرتبه بحث اعتقادی است یا بحث فلسفی و ریاضی و یک مرتبه بحث فقهی است. عرض خواهیم کرد که ما در فقه درگیر عمل هستیم. مکلف هستیم؛ یعنی چیزی برگردنمان نهاده شده است؛ این را می خواهیم صحیح و سالم به زمین بگذاریم. پس عمل به آن گزاره و قضیه مهم است. اتیان آن گزاره و قضیه مهم است. البته همان را باید همراه با قصد قربت انجام بدهیم چون عبادت است. مهم این است که من به این باور برسم که این فرموده خدا و حکم خداوند است. این همان شرع است. این شریعت است.
توجه به این نکته بسیاری از مسائل دینی و شرعی را برای ما روشن می کند. اگر گفته می شود دروغ بد است. خب دروغ بد است. نه این که دروغ بد است چون امام صادق فرموده است. یعنی اگر امام صادق نمی فرمود دروغ خوب بود؟ ازدواج امر پسندیده ای است حالا من باید ازدواج کنم که پیامبر فرموده و اگر پیامبر راجع به ازدواج چیزی نمی فرمود ازدواج امر ناپسندی بود. در عرصه فقه دو امر حیاتی وجود دارد البته با نگرش به بعد عبادی آن:
یکم- عمل
دوم- قصد قربت
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
منظور از عبادات عبارت است از 1)- طهارت، 2)- نماز 3)- روزه 4)- حج 5)- اعتکاف 6)- خمس 7)- امر به معروف و نهی از منکر.
و منظور از معاملات عبارت است از؛ 1)- عقود  2)- ایقاعات 3)- احکام .

حقوق شامل عقود و ایقاعات و بخشهایی از احکام می شود.  گرچه مرحوم سید –صاحب عروه- وجوب را منحصر در حوزه عبادات و معاملات کرده است ولی باید آن را تعمیم داد هر عملی که شما بخواهید انجام بدهید و یا آن را ترک کنید و اراده شما در آن اقدام و یا ترک آن عمل دخیل باشد. پس حتما نباید عبادت باشد و یا حتما نباید معاملات باشد می تواند فراتر از اینها باشد. مثلا قدم زدن. با انگشتان بازی کردن. سر را به چپ یا راست برگرداندن. به آسمان نگاه کردن. و...    
باید توجه داشت که بحث معاملات یعنی عقود و ایقاعات و بخشهای از احکام چون در حوزه قوانین و مقررات کشوری قرار می گیرد و ضمن علم حقوق از آنها بحث می شود و تصمیمگیری های فرد چندان نمی تواند موثر باشد و قصد قربت در آنها دخیل نیست بلکه تبعات و آثار اجتماعی دارد و تخلف از آنها مستوجب عقوبت دنیوی است لذا جدای از مباحث عبادی مطرح می شود و ویژگی های خاص خودش را دارد.                                                                              

اطراف شما ده ها نفر هستند که در فقر و گرسنگی به سر می برند و شما هم قصد تامین حداقلهای معیشت آنها را دارید، باید از اماکن و اطلاعات و دارایی و ثبت اسناد و بهزیستی و... مجوز دریافت کنید تا بتوانید افراد تهیدست را تحت پوشش قرار بدهید. و همین انفاقات هم باید طبق قانون و مقررات باشد. اگر چنان چه بخواهید کسب و کار راه بیندازید یا شرکت تاسیس کنید؛ شما یا تابع مقررات شرکتها قرار می گیرید و یا باید مغازه داشته باشد که زیر نظر اماکن و اتحادیه های صنفی قرار می گیرد و در هر دو صورت باید وضعیت خود را از نظر در آمدی مشخص کنید. در منطقه آبا و اجدادی ما یک ملکی داریم. برای استفاده بهینه از آب قرار شد آب یاری قطره و تحت فشار داشته باشیم. برای انتقال آب به موتور پمپ نیاز است و برای آن به برق. سراغ جهاد رفته ایم. بخشداری رفته ایم. سازمان آب رفته ایم. شرکن برق رفته ایم. سازمان راه و ترابری رفته ایم. نظام مهندسی رفته ایم. سازمان جنگالها و منابع ملی و هنوز هم برق دار نشده ایم. من می خواهم کار کنم. برای تامین معیشت می خواهم شغل پدری را داشته باشم. ولی با توجه به تکنولوژیو صنعت می خواهم اقدام کنم. طوری نیست که فقط دست خود من باشد. تازه بانک باید رفت. در دارایی حساب و کتاب باز کرد. اینها خیلی دست مجتهد نیست. سیستم و نظام است. البته بخشهایی که مربوط به رابطه من با اینها می باشد را می شود در فقه بررسی کرد. وام گرفتن از بانک با توجه به بهره آن حرام است یا حلال. جرایم بابت تاخیر بانک و دارایی و تامین اجتماعی و شهرداری حرام است یا نه؟ این بخشها مربوط به فقه است. اگر هم در حوزه معاملات و عقود و ایقاعات وارد می شویم صرفا از این جهت است. در فلان اداره برای تسریع در کار و یا برای انجلام آن باید رشوه داد آیا جایز است یا نه؟ این بخشها را در فقه باید بیان کنیم.     
تقریبا همه باید حساب بانکی داشته باشند. و باید مبادلات پولی، در چارچوب قوانین و مقررات دولتی بلکه جهانی باشد. لذا در عرصه معاملات و احکام بهتر آن که گفته شود باید تابع ضوابط و قوانین و مقررات مصوب همان مملکتی باشدکه مکلف در آن زندگی می کند. البته می تواند برای خود محدودیتهایی ایجاد کند. مثلا اگر بیان شد که معامله مشروب حرام است- برفرض- وارد این حوزه ها نشود. اگر می خواهد در کشوری رستوران بزند چون مسلمان است از سرو مشروبات الکلی اگر طبق فتوای مجتهد حرام ست پرهیز کند. و یا اگر ثابت بشود که فروش سگ و خوک و مردار حرام است وارد این حوزه های معاملاتی نشود.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی