جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرنیکا» ثبت شده است

زیبا آفرین

 نیلوفر نوه بزرگ من، ماشاالله بزرگ هم شده و الان دبیرستانی است و تهران زندگی می کند.
هفته قبل با واتساپ گفتگوی تصویری داشتیم. الهی نور به قبر والدین این شبکه های مجازی بباره که برای دلهای تنگ پدربزرگها راه چاره یافته اند.
همین طور که تصویری صحبت می کردیم؛ نیلوفر  صحنه هایی از اتاق و کتابخانه را دید، گفت: بابایی! یک کم کرونا کاهش پیدا کنه، من میام مشهد. یک هفته از خونه بیرونت می کنم و همه اتاق و کتابخانه را مرتب می کنم و بعد تشریف بیارین به فضای جدیدی که من براتون درست کردم...
خوشحال شدم. گفتم باباجون! شما بیاین مشهد هر فکری باشه می کنم. شما بیاین با ارنیکا دونفری مراقب بابایی باشید! غذا درست کنید! کتابها را مرتب کنید! و....
ارنیکا تشریف آوردند به منزل بابایی. ابتدا از ایشان پذیرایی به عمل امد. البته می گفت چیزی نمی خوام. هرچی بخوام خودم بر می دارم...
امدم روی راحتی مقابل ارنیکا نشستم و فقط به او نگاه می کردم.
ارنیکا با ناز و کرشمه گفت: بابایی! چکار می کنی؟
گفتم دارم به تابلو خدا نگاه می کنم. تابلو آفرینش...
لبخند ملیحی تحویل باباییش داد...
گفتم راستی قرار شده نیلوفر بیاد مشهد شما و نیلوفر دونفری تشریف مراقب بابایی باشید...
ارنیکا خیلی جدی پرسید: آن وقت چه کسی این تصمیم را گرفته؟
من هم با تعجب گفتم: کسی نبوده. من و نیلوفر.
خیلی جدی گفت: آهان! شما نشستین خودتان تصمیم گرفتین. جالبه. خودم نیستم. از طرف من تصمیم می گیرند.
خیلی جا خوردم. بچه راست می گفت. به چه حقی ما به خودمان اجازه می دهیم از طرف دیگری تصمیم بگیریم. برای دیگری برنامه بریزیم. و حال آن که خود او هم باید در این فرایند حضور داشته باشد.
ارنیکا پرسید: چی شد بابایی؟ ناراحت شدی؟
گفتم نه ناراحت نشدم. دارم فکر می کنم چرا و به چه حقی ما از طرف دیگری تصمیم می گیریم و هرکاری که دلمان بخواهد می کنیم. و لو نوه من باشد؟ و اصلا توجه نداریم که خود انها هستند و می توانند تصمیم بگیرند. چرا ما به شعور بقیه بی توجه هستیم. آن قدر خودمان را فربه کرده ایم که اطراف خودمان را درست و کامل نمی بینیم. کاش می شد کاری کرد هر کس خودش تصمیم بگیرد. نه این که بالادستی ها برای پایین دستی ها تصمیم می گیرند.‌ انگاری پایینی ها سفیه و محجور و صغیرند. کاش.
ارنیکا گفت: باشه نیلوفر بیاد مشهد سه نفری می شینیم با هم تصمیم می گیریم که چکار کنیم.
به یاد سخن رفیقمان محسن حاجی میرزایی افتادم که هر دانش آموز می تواند یک خمینی بشود. خواستم به ایشان بگویم بیایید و ببینید اینها هر کدام یک خمینی شده اند.  تصمیمات بقیه را خیلی راحت زیر پا می گذارد.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی


زیبا آفرین

آرنیکا آمده پیش من که من می خوام بیدار بمونم.
می گم: بابا باید بخوابیم.
می گه حالا که قرنطینه است. هروقت دلمون بخواد می خوابیم...
آرنیکا می پرسه بابایی چرا خدا کرونا را آفرید؟ مگر نعمته که خدا بخواد به ما بده؟ منظورش چی بود؟
می گم: بابا! مگر کرونا رو خدا فرستاده؟
ارنیکا می گه: می گن چون ادما گناه کردن. خب اگه خدا بخواد تو همین دنیا پاداش بده، دیگه چه نیازی به گیامت. نوه من قاف را گاهی گاف می گه.
می گم بابا می دونی وقتی ترش می کنی یا بیمار می شی یا سرما خوردگی پیدا می کنی، چه اتفاقی می افته؟
می گه:  اره. بعضی چیزهایی که نباید بخوریم را می خوریم. خب یک کارایی می کنیم که نباید بکنیم. یا باید مراقبت بکنیم که نمی کنیم.
می گم بابا کرونا هم یک چنین بیماریه. از عدم مراقبت و کنترل ما آدما ایجاد شده و ربطی به خدا نداره
آرنیکا می گه: خب ادما باید بیشتر مراقبت بکنند. خفاش رو موچه خوار می خوره. مورچه خوار رو هم ادما. خب کرونا می گیرن دیگه. مراگبت کنن.
می گم بابا مشکل همین جا است. خیلی باید مراقب لقمه ای باشیم که می خوریم.
آرنیکا می گه پس چرا پای خدا رو به وسط می کشن. خدا چه نقشی این وسط داره؟
می گم بابا خدا گاهی نقش کالا را برای مغازه دارها بازی می کنه تا جنسشان جور باشه.
می گه: یعنی مثل فروشگاههای بزرگ که همه چیز توش هست. ادامه می ده: پس خدا براشون منبع درآمده.
می گم نه همیشه.‌گاهی به منزله پله های فراره...
آرنیکا زیر لب با خودش زمزمه می کنه خدا گاهی به منزله پله های فراره...
با تعجب می گه: یعنی از مسوولیتشان شانه خالی کنن؟ وظیفه شان را انجام ندن؟ پس این خدا رو خودشون آفریده اند. مثل اون خانمه کی بود که رو خداش پارچه انداخت.
می گم همسر عزیز مصر.
می گه: آره. همون که یوسف رو خیلی دوست داشت‌...
می گم اره بابا. ما دو تا خدا داریم
یکی خدایی که ماها را آفریده
یکی هم خدایی که اینها آفریده اند.
می گه بابا من فکر می کنم خدایی که اینها آفریده اند خیلی گوی تره. داره خدای اصلی رو از بازی حذف می کنه...
حسن جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی