جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جمشیدی» ثبت شده است

زیبا آفرین
بررسی صدای زن
در رابطه با صدای زن از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد و نیز در فقه مورد بررسی قرار گرفته است.
گوینده یا شنونده
یکی خود زن به عنوان مکلف آیا می تواند با نامحرم سخن بگوید یا نه؟
یکی شنونده است که آیامی توان به سخن زن نامحرم گوش بدهد یا نه؟
در عرصه "صدای زن" مکلف هم می تواند خود گوینده باشد و می تواند شنوده باشد.  
ما با دو نوع مکلف در بادی امر مواجه هستیم.
یکم- خانمی که حرف می زند مانند:
خانمی که برای خرید به بازار می رود. نان می خرد و یا سیب زمینی و پیاز و یا لباس و یا طلا و جواهر و یا در صف مرغ و تخم مرغ و روغن و ...
خانمی که فروشنده است و کالا را برای دیگران توصیف می کند. چه به صورت حضوری به عنوان ویزیتور و یا به صورت تلفنی.
خانمی که در رستورانها و کافی شاپها و ... سفارشات را ثبت می کنند و یا در فروشگاههای بزرگ افراد را برای خرید راهنمایی می کنند...
خانمی که در محافل و مجالس به عنوان مسوول سخنرانی می کند. مثل نماینده های مجلس و شورای شهر و روستا و یا وزیر و یا معاونان و یا مدیران کل و یا فرمانداران و بخشداران...
خانمی که به عنوان نامزد انتخاباتی سخنرانی می کند. چه عضویت در شرکتها و چه نمایندگی شورای شهر و مجلس شورای اسلامی و...
 خانمی که قرآن می خواند و آن هم به ترتیل یا با صوت برای دیگران و یا نزد معلم مرد خود...
خانمی که مداح یا روضه خوان است.
خانمی که مجری برنامه ها است. مانند گویندگان خبر و یا مجریان برنامه های تلوزیونی و...
خانمی که آوازه خوان است به صورت فردی و یا همراه کروه.
خانمی که دکلمه و یا شعر می خواند...
من تلاش نکردم که موارد سخن گفتن خانمها را استخراج کنم که چند گونه می تواند باشد. مواردی که بیان شد تقریبا دامنه سخن گفتن را به سامان می کند.
تمامی مواردی که در بالا بیان شد خانم به عنوان متکلم و سخنگو است و شنوده می تواند زن و یا مرد باشد.  
دوم- کسی که صدای زن را می شنود. چه شنوده آن مرد باشد یا زن؛ البته بیشتر پرسش مورد نظر مرد است که صدای زن را بشنود. گرچه بعضی بین مرد و زن فرقی نگذاشته اند.  
لااقل می شود گفت:
1- گفتگوی خودمانی(دو طرفه است. گوینده و شنونده)
2- گفتگوی بازاری یا بازاریابی(نیز دو طرفه است گوینده و شنونده)
3- سخنرانی(که یک سویه است و طرف مقابل گوش می دهد. یا در کلاس و یا در مجلس و محفل... بیشتر القاء مطلب است). حتی دکلمه خوانی و یا شعرخوانی را هم در این مجموعه قراربدهید.
4- آواز خوانی
آواز خوانی می تواند تلاوت قرآن باشد برای دیگران.
تلاوت قرآن باشد برای معلم و یا استاد خودش.
ادعیه باشد مانند دعایب کمیل یا ندبه و...
حدیث پیامبر و یا ائمه باشد برای دیگران
مضامین روایات و آیات باشد مانند اشعار و غزلیات و...
خواندن ترانه ها و...
اجازه بدهید در آغاز چند حکم شفاف و روشن را از لابه لای حکمهایی که توسط فقهای عظام بیان شده است به عرض شما عزیزان برسانم.
جمشیدی خراسانی
ادامه دارد
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
در ادامه بحث اجتهاد و تقلید جناب قندهاریون چنین پرسیده اند:
معمولاً این بحث مطرح است که فقه حکم موضوع را بیان می کند ولو آن که آن موضوع به ندرت اتفاق بیفتد، مثلا اگر لوله ای که به ضخامت سرنگ است اگر آبی را عبور دهد آب جاری می¬شود و لو آن که حجم آب یک (کر) نباشد! این درست است؟
مطرح شده که فقه علم بشری است و از خطا  مصون نیست، پس تقدس ندارد! برای همین نظرات فقها ملهم از شرایط بوم و اقلیمی است که در آن زندگی می¬کنند!
آیا این نظریات صحیح است؟
با سلام و ارادت
نکته اول- حکم همیشه روی موضوع مشخص و معین می رود. مثلا در کاباره ها و یا کلوپهای شبانه رقاصه ها می رقصند و آواز خوانها می خوانند. کسی تردید ندارد که این مراکز جای گناه است. مرکز فساد است. حتی خودشان هم این را می دانند. لذا کمتر اتفاق می افتد که همسر خود را ببرند. یعنی می دانند کاباره و کلوپ شبانه مصداق روشن مرکز فساد و گناه است.
حالا فرد سوال می کند: ترانه های افتخاری چه حکمی دارد؟ یا شنیدن ترانه های ...؟
اگر در همه این موارد می داند که از قبیل همان مراکز فساد و فحشا است در نتیجه حرام است ولی اگر نمی داند و یا شک دارد حکم حرمت شامل حال آن نمی شود. چون تردید دارد که ترانه های افتخاری و یا شجریان و... جزو آن ترانه ها هست یا نه. به بیان دیگر قطع و یقین دارد که در کاباره ها و کلوپها از این نوع ترانه ها خوانده نمی شود.
مثال دیگر: نماز خواندن در منزل خود و یا منزل پدری و یا مسجد مشکلی ندارد بلکه نماز در مسجد خصوصا اگر مسجد جامع باشد صواب بیشتری خواهد داشت. من در خیابان قدم می زدم که وقت نماز شد. همان نزدیک پارکی بود و یا یکی از موسسات... رفتم نماز بخوانم گفتند آقا احتمالا زمین اینجا غصبی است. یکی از شرایط درست بودن نماز غصبی نبودن مکان نماز است. و من الان متوجه شدم که زمین آن غصبی است. چون موضوع مشخص شده است نماز من دیگر اعتبار ندارد.
نماز باید درمکان غیر غصبی باشد.
و این مکان غصبی است.
پس نماز من شرط صحت را نخواهد داشت.
لذا می گویند موضوع کاملا باید روشن بشود تا یکی از احکام پنجگانه واجب و حرام و مستحب و مکروه و مباح بر آن بار بشود.
اگر من بدانم فلان شیشه آب یا سرکه و یا شربت عسل است خوردنش جایز است. اگر بدانم مشروبات الکلی است خوردن آن حرام است. و اگر شک داشتم که حکم آن فرق می کند.
پس ما با دو مقوله سر و کار داریم
یک- حکم
دو- موضوع
حکم باید از طرف شرع برای ما بیان بشود. یعنی حکمی که از طرف شارع بیان می شود کاملا شفاف و روشن است. ممکن نیست که در آن ابهام داشته باشد. گاه ممکن است شارع حکمش به گونه ای باشد که شما بین دو یا سه انتخاب مخیر باشید. لذا سراغ معصوم می رویم. و یا کسانی که به معصوم دسترسی دارند. این مطلب را به تفصیل در اجتهاد و تقلید توضیح دادیم.
اما موضوع باید از طرف خود مکلف روشن بشود. این که شیشه موجود در یخچال آب است یا مشروب به شارع و یا مجتهد ربطی ندارد. بلکه به خود شما مرتبط است. تشخیص موضوع؛ اما و اگرهای اطراف موضوع باید توسط خود مکلف روشن بشود.
می گویند شنیدن صدای زن که موجب مفسده بشود حرام است. اگر شما با شنیدن صدای زن حالی به حالی می شوید. گویا در کاباره و یا کلوپ شبانه حضور پیدا کرده اید قطعا و یقینا حرام است ولی اگر با شنیدن خواننده زن اشکتان هم در آمد و بیش از هر مداح و روضه خوان گریه کردید در نتیجه حرام نخواهد بود. تشخیص موضوع با خود شما است. با خود مکلف است.
نکته دوم- اما مثال مورد نظر که با لوله بسیار باریک مثل سرنگ آب جاری است یا نه؟
این موارد از قبیل تشخیص موضوع توسط خود مکلف نیست. باید رفت سراغ عرف. چون موضوع دقیقا روشن نیست. دقت فرمودید. می دانیم مجلس لهو چه مجلسی است. و می دانیم که این مجلس و یا این کنسرت از قبیل آن مجالس لهو و حرام نیست. ولی در جاهایی خود موضوع برای ما روشن نیست باید لز عرف کمک بگیریم.
آب جاری چه آبی است؟ آیا این آبی که با لوله باریک ده متری جا به جا می شود هم جاری است یا نه؟ دقت بفرمایید که اشکال در درک و فهم ما از آب جاری است. در جایی که موضوع روشن است حکم روی موضوع توسط مکلف بار می شود. ولی در جاهایی که موضوع روشن نیست. این که اگر آبی توسط یک سرنگ از مبدا به مقصد انتقال بیابد آیا جاری است یا نه؟ باید سراغ عرف رفت. عرف به چه آبی جاری می گوید. عرف که می گوییم یعنی عرفی که حداقلهای معرفت و شناخت را دارد.
برای تراز ما از شیلنگ استفاده می کنیم. مثلا پنجاه متر شیلنگ شفاف می گیریم و آن را پر آب می کنیم. لازم نیست سراغ سرنگ بروید همین شیلنگ های شفافی که برای آب کولر استفاده می شود. و بناها برای تراز از آن استفاده می کنند. آیا واقعا به آبی که در این شیلنگها وجود دارد کسی آن را جاری می گوید؟
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی