جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۱۱۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۰:۳۳
کد خبر: ۱۵۳۰۴۰۰
گروه اندیشه و علم: دبیرخانه نهضت نرم افزاری و تولید علم در جهاددانشگاهی مشهد برپا می شود.
 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خراسان رضوی، اولین روز از سومین همایش نهضت نرم افزاری و آزاداندیشی تحت عنوان آموزه های نبوی و علم مدرن در جهاد دانشگاهی مشهد برگزار می شود.
این همایش روز جمعه صبح در محل گروه فلسفه جهاددانشگاهی مشهد برگزار می شود.
در حاشیه این همایش، نهضت نرم افزاری و آزاداندیشی در جهاددانشگاهی مشهد افتتاح می شود.
حسن جمشیدی مدیر گروه فلسفه جهاددانشگاهی مشهد در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشت: در این همایش آقای غفاری دبیر مرکز نهضت نرم افزاری و آزاداندیشی قم و حجت الاسلام پارسانیا دبیر دانشگاه باقر العلوم قم به ایراد سخن خواهد پرداخت.
وی افزود: تلاش ما در نهضت نرم افزاری بر آن است که فضای گفتگو را ایجاد کنیم چون معتقدیم در گفتگوست که افق دور دست را می توان دید.
وی با بیان اینکه در گفتگو آستانه تحمل جامعه را می توانیم افزایش دهیم، اظهار داشت: تلاش ما این است که در نهضت نرم افزاری راههایی برای گفتگو پیدا کنیم که بتوان در بستر نقد اندیشه به شکوفایی اندیشه دست پیدا کرد.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۰:۳۴
کد خبر: ۱۵۳۱۴۱۴
گروه اندیشه و علم: دومین نشست همایش آموزه‌های نبوی و علم مدرن در جهاددانشگاهی مشهد برگزار شد.
 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خراسان رضوی، حجت‌الاسلام غفاری‌فر دبیر همایش آموزه‌های نبوی و علم مدرن، در دومین روز از سومین همایش سراسری نهضت نرم افزاری که صبح دیروز در جهاددانشگاهی مشهد برگزار شد، در سخنانی به بررسی آموزه‌های نبوی و علم مدرن پرداخت.
وی اظهار داشت: یکی از رسالت‌های نخبگان فرهنگ‌ساز، سوق دادن جامعه به تغییر مطالبات است.
وی با بیان اینکه مطالبات جامعه باید از طریق نخبگان جامعه فرهنگ‌سازی شده و تغییر کند، ادامه داد: مصلحین اجتماعی باید مطالبات و افق‌های اجتماعی را به مردم معرفی کنند و از این طریق ذائقه افراد را تغییر دهند.
وی افزود: اگر بتوانیم مطالبات لایه‌های مختلف اجتماعی، نخبگان جامعه و دانشجویان را تغییر دهیم، نهادها و تشکل ها به دنبال کشف، حقیقت‌نمایی و رفتن به دنبال واقعیت‌ها خواهند بود.
دبیر دفتر جنبش نرم‌افزاری همچنین گفت: در سال پیامبراعظم (ص) سومین همایش سراسری نهضت نرم افزاری، تولید علم و آزاد اندیشی در تاریخ سوم اسفند ماه امسال در راستای استمرار سلسله همایشهای علمی با رویکرد تامل در مبانی نظری تولید دانش در حوزه‌های متفاوت آغاز به کار کرد.
وی اظهار داشت: برای درگیر کردن شهرهای مختلف کشور با موضوع همایش، برخی از مقالات ارائه شده طی نشستهای یک روزه در شهرهای مختلف کشور عرضه می‌شود که نشست امروز در شهر مشهد در همین راستا است.
او افزود: امسال دبیرخانه مرکزی نهضت نرم‌افزاری با موضوع" آموزه‌های نبوی و علم مدرن"با تاکید بر کاوش در نحوه تعامل و تقابل علم مدرن با اسلام علاوه بر فراخوان سراسری، بیش از ‪ ۴۰۰‬مرکز آموزشی و پژوهشی را در سراسر ایران اسلامی دعوت به همکاری کرد تا گامی دیگر در جهت ارتقای علمی جامعه برداشته شود.
در ادامه این همایش حسن جمشیدی مدیر گروه فلسفه جهاد دانشگاهی مشهد ایجاد فضا برای نقد در عرصه تولید علم را یک ضرورت عنوان کرد و گفت: تجربه تاریخی ایران نشان داده است که فراهم آمدن بستر مناسبی برای نقدکردن لازمه تولید علم است.
وی افزود: برای بزرگ شدن باید با بزرگان در افتاد و برای اندیشمند شدن باید شاهکارهای بزرگ را خواند و تحلیل کرد و برای تولید اندیشه نیز باید جریان نقد جدی گرفته شود.
جمشیدی اظهار داشت: برای افزودن بر صفحات اندیشه باید به جای تجلیل کردن به تحلیل کردن پرداخت.
وی اظهار امیدواری کرد: این نشست ها بتواند در این جهت مثمر ثمر باشد.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۱۵۴۱۷۸۶

گروه اندیشه و علم: یک پژوهشگر گفت: استاد مطهری در زمان حیات خویش اصطلاحات فلسفی را از دامنه خاص بیرون آورد و آنها را با بیانی ساده و همه فهم تعلیم داد.

 
حسن جمشیدی در گفت و گو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خراسان رضوی، با بیان این مطلب و با اشاره به کتاب مقدمه ای بر جهان بینی استاد مرتضی مطهری اظهار داشت: استاد در این کتاب استاد دامنه بحث ها را تعمیم می دهد و اصطلاحات فلسفی(کدها و رمزها) را معنا می کند تا مردم عادی هم مسایل فلسفه را بفهمند.
وی افزود: مطهری در حوزه کاری فلسفه، فلسفه را ساده سازی می کند چرا که در گذشته کتب فلسفی عمدتا دشوار نوشته می شد تا کمتر کسی سراغ این گونه مباحث برود اما استاد مطهری این کتاب ها را به فارسی ترجمه و بسیار ساده کرد و به تبیین وتحلیل این کتاب ها پرداخت.
وی ادامه داد: استاد مطهری جهت آشنایی همه با فلسفه، منطق و کلام کتاب هایی منتشرکرد برای هر خواننده ای قابل فهم است.
وی اضافه کرد: مطهری کتاب اصول فلسفه رئالیسم علامه طباطبایی که بسیار سخت است، شرح و تفسیر می کند تا برای همگان آسان شود.
جمشیدی گفت: مطهری نگاه تاریخی به مقوله های فلسفی می کند، و مسئله را مطرح می کند و دیگر دیدگاه ها و نظرات فلسفی را در مورد مسئله بررسی می کند، که ریشه این کار یا به جهت ارتباط با غربی ها بوده و یا به جهت ارتباطی که با مرحوم بروجردی داشته است.
وی با بیان اینکه مرحوم بروجردی سابقه هر مسئله را در فقه بیان می کرد که به آن ادبیات تحقیق یا دیرینه ی پژوهش می گویند و مطهری با هوشمندی این ادبیات تحقیق را در حوزه فلسفه دنبال می کند
وی افزود: نکته ای که باید توجه داشت این است که مطهری دارای ابعاد گوناگون بود که در اصطلاح علمی عالم بین رشته ای می گویند، وی از جمله شاگردان علامه طباطبائی بوده که هم فلسفه و عرفان و هم تاریخ و کلام را خوب می فهمید و می توانست پلی میان این رشته ها بزند که به خوبی نیز از پس آن برآمد.
جمشیدی افزود: از دیگر کارهای مطهری انطباق فلسفه اسلامی و غربی بود و در این راستا کتاب ادراکات اعتباری(بحث اخلاق) از علامه طباطبایی را تبیین و تحلیل می کند و دیدگاه های غربی ها را در رابطه با اخلاق بررسی می کند.
وی تصریح کرد: ویژگی مطهری در مقوله های فلسفی، سلامت نفس ایشان است که مسائل را باز می کند حتی اگر خودش آنرا قبول نداشته و اعتقاد به ان دیدگاه نداشته باشد، آنرا تجزیه و تحلیل می کند و بعد به نقد آن می پردازد.
مدیر گروه فلسفه جهاد دانشگاهی واحد مشهد ادامه داد: مطهری یک نظام فلسفی طراحی کرد و مقوله های دینی، کلامی، تاریخی را با آن سنجید که در تمام اندیشه ها و تفکر مطهری این نظام فلسفی مشخص است.
وی در ادامه دفاع عقلانی از دین را از جمله دیگر ویژگیهای مطهری عنوان کرد و افزود: مطهری برتری اسلام را بر دیگر مکاتب و مذاهب برتری عقلی اسلام می داند، نه برتری شمشیرهای آخته که دائما از آن خون می چکد و صرف اینکه چیزی روایت است به موضوع نمی پردازد وی سنت را تحلیل می کند و تفسیری ارائه می دهد که آن هم عقلی است.
وی ادامه داد: مطهری فلسفه غرب را ترویج می کند و برای آن وقت می گذارد و شاگردانی تربیت می کند و کتابهایی می نویسد از جمله نقد مارکسیم ، علل گرایش به مادی گرایی ، دوره کامل جهان بینی، فلسفه تاریخ ، بحث های شرح منظومه مبسوط و مباحثی را مطرح می کند که چندان در آن زمان رایج نبوده است.
این پژوهشگر خاطر نشتان کرد: دوره تحلیل و نقد اندیشه های شهید مطهری فرا رسیده است و بهتر است که گروهها و بخشهای علمی به بررسی و نقد اندیشه های آن اندیشمند و متفکر بپردازند
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۰:۰۳
کد خبر: ۱۵۴۸۸۳۵
گروه اندیشه و علم: محورهای نخستین همایش علمی- دانشجویی امام رضا(ع) اعلام شد.
 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی دبیر علمی این همایش با بیان اینکه همایش با هدف ایجاد زمینه برای پیوند عاطفی دانشجویان و طلاب با امام رضا(ع) برگزار می شود, ادامه داد: ایجاد زمینه تعمیق شناخت دانشجویان و طلاب از شخصیت علمی و زندگانی حضرت امام رضا(ع) و الگوگیری از سیره آن جضرت از اهداف دیگر همایش است.
وی خلق و تولید مقالات علمی دانشجویی پیرامون اندیشه و سیره عملی امام رضا(ع) را از دیگر اهداف همایش عنوان کرد و از دانشجویان مراکز آموزش عالی و طلاب مدارس علمیه سراسر کشور خواست مقالات خود را در محورهای همایش به دبیرخانه ارسال نمایند.
جمشیدی در بیان محورهای همایش جهت ارائه مقاله اظهار داشت: در بخش بازخوانی و واشکافی اندیشه‏های امام, دانشجویان و طلاب علاقمند می توانند مقالات خود را در محورهایی همچون انسان‏شناسی در اندیشه امام، هستی شناسی در اندیشه امام، خداشناسی در اندیشه امام، تحلیل محتوای مناظره‏های امام و نقش امام رضا(ْع) در تدوین آثار شیعی تهیه نمایند.
.وی تبیین ویژگیهای جامعه رضوی و نقش حاکمان، شهروندان و عالمان در اندیشه امام، تعلیم و تربیت در آموزه‏های امام و آموزه‏های امام در حوزه محیط زیست‏ْ و سلامت و همچنین شیوه‏های تبلیغ دینی توسط امام و نگاه امام رضا (ع) به حکومت، سیاست و قدرت را از دیگر محورهای همایش در این بخش عنوان کرد.
دبیر علمی همایش علمی دانشجویی امام رضا(ع) در بیان محورهای بخش تحلیل سیره امام گفت: بازخوانی زندگی امام، سیره اخلاقی امام، سیره اجتماعی و سیاسی امام و بررسی مواجهه امام با مخالفان و ضرورت تبیین و چگونگی معرفی سیره امام رضا(ع) از موضوعاتی است که دانشجویان می توانند مقالات خود را درباره آن به دبیرخانه همایش ارسال نمایند.
وی امام و ایران؛ دوازده قرن تعامل پایدار را از دیگر محورهای همایش خواند و گفت: در این بخش نیز موضوعاتی همچون ایران در دوره ولایتعهدی امام، موقعیت خراسان از نظر اجتماعی و فرهنگی در زمان امام، استقبال از حضور امام در ایران، تاثیرات سیاسی، فرهنگی امام در ایران امروز وتاثیر حرم امام بر زندگی مردم مشهد و فرهنگ و آداب زیارت برای فراخوان اعلام شده است.
وی بررسی جایگاه امام در نگره اندیشه وران مسلمان و غیر مسلمان را از دیگر موضوعات این همایش عنوان کرد و افزود: در این بخش دانشجویان و طلاب علاقمند می توانند مقالات خود را درباره موضوعاتی همچون امام در نثر و شعر فارسی و امام در اشعار و متون عربی و امام در نگاه متفکران غیرمسلمان به دبیرخانه ارسال نمایند.
این پژوهشگر علوم دینی ادامه داد: در این همایش همچنین در بحث زمانه شناسی امام مواردی همچون اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه امام، جریان‏های مذهبی، کلامی و عرفانی در عصر امام، علوم و فرهنگ شیعه در دوره امام، پیدایش فرقه‏های شیعی درعصر امام، یاران و صحابه ام رضا(ع) و زمینه‏‏های شهادت امام رضا(ع) مورد بررسی قرار می گیردوی با اشاره به نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، موضوع ویژه همایش را امام رضا (ع)؛ اتحاد ملی و انسجام اسلامی عنوان کرد.
دبیر علمی همایش علمی - دانشجویی امام رضا(ع) مهلت ارسال مقالات به دبیرخانه همایش را تا ۲۰مهر ماه ۱۳۸۶ اعلام کرد و گفت: همایش در ایام ولادت امام رضا(ع) در شهر مشهد برگزار می شود.
وی آدرس دبیرخانه همایش را مشهد – کوی دکترا - سه راه ادبیات - مجتمع جهاددانشگاهی مشهد اعلام کرد و از علاقمندان خواست برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن۸۴۴۱۰۲۰ تماس بگیرند.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۴
کد خبر: ۳۴۵۴۳۸۰
گروه اندیشه: نشست «علامه طباطبایی قرآن، خرد، اجتماع»، ۲۷ آبان‌ماه با حضور اساتید سه رشته علوم قرآن و حدیث، فلسفه و عرفان و نیز علوم اجتماعی در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
 

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، نشست «علامه طباطبایی؛ قرآن، خرد، اجتماع» چهارشنبه، ۲۷ آبان‌ماه با تبیین سه رویکرد تفسیری توسط عباس اسماعیلی‌زاده، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد، رویکرد فلسفی توسط حجت‌الاسلام حسن جمشیدی، استاد حوزه و دانشگاه و رویکرد اجتماعی توسط حجت‌الاسلام غلامرضا صدیق‌اورعی، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی در محل دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.

قرآن باید میزان باشد

عباس اسماعیلی‌زاده، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد با تبیین رویکرد تفسیری علامه طباطبایی، ابراز کرد: قرآن باید میزان باشد، همان‌طور که خود علامه در خصوص عنوان کتابش، المیزان معتقد است؛ علامه طباطبایی در تفسیرش سه روش تفسیری، ابتدا تفسیر قرآن به قرآن، بعد تفسیر قرآن به روایت و در نهایت نیز تفسیر قرآن به عقل را مدنظر دارد، نه اینکه هر برداشت عقلی را درباره قرآن ارائه دهد یا تنها بر مبنای منابع روایی تفسیر کند و نه اینکه حتی با ربط دادن آیاتی از قرآن به جای آیاتی دیگر، تحلیلی را عرضه کند.

وی اظهار کرد: علامه طباطبایی هر برداشتی از براهین عقلی، کتب روایی و آیات قرآن می‌کند، با ظواهر و شکل قرآن تطبیق می‌دهد و ظواهر قرآن را حجت می‌داند که این نوع نگاه تازگی نداشته و در آثار گذشتگان نیز دیده می‌شود و دارای ثمراتی است.

مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد افزود: با کتاب المیزان، دیگر مفسران قرآن کریم نمی‌توانند قرآن را به هر طریقی که می‌خواهند، تفسیر کنند و طرح این‌گونه مباحث که اهل تسنن آن را به روشی و اهل تشیع قرآن را به طریق دیگری می‌فهمند، وجود ندارد؛ مثلاً در تفسیر آیه اکمال، برخی از علمای تسنن آیه را به حجت الوداع مربوط می‌دانند و مفسران اهل تشیع آن را به روز غدیر و زعامت حضرت علی(ع) تعبیر می‌کنند.

هنر مفسر قرآن

وی با بیان اینکه قرآنی که قابلیت هر نوع برداشتی از آن وجود داشته باشد، امکان‌پذیر نیست، ادامه داد: علامه طباطبایی در حقیقت در المیزان، قرآن را به حرف درآورده است و این هنر مفسر محسوب می‌شود؛ علامه تنها کسی است که توانسته حجت آیه غدیر را معنا کند و بدین طریق تفسیر قرآن را سامان داده است؛ همین‌طور در تفسیر سوره اعلی، تفاسیر و معانی مختلفی می‌بینیم از جمله تفاسیر ابن شهر آشوب در این زمینه.

اسماعیلی‌زاده با تأکید بر این نکته که از میان سه روش تفسیری، اصل بر قرآن است، بیان کرد: فارغ از استدلال‌های عقلی، استنادهای روایی و آیات و الفاظ قرآن، اصالت با قرآن است و نکته دیگر در خصوص تفسیر علامه طباطبایی آن است که در بسیاری موارد تعابیر متعددی از تفاسیر ایشان وجود دارد و علامه قرآن را از زیرخروارها علوم و رشته بیرون آورد تا به شکل دیگری به قرآن توجه شود لذا باید گفت که دغدغه علامه نگاه صرف قرآن به قرآن نبود.

حجت‌الاسلام حسن جمشیدی، استاد حوزه و دانشگاه نیز در بخش دیگری از این نشست با تشریح رویکرد فلسفی به تفسیر المیزان علامه طباطبائی، عنوان کرد: رویکرد عقل به قرآن به معنی به کاربردن شیوه‌های فلسفی به قرآن کریم است؛ علامه طباطبایی با دارا بودن بیش از ۵۰ شاگرد و آثار متعدد در زمینه‌های مختلف فلسفه، بیشتر با کتاب المیزان شناخته شده‌ است.

قرآن همان مبانی دین است

وی اضافه کرد: از دیرباز رابطه بین دین و عقل مطرح است و اینکه رابطه‌ای سازگار است یا نه؟ برخی در رد و برخی در اثبات آن در ادوار مختلف نظریات مختلفی داده‌اند، امام محمد غزالی و میرزامهدی اصفهانی از این جمله‌ هستند؛ این در حالی است که علامه طباطبایی، بسیار آرام عمل می‌کرد و اصلاً اهل سروصدا و جنجال نبود.

حجت‌الاسلام جمشیدی با طرح این سؤال که آیا دین با فلسفه قابل جمع است یا نه، تصریح کرد: باید در جواب گفت، آیا مبانی دین چیزی جز قرآن است و باید از راه عقل، مبانی آن را درک کرد؟، مفاهیمی همچون الاول و الاخر، الظاهر و الباطن چگونه با عقل سنجیده می‌شوند؟ اگر بخواهیم عالم غیب را توضیح دهیم باید با چه ابزاری توضیح دهیم و از وجود و هست آن حرف بزنیم؟  

وی همچنین با بیان اینکه علامه بدون هیاهو، دین و فلسفه را در منظر ما قرار داد و مسائل فلسفی و عقلی را نمی‌توان از دین جدا کرد، اظهار کرد: عقاید، اخلاق و احکام سه بخش دین ما را تشکیل می‌دهند و در مباحث عقاید و اعتقادات به جز ابزار و براهین عقل، چگونه می‌توان تحلیل و تفسیر کرد؟ ابن سینا و ملاصدرا دارای تفاسیری هستند ولی به شکل اصول علامه نیست.

ابتکارات خاص علامه در حوزه فلسفه

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: از جمله مباحث جدید علامه که بیانگر دین و فلسفه است، نگاه ایشان به براهین صدیقین است و طی آن خداوند را اثبات می‌کنند که اشکالات بسیاری به این برهان مترتب است.

وی با اشاره به اینکه اولین گام بوعلی سینا در این حوزه آن است که از خود وجود، وجود را اثبات می‌کند، افزود: ابن سینا از حوزه علت وارد خود علت می‌شود که نام برهان صدیقین را بر آن نهاد؛ اما بهترین، کامل‌ترین و کم‌نقص‌ترین اثبات برهان صدیقین را علامه طباطبایی نسبت به براهین بوعلی سینا و ملاصدرا ارائه می‌دهد، در واقع علامه با حداقل برهان که دو مقدمه است، برهان صدیقین را به نتیجه مطلوب می‌رساند و انتاج او از این برهان، قابلیت تبدیل به یک اساس فلسفی را دارد.

ارائه مبنایی تئوریک برای تبیین مسائل اجتماعی

همچنین حجت‌الاسلام غلامرضا صدیق‌اورعی، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی خراسان رضوی، در این نشست علمی، رویکرد اجتماعی به تفسیر علامه را بیان کرد و گفت: اولین نقطه تمایز اندیشه‌های اجتماعی استاد طباطبایی آن است که در آن دو رشته قبلی مفسران، علما و آثار علمی فراوانی وجود دارد و ایشان در زمینه علوم اجتماعی، با نوآوری‌های متعدد و آثار شاخص برجسته‌ای شناخته شده‌اند.

وی بیان کرد: در کتاب المیزان، مباحث متعدد و مفصل اجتماعی را با استدلال مطرح کرده و به کرسی می‌نشاند، البته به تناسب احکامی که در قرآن و گاه هم به تناسب مفاهیمی که در تاریخ انبیا وجود دارد؛ ایشان مبنایی تئوریک برای تبیین مسائل اجتماعی داشته‌اند و در جلد یک، ۱۸ و ۱۹ المیزان به همین روش، مسائلی را شرح داده‌اند.

حجت‌الاسلام اورعی در ادامه تشریح کرد: هرگاه علامه وارد یک مفهوم اجتماعی می‌شدند، آن را با یک مدل و مفهوم مشخص تبیین می‌کردند، مطابق نظریه‌ای که من عنوانش را «نظریه مبادله کارکردی» می‌گذارم، علامه همه پدیده‌های اجتماعی را با یک‌سری مفروضات درباره انسان آغاز می‌کردند.

وی اضافه کرد: بر این اساس، انسان برای شروع هر کاری محاسبه و ترجیحات را در نظر می‌آورد و در سطح بعدی این اصول را در جریان ارتباط با دیگری و در اجتماع به انجام می‌رساند؛ دلیل اینکه انسان به سراغ سایر انسان‌ها و اجتماع رفته است، این است که به فوائد و ترجیحاتی دست می‌یابد زیرا این مبادله‌ای عادلانه است.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه علامه طباطبایی معتقد است، زندگی اجتماعی بر مبنای مبادلات عادلانه می‌تواند دوام بیاورد و به زبان امروز همان مبادله برد ـ برد است، گفت: در واقع همه انتخاب‌های عقلانی ما بر مبنای مبادلات عادلانه ادامه می‌یابد؛ علامه طباطبائی اثبات می‌کند انجام معادلات حرام، حتی در صورت رضایت طرفین مبادله و حرام بودن حقیقت معامله، با این حال کارکرد نهایی کلان تاریخی آن برای بشریت منفی خواهد بود.

وی تصریح کرد: به جز ابن خلدون آن هم در برخی موارد محدود، کسی صاحب نظریه در علوم اجتماعی نیست، درست است که این نظریات را ذیل چند صفحه مشخص و روشن عنوان نمی‌کند ولی در صورت کنار هم قرار دادن تحلیل‌های ایشان به نظریات اجتماعی می‌رسیم، مانند نظریه تولید هنجاری.

  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۸۶ - ۱۰:۰۹
کد خبر: ۱۵۸۶۳۹۹
گروه اندیشه و علم: مدیر گروه فسلفه جهاد دانشگاهی مشهد گفت: کسانی که شکیبا و برد بارند دیگران را نیز به سمت حقیقت رهنمون می‌سازند.
 
«حسن جمشیدی» در گفت‌و‌گو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) شعبه خراسان رضوی، در خصوص مباحث انسان‌شناسی در قرآن و با اشاره به آیات سوره «والعصر» از انسان به عنوان موجودی زیانکار نام برد که در هر لحظه از زندگی در حال خسران و زیان است.
وی با اشاره به دو فرضیه در مورد انسان مبنی بر اینکه انسان موجودی ناشناخته است و دیگر اینکه اگرچه انسان به راحتی قابل شناسایی نیست اما شناخت وی نیز محال نیست اظهار داشت: در فرضیه دوم اگر چه معرفت انسان دشوار است اما محال نیست و با تلاش و کنکاش می‌شود انسان را شناخت که دین یکی از منابعی است که در این شناخت می‌تواند کمک نماید.
وی با بیان اینکه حتی ادیانی نظیر زرتشت و مسیحیت نیز با نگاه ویژه خود به انسان به عنوان مبلغ ارزشمند، در دست هستند تصریح کرد: قرآن یکی از منابع ارزشمند برای شناخت انسان است که ویژگی‌های متنوعی را مطرح کرده است که زیانکار بودن یکی از این خصائص است.
وی با تلاوت آیات نخستین سوره عصر اظهار داشت: بخشی از زندگی انسان زندگی مادی است که براین اساس باید گفت انسان در لحظه در حال خسران است چرا که در واقع کم شدن هر ثانیه از عمر انسان اگرچه همراه رشد است اما در واقع زیان و از دست دادن است.
جمشیدی از عدم همکاری و هماهنگی افراد در یک مجموعه به عنوان نوعی کوتاهی نام برد که می‌تواند یکی از مصادیق زیان باشد.
وی افزود: در آیه «ان الانسان لفی خسر» آمده است که انسان چه بخواهد و چه نخواهد در حال ضرر است همانند یخی که در آفتاب در حال آب شدن است اما حتی آب حاصل از این ذوب نیز قابل استفاده نیست.
وی با بیان اینکه انسان موجودی است که مدام در حال ضرر است و اصل این ضرر را نمی‌تواند از بین ببرد خاطر نشان کرد: اما می‌توان این ضرر را کاهش داد.
مدیر گروه فلسفه جهاد دانشگاهی مشهد از رذایل اخلاقی به عنوان عواملی که باعث از بین رفتن ارزش‌ها می‌شود نام برد و افزود: اگرچه نمی‌توان این رذایل را از بین برد اما می‌توان آن‌ها را کم کرد چرا که عدم مقابله با زیان در نهایت توان مقاومت را از بشر خواهد گرفت.
جمشیدی از آیات پایانی سوره عصر به عنوان راهکار ارائه شده برای جلوگیری از زیان یاد و اضافه کرد: در این آیه به افرادی که ایمان آورده اند اشاره شده است، بنابراین می‌توان گفت که کسانی که ایمان دارند بسیاری از دغدغه‌هایشان از بین می‌رود و کسانی که شکیبا و بردبار و اهل توجه به حق هستند هم نقد را می‌پذیرند و هم دیگران را به سمت حقیقت رهنمون می‌سازند.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۸۶ - ۱۰:۴۷
کد خبر: ۱۶۲۱۱۸۲

گروه اندیشه و علم: یک پژوهشگر علوم دینی گفت: رویکردی ارزشمندتر است که بتواند فضای بیشتری از عاشورا را برای مخاطب آشکار کند.

 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) شعبه خراسان رضوی، حجت‌الاسلام «حسن جمشیدی»، پژوهشگر علوم دینی، در جمع هیئت علمی و کارکنان جهاد دانشگاهی مشهد در سخنانی با موضوع «بازگفت رویکردهای عاشورا»، گفت: درباره حادثه عاشورا پرسش‌های فراوانی به ذهن می‌رسد اما دیدگاه و رویکردی موجه‌تر است که بتواند به سئوالات بیشتری پاسخ دهد.
وی در ادامه با بیان اینکه در حیطه علوم انسانی، مطرح شدن یک دیدگاه به معنی ابطال دیدگاه پیشین نیست و دیدگاه قبلی به قوت خود باقی می‌ماند، اظهار کرد: باید گفت که تمامی رویکردهایی که در مورد عاشورا مطرح است، تنها تصویری از عاشورا است.
جمشیدی افزود: این رویکردها ناشی از بسترهایی است که زمانه برای رشد و شکوفایی آنها فراهم آورده است، بنابراین باید رویکردها را از اصل حادثه تفکیک کرد.
وی اضافه کرد: رویکرد بر اساس زمینه‌ای که دارد به دنبال تحلیل واقعه است اما لازم است تا میزان انطباق رویکرد با اصل واقعه را بر اساس مستندات تاریخی بررسی کرد.
مدیر گروه فلسفه جهاد دانشگاهی مشهد در ادامه به ارائه چند رویکرد موجود در خصوص حادثه عاشورا پرداخت و از رویکردهای عرفانی، شخصی، مسیحایی، عصیانگری، عدالت خواهی، ستم ستیزی و سیاست و حکومت به عنوان برخی از این رویکردها نام برد و به توضیح آنها پرداخت.
وی بیان کرد: در رویکرد عرفانی، اعتقاد بر این است که امام حسین نیز همچون همه پیامبران و ائمه وجودی غیر این جهانی داشت، بنابراین رویدادهای کربلا در عالم ذر به وی اعلام شد و امام حسین (ع) در روز عاشورا تنها نقش بازیگر این نمایشنامه را داشته است و هیچ اختیاری از ناحیه او اعمال نشده است که این دیدگاه به شدت مورد انتقاد است.
جمشیدی در ادامه از رویکرد عدالت‌خواهی که از سوی مرحوم استاد شهیدی مطرح شده است، به عنوان یکی دیگر از رویکردهای عاشورایی نام برد و اضافه کرد: این رویکرد مقابله‌ای است با رویکرد سیاست و حکومت و بیان می‌کند که امام حسین (ع) به دنبال حکومت نبود چراکه مکانیزم عملش با فردی که به دنبال حکومت است سازگاری ندارد.
وی افزود: نظریه‌پرداز این رویکرد معتقد است که امام حسین وقتی می‌بیند دین در حال از دست رفتن است، برای از بین بردن ستمگری یزید، به عنوان یک مؤمن، متدین و رهرو حضرت علی (ع) وارد عرصه می شود تا عدالت محقق شود.
وی در توضیح رویکرد ستم‌ستیزی که از سوی دکتر علی شریعتی مطرح شده است، اظهار کرد: امام حسین (ع) قیام کرد تا ستم را از بین ببرد اما باید توجه داشت که از بین بردن ستم و برقراری عدالت با هم متفاوت است، در قالب این رویکرد چون امام حسین (ع) دید که ستمی اتفاق افتاده است، قیام کرد.
جمشیدی با بیان اینکه بر اساس این نظریه، این اشتباه است که عاشورا را از قبل و بعد آن برش زد اضافه کرد: عاشورا در رویکرد ستم‌ستیزی به دلیل ستم‌های قبل آن و آثار بعد آن شایان توجه است.
وی افزود: از جمله آثار عاشورا این بود که تمامی شیعیانی که در طول تاریخ از منظر عاشورا به هستی نگاه می‌کنند، نگاهی کاملا منفی نسبت به حکومت دارند، به همین دلیل می‌توان نتیجه گرفت کسی که چنین تصویری را به شیعه ارائه می‌دهد، نمی‌تواند خود به دنبال حکومت باشد بلکه حتما به دنبال مبارزه با ستم است به طوری که شاهد هستیم زینب (س) پس از عاشورا نقش‌آفرینی کرده و با حکومت درگیر شده و ستم‌ستیزی کرده است.
این پژوهشگر علوم دینی اظهار کرد: در رویکرد حکومتی عاشورا بیان می‌شود که از آنجا که تلاش معاویه و یزید برای کنار زدن احکام اسلامی بوده برای از بین بردن این حرکت، نیاز به ایجاد یک حکومت بوده است.
وی افزود: از آنجا که لازم بود بنیاد حکومت یزید در هم فرو بریزد بنابراین بر اساس این نظریه، حرکت امام حسین (ع) برای کسب حکومت و قدرت بوده است.
جمشیدی در توضیح رویکرد مسیحایی اظهار کرد: مسیحیان معتقدند که عیسی برای این بر دار شد که برای از بین رفتن گناهان پیروانش، یک قربانی باشد که در رویکرد مسیحایی عاشورا نیز نظریه‌ای شبیه به این حاکم است.
وی افزود: در این رویکرد بیان می‌شود که عزاداری و گریه بر امام حسین (ع) برای این است که علاوه بر ثواب بردن، وسیله‌ای برای بخشودگی گناهان باشد، این فرهنگ در بین شیعه جا افتاده است که امام حسین (ع) در راه خدا کشته شد تا شیعیان را شفاعت کنند.
رویکرد عصیانگری یکی دیگر از دیدگاه‌های مطرح شده از سوی جمشیدی بود که در توضیح آن افزود: در این رویکرد امام حسین (ع) فردی تندخو، جنگ‌طلب و عصیانگر توصیف می‌شود که حتی به صلح امام حسن (ع) نیز اعتراض داشت که این دیدگاه از ناحیه «عبدالله عنان»، تاریخ دان مصری بیان شده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: نظریه‌ای با عنوان رویکرد شخصی نیز مطرح است که در آن بر اختلاف تاریخی بین قبیله بنی‌هاشم و بنی‌امیه و دعواهای قبیله‌ای آنها تأکید می‌شود.

 

  • حسن جمشیدی

19- فکان أول اسم کتبه ذلک القلم الأسمى دون غیره من الأسماء: إنی أرید أن أخلق من أجلک یا محمد العالم الذی هو ملکک فأخلق جوهرة الماء فخلقتها دون حجاب العزة الأحمى و أنا على ما کنت علیه و لا شیء معی فی عما فخلق الماء سبحانه بردة جامدة کالجوهرة فی الاستدارة و البیاض و أودع فیها بالقوة ذوات الأجسام و ذوات الأعراض.

قلم که بر اساس اراده و علم الهی به نگارش در آمد نخستین کلمه ای که آن قلم نامی بنگاشت و هیچ اسم دیگری را ننگاشت این بود: ای محمد! من به خاطر تو می خواهم جهانی را بیافرینم که محل فرمانروایی تو است.

از این بیان استفاده می شود که اولین آفریده پیامبر اکرم(ص) بوده است و هم اینک به او خبر می دهد که می خواهم برای تو مملکت و مکان گسترده ای را ایجاد کنم. برای ایجاد مملکت و محل حکمروایی ایشان ابتدا آب را می آفریند. جوهره آب را از سراپرده برافراشته عزت الهی آفرید. تا به این جا فقط خداوند بود و پیامبر بود و اینک که آب را می خواهد بیافریند. پس چیز دیگری وجود ندارد. خداوند که می خواهد جهان را برای استقرار و حاکمیت پیامبر بیافریند خود یکه و تنها است. او در عما بود؟

عما در اصطلاح صوفیه همان حضرت العماء است. یا مقام عما. عما به معنای توده ابرهای نازکی است که بین بیننده و خورشید حائل می شود. توده ابر. چیزی دیده نمی شود ولی می دانید که هست.

در اصطلاح اهل تصوف عماء یا حضرت عما مقام و جایگاهی است که اختصاص بهه خداوند دارد و به آن  مقام احدیت یا مقام غیب مطلق هم گقته می شود. جایی که هیچ کس را بدان راهی نیست. چون حضرت حق در پرده جلال است. البته بعضی هم گفته اند عما مقام واحدیت است که منشا اسما و صفات است.   

این که شیخ اعظم می فرماید خدای سبحان در عما بود اشاره است به روایتی از پیامبر اکر(ص) که متن حدیث این گونه است:

رواه أحمد:4/11: عن وکیع، عن عمه أبی رزین قال: قلت یا رسول الله أین کان ربنا عز وجل قبل أن یخلق خلقه؟ قال: کان فی عماء ما تحته هواء وما فوقه هواء، ثم خلق عرشه على الماء!! ورواه فی:4/12، و ابن ماجة:1/64/181 ـ 182، و الترمذی: 4/351/5109، و الطبرانی فی المعجم الکبیر:19/207، وغیرهم، ولکن علماءهم ردوه متناً وسنداً، و تشبث به ابن تیمیة (مرکز ابحاث العقائدیه، مساله 8، حدیث الاعرابی الذی استندوا بها علی الجسیم).

این روایت گرچه مشهور است و صوفیه و عرفا فراوان به آن تمسک کرده اند و اصطلاح حضرت عما را نیز جعل فرموده اند ولی اصل روایت از نظر سند محل خدشه است. از حیث دلالت هم در آن مناقشه کرده اند و بیشتر هم فرموده اند که روایت متزلزل است. معنای روشنی ندارد و قابل استناد نیست. تنها کسی که این روایت را مبنا و ماخذ خودش قرار داده ابن تیمیه است. الغرض این روایت همان چیزی است که ابن عربی اصطلاح عما را از آن گرفته است.

گرچه اصل سوال غلط است. خداوند قبل از این که جهان را بیافریند کجا بوده است؟ اینها فکر می کردند که خداوند هم مثل دیگر موجودات نیاز به جا و مکان دارد. پرسشگرهایی از این قبیل یا در مکه بودند و تحت تاثیر فضای بت پرستها و یا در مدینه بودند و تحت تاثیر یهودی ها و مسیحی ها. تلقی آنها از آفریدگار یک شخص معین و دارای هویت و تشخص است. گویا مشکلش با آفرینش عالم حل شد. پیش از این که عالم را بیافریند چه می کرد. کجا بود؟ این فکر می کردند که خداوند مانند دوره گردها پیش از آفرینش خانه به دوش بوده است.

اصلا تلقی اینها از خداوند و آفریدگار تلقی نادرستی است. به بیان دیگر تلقی اینها از هستی تلقی درستی نیست. ما در بحثهای فلسفی خود به تفصیل به نادرست بودن چنین پرسشی پرداخته ایم. به مباحث فلسفی مراجعه فرماید ذیل بحث هستی و وجود. ضمنا حضرت عما را در ذیل شرح فصوص با تفصیل بیشتری عرض خواهیم کرد و نیز در ادامه شرح فتوحات به زودی به عالم عما خواهیم پرداخت.

بعد از آن که خداوند جوهره آب را آفرید آن را تبدیل به تگرگ جامد کرد هم چون گوهری گرد و سفید. و در آن گوهر و حقیقت همه اجسام و اعراض آنها را قرار داد. این گوی و گوهر گرد تابناک اصل و اساس آفرینش جهان بود.

20- ثم خلق العرش و استوى علیه اسمه الرحمن و نصب الکرسی و تدلت إلیه القدمان فنظر بعین الجلال إلى تلک الجوهرة فذابت حیاءً و تحللت أجزاؤها. فسألت ماء وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى ذلک اَلْماءِ قبل وجود الأرض و السماء. و لیس فی الوجود إذ ذاک إلا حقائق المستوی علیه و المستوی و الاستواء. فأرسل النفس فتموج الماء من زعزعه و أزبد و صوت بحمد الحمد المحمود الحق عند ما ضرب بساحل العرش فاهتز الساق و قال له أنا أحمد فخجل الماء و رجع القهقری یرید ثبجه و ترک زبده بالساحل الذی أنتجه فهو مخضة ذلک الماء الحاوی على أکثر الأشیاء.

آن گاه خداوند عرش را آفرید. و بر عرش با اسم الرحمن استیلا یافت. خود نیک می دانید که رحمان صفت عام و فراگیر الهی است و شامل همه موجودات عالم می شود. یعنی همه موجودات عالم از رحمت واسعه الهی برخوردارند. این فراز از سخن حاج شیخ ناظر است به آیه شریفه که می فرماید الرحمن علی العرش استوی( طه آیه5)  

آن گاه کرسی را بر قرار ساخت. کرسی مرحله ای پایین تر و از نظر رتبه بعد از عرش قرار می گیرد.

آن گاه دو قدم را بر کرسی نهاد. منظور قدمهای پیامبر اکرم است که در ادامه می فرماید امواج بهخ ساق پای ایشان اصابت کرد. با دیده جلال و عظمت به همان جوهره آب نظر افکند. جوهره آب از روی شرم تمامی اجزائش تحلیل شد. پس آب از پایه های عرش جریان پیدا کرد. لذا در آیه شریفه فرماید و کان عرشه علی الماء.(هود آیه 7) البته بحث آفرینش عرش و کرسی و جریان آب پیش از آفرینش زمین و آسمان است. چیز دیگری در هستی هنوز هستدار نشده بود مگر همان عرش که حقایق برآن استوا و استقرار یافته است. و نیز استقرار یابنده بود و نیز اصل قرار و ثبات همان جا بود. عرش رحمن مرکز و اصل قرار و ثبات در جهان هستی و مرکز همه حقایق عالم است.

خداوند نَفَس یا همان دمیدن را فرو فرستاد پس آب به جریان افتاد و مواج گردید. به پیچ و تاب افتاد. و با امواج سهمگین روی آب کف ایجاد شد. و بر اثر اصابت امواج بر روی هم صدایی تولید شد که به حمد و سپاس محمود حقیقی می پرداخت. ستایشگر محمود واقعی و حقیقی بود.

امواج که سهمیگین بود و به هر سمت و جهت می رفت به سوی عرش در حرکت شد و بر ساحل عرش اصابت کرد. به لرزه در آمد. پایه های عرش نیز زبان به ستایش محمود واقعی و حقیقی گشود. چون امواج به ساق پای پیامبر اصابت کرد فرمود: من احمد هستم.

پس آب شرمگین و خجالت زده از سمتی که آمده بود به همان سو برگشت و پس رفت. چون دو باره خواست که امواج به پیش بیاید کفهای روی خود را در همان ساحل وا نهاد. این کفها منشا و منبع همه آفریده ها است.

  • حسن جمشیدی

 

گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.

خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
راهیابی به یک تحلیل ثابت و ماندگار و غیر قابل خدشه و مناقشه نسبت به ماجرای کربلا و نهضت حسینی کار بسیار دشوار بلکه باید گفت ناممکن است. البته کاوش در حادثه کربلا و واشکافی لایه‌های تو در تو آن می‌تواند تا اندازه‌ای راهگشای ذهنهای منتقد باشد. ولی آنچه باید بیشتر بدان توجه شود این است که در این حادثه‌ی مهم تاریخی به حتم نباید یک انگیزه و یا یک علت نهفته باشد. چه بسا علل متعدد و عناصر گوناگون در کنار هم قرار گرفته و یک حادثه مهم تاریخی را ایجاد کرده‌اند. مهم این است که ما در تلاشهای خود به آن علل دست بیابیم. چه منعی خواهد اشت اگر با نفی تک عاملی در حوادث تاریخی بگوییم که سالار شهیدان از یک سو با ستم مبارزه کرد و از سوی دیگری علیه دین ستیزی. او در پی عدالت بود و عدالت را در آئین جدش رسول خدا می‌دانست و بس.
رویکردهایی که در این نوشتار بدانها اشاره کردیم بیشتر ناشی از فرضیه تک علتی است. اگر به چند علت باور داشته باشیم شاید در حادثه کربلا با توجه به اسناد و مدارک به دستاوردهای قابل توجه و ارزشمندتری دست بیابیم.
نکته‌ی آخر آن که بیشتر بلکه تمامی رویکردها ناشی از این است که حسین(ع) را علت و عامل و باعث قیام و نهضت عاشورا می‌دانند.
ولی اگر نگاه دگرگون شود و علت و عامل این حادثه غیر امام حسین(ع) باشد. مثلا یزید عامل اصلی قیام حسین(ع) بود چنانکه او با صراحت تمام از فرماندارش می‌خواهد -علیرغم اصرار پدر و توصیه‌ی اطرافیان- به هر نحو ممکن از حسین بن علی بیعت بگیرد. به نظر می‌رسد در این صورت تحلیلهای دیگر و رویکردهای دیگری ارائه شود.
 
پس از بیان چندین رویکرد به حادثه عاشورا؛ یکی از دوستان در پایان جلسه پرسید نظر خود شما چیست؟
عرض کردم بنده تلاش کردم تا چندین نظر را برای شما بیان کنم. و عرض کردم. همین بود. ایشان مجدد سوال کرد که نظر خود شما چیست. بنده در پی اصرار ایشان پیشنهاد یک جلسه مجدد دادم که فردای آن روز جلسه تشکیل گردید و حقیر نظر خودم را عرض کردم که اصلا در عاشورا قیام و نهضتی نبود. همه تحلیلها مبتنی بر این است که علت امام حسین باشد ولی اگر عامل و بانی حادثه عاشورا یزدید باشد وضعیت فرق خواهد کرد. در این رویکرد امام حسین کلا از مواجه و رویارویی و جنگ پرهیز می کند. امام حسین تن به بیعت نمی دهد ولی دنبال جنگ هم نیست. این نظر مبتنی بر دیدگاه دیگری است که معتقد است حضرت امیر با ابوبکر بیعت نکرد ولی با او جنگ هم نکرد. گرچه بعضا گفته اند که با زور بیعت رفته شد یا بعد از حدود شش ماه حضرت امیر بیعت کرد. به نظر من حضرت امیر بیعت نکرد ولی جنگ هم نکرد. اتفاقا جهت تبیین فضا عرض کردم که بنده به احمدی نیاد رای ندادم ولی قرار هم نیست که با ایشان در جنگ باشیم. البته ایشان الان رئیس جمهور زورکی است. ولی کار به کار ایشان نداریم. اگر چنان چه بخواهند که حتما وی را به رسمیت بشناسیم بنده هرگز تسلسم این نظر نخواهم شد ولی فعلا داریم با همین دولت کار می کنیم. عدم موافقت غیر از مخالفت است و مخالفت غیر ازمبارزه است. البته این رویکرد بعدها در صفحات مجازی بیشتر تبیین شد در فرصت مناسب تقدیم عزیزان خواهد سد.
  • حسن جمشیدی
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی و غربی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
 
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
رویکرد هفتم: رویکرد شخصی
استاد شهید مرتضی مطهری در ضمن مباحث خود درباره انگیزه و علت قیام به این رویکرد اشاره دارد. در این رویکرد قیام عاشورا را نهضتی برای دستیابی به اغراض فردی و شخصی می‌دانند. بدین معنا که بین یزید بن معاویه و حسین بن علی(ع) از قبل اختلافاتی بوده که با قدرت گرفتن یزید، شعله اختلافات نه تنها خاموش نشد که شعله‌ ور گشت و به یک جنگ ویرانگر بدل شد.
چنانکه بعضا به داستان عشق و عاشقی دختری اشاره دارند که یزید او را دیده و پسندیده بود و بدو دل بسته بود ولی آن زن از خانه حسین(ع) سر در آورد. عشق به او، کینه یزید را نسبت به حسین(ع) دو چندان کرد و سبب کشته شدنش شد.
شاید این نوع از نگرش ناشی از همان روحیه زن ستیزی باشد که ریشه همه مفاسد و جنگها را زنها می‌دانند. چنانکه پیامبر را یک زن به شهادت رساند و حتی شهادت علی بن ابی طالب(ع) را در پی این تحلیل به زنی به نام قطام نسبت می‌دهند. از آن جمله قیام امام حسین در کربلا را نیز به یک زن نسبت می دهند.
  • حسن جمشیدی