جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۱۸ مطلب با موضوع «علم کلام» ثبت شده است

زیبا آفرین
گفتگو با نوه گرامی(2)
فرصتی پیش آمد تا با نوه گرامی در باره مسائل اعتقادی گفتگو کنیم.
آرنیکا گفت: در کتاب ما داستان حضرت ابراهیم و نمرود آمده است. داستان قشنگی است. ابراهیم اول گفت: خورشید خدای من است. بعد گفت نه. ماه خدای من است. بعد که دید همه اینها از بین می رود. خب نمی شود به چیزی اعتقاد داشت که هم خدا باشد و هم از بین برود. خدا باید همیشگی باشد.
نمرود آدم خوبی که نبود تازه ادعای خدایی هم می کرد. حضرت ابراهیم به نمرود گفت: اگر تو واقعا خدا هستی؟ خورشید الان از مشرق طلوع می کند تو کاری بکن که از مغرب طلوع کند. بالاخره اگر خدا هستی باید این توانایی را داشته باشی.
آرنیکا گفت: بابایی اگر من به جای نمرود بودم به حضرت ابراهیم می گفتم: این خورشید را نمرود از مشرق در می آورده است. به خدای بگو تا از سمت مغرب در بیاورد.
گفتم: بابایی! نمرود هنوز نبود و خورشید بود. پس خورشید قبل از نمرود بوده نه بعد از نمرود. و از قبل هم خورشید از مشرق طلوع می کرده است. حالا که خدای تازه ای پیدا شده است باید یک تغییری ایجاد کند. باید برای ما ثابت کند که واقعا قدرت خدایی دارد.  
بحث بین من و ایشان تقریبا بالا گرفت. آرنیکا اعتراض کرد. آخر اگر خورشید از مغرب طلوع کند که همان جا مشرق خواهد بود. خورشید از هر کجا که طلوع کند مشرق است. اگر برفرض نمرود خورشید را از مغرب یا جنوب در بیاورد همان جا مشرق می شود.  
آرنیکا به نفس پیشنهاد اعتراض داشت. این که خدای جدید خورشید را از مغرب در آورد. همه اعتراضش به حضرت ابراهیم بود. چرا حضرت ابراهیم تقاضایی را بگوید که نمرود نمی تواند انجام بدهد. اصلا امکان ندارد. حتی خود خداوند هم نمی تواند خورشید را از مغرب در آورد. مغرب جایی است که خورشید غروب می کند نه این که طلوع کند.  
روشن بود که آرنیکا با مقوله های فلسفی هم چون امکان ذاتی و امکان وقوعی و محال ذاتی و... تقریبا آشنا بود. و نیز می دانست که بعضی چیزها بر خداوند هم محال است. مثل شریک داشتن. و نیز برگرداندن گذشته. اینها غیر ممکن است. اینها را آرنیکا می دانست ولی اصطلاح آنها را شاید نمی دانست.
برای آرنیکا مجبور شدم توضیح بدهم که فرق بین علم کلام و فلسفه همین جاها روشن می شود.
در علم کلام غرض خاموش کردن و ساکت کردن و صرفا قانع کردن طرف مقابل است. چنان که در داستان ابراهیم و نمرود دیگر ماجرا ادامه پیدا نمی کند و نمرود هم اعتراضی نمی کند. گویا قانع می شود و می رود. بیشتر در علم کلام مساله را بعضا منحل می کنند.
آرنیکا گفت: بابایی منحل می کنند یعنی چی؟ یعنی از بینش می برند. نابودش می کنند.
گفتم: بلی گاه این طوری می شود.
در فلسفه غرض و هدف ساکت کردن نیست بلکه غرض پرداخت به خود مساله و حل کردن مساله است و چه بسا نشود مساله را حل کرد ولی در باره راه حل آن گفتگو می کنند. بین قانع کردن طرف مقابل و حل مساله فرق می کند.
آرنیکا خنده ای کرد و گفت: پس بابایی شما الان با توضیحات فلسفی من را ساکت کردی. از فلسفه برای مساله کلامی کمک گرفتی. این وام گرفتن از فلسفه برای کلام نیست؟ بابایی! مساله را حل نکردی. چون نفهمیدم که بحث ما کلامی بود یا فلسفی؟ بروم برای شما یک چایی بریزم...
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین

دختر بزرگم زمانی که به دبستان می رفت. مدام بین خانه و مدرسه بودم. از باب نمونه. از مدرسه احضار شدم! خانم معلم به اعتراض گفت: به بچه ها تذکر دادم که مراقب شیطان باشند تا فریبتان ندهد. دختر خانم شما برخاسته و با مسخره بازی به من می گوید: کی شیطان را فریب داد؟
خانم معلم خیلی عصبانی بود. آن هم از دختر من آن هم بچه کلاس اول یا دوم دبستان.
از خانم معلم پرسیدم: از کجا متوجه انگیزه او شدید؟
با عصبانیت گفت: خب معلوم است!..
در این بین دخترم را به دفتر آوردند.
مدیر بود و ناظم و معلم و دفتردار و فراش و... جلسه دادگاه رسمیت پیدا کرد. به عنوان وکیل مدافع از دخترم پرسیدم: بابا چرا خانم معلم را مسخره کردی؟
گفت: من مسخره نکردم! اگر حرف ایشان مسخره است سوال من هم مسخره بوده! و اگر حرف ایشان جدی است؛ خب سوال من هم جدی بوده! خانم معلم گفت: شیطان ما را فریب می دهد! من هم پرسیدم: اجازه خانم! پس کی شیطان را فریب داده؟ خب باید یکی باشد که شیطان را فریب بدهد. من که مسخره نکردم. چرا فکر می کنند سوالهای ما بچه ها مسخره کردن است. بگویند بلد نیستیم.
خانم که چیزی نمانده بود اشکش در بیاید گفت: از بس رو داده اید زبانشان ما شاالله یک متر است...
سوال جدی بود. ولی مشکل این بود که طرف متوجه سوال بچه ها نمی شود. ایشان فرق بین ذاتی و عرضی را نمی دانست.  فریبکاری شیطان ذاتی او است.      
دخترم بزرگ شد و فکر کردم دیگر از طرح این مسائل راحت شدم. اما حالا نوبت به نوه عزیز و گرامی رسیده است.       
نوه من می¬پرسد: بابایی پیامبرا برای چی آمده اند؟
گفتم: آمده اند تا بشر را هدایت کنند.
گفت: بابایی فکر نمی کنی این کار بیخودی باشد. خدا شیطان را آفرید تا ما را گول بزند. و بعد هم پیامبران را فرستاد تا خرابکاری های شیطان را درستش کنند. مانع کار شیطان بشوند. یک کم مساله یک جوری است. با عقل جور در نمی آید.  معلم ما می گفت:  خدا بشر را آفرید. بشر برای زندگیش نیاز به قانون داشت. خدا پیامبران را فرستاد تا قانون شرع را به مردم بگویند. بهش گفتم خانم خب این چه کاری است؟ همین عقل و درایت پیامبر را به همه انسانها می داد. انسانها فهمیدند که قانون لازم دارند. خب خداوند بهشان عقل و شعور می داد که دور هم بنشینند و گفتگو کنند و خودشان قانون درست کنند. و قوانین را با توجه به عقل و شعورشان هر از چندی تغییر بدهند. هرکار دلشان خواست بکنند. در انسان خودش یک پیغمبر باشد.
گفتم: بنشین باباجان! خیلی ها از این راه نان می خورند. تو باید کار آفرین باشی. نه این که نانی را قطع کنی.
نکته جالب این که تا جایی که حافظه یاری می کند همین اشکال را مرحوم دکتر محمود شهابی در  آغاز کتاب تاریخ ادوار فقه با تفصیل آورده است.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی
گروه اندیشه و علم: اگر کاوشی هر چند سطحی در تاریخ تشیع، بلکه از آن گسترده تر، در تاریخ اسلام داشته باشیم، همگان معترفند که علی بن ابی طالب(ع) برجسته ترین چهره تاریخ اسلام بعد از رسول الله(ص) است و همه به برجستگی ها و برتری های شخصیتی و رفتاری او توافق نظر دارند.
 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران، شعبه خراسان رضوی، آنچه در ادامه می آید گوشه هایی از سیره عملی حضرت علی(ع) است که توسط محقق ارجمند حسن جمشیدی تهیه و تنظیم گردیده است:
ابوبکر نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، فاطمه را به تزویج من درآور. پیامبر(ص) از او اعراض کرد و نپذیرفت.
آن گاه عمر به خواستگاری فاطمه(س) آمد. پیامبر(ص) او را نپذیرفت.
آن دو نزد عبدالرحمن بن عوف رفتند و اظهار داشتند: تو، ثروتمندترین فرد قریش هستی و اگر از پیامبر، فاطمه را خواستگاری کنی او رد نخواهد کرد. اما پیامبر اکرم (ص) او را نیز رد کرد و نپذیرفت.
عبدالرحمن نزد آن دو برگشت و گفت: همان وضعیت که برای شما پیش آمده بود، برای من هم اتفاق افتاد.
آن گاه ابوبکر و عمر نزد علی(ع) آمدند که درخت های خرما را آبیاری می کرد. به او گفتند: ما رابطه خویشاوندی تو را با رسول خدا می دانیم و از سابقه تو در اسلام آگاهیم. اگر تو فاطمه را خواستگاری کنی، خداوند بر فضل و شرف کنونی تو می افزاید.
حضرت علی(ع) فرمود: شما مرا متوجه این امر کردید!
او برگشت و وضو گرفت و خود را مرتب کرد و جامه تمیزی پوشید و دو رکعت نماز به جا آورد و آنگاه نزد پیامبر اکرم(ص) رفت و تقاضای خود را مطرح کرد: ای رسول خدا! فاطمه را به ترویج من درآور!
پبامبر(ص) فرمود: اگر چنین کنم برایش چه چیزی را مهر قرار خواهی کرد؟
علی(ع) در پاسخ فرمود: شمشیر و اسب و زره و جامه ای که توشه خود را در آن می پیچم، مهریه او قرار می دهم.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: شمشیر و اسب و جامه را لازم داری و در جنگ با مشرکان از آن استفاده می کنی. ولی زره را می توانی بدهی.
حضرت علی(ع) از نزد پیامبر خارج شد. زره خود را به چهارصد درهم فروخت و آن را یک جا نزد پیامبر(ص) نهاد. پیامبر(ص) مقدار آن را نپرسید که چقدر است و علی(ع) هم راجع به مقدار آن هیچ سخنی نگفت.
و فاطمه(س) به عقد علی(ع) در آمد.
حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر مورد اهانت قرار گرفته بود. او خشمگین وارد خانه می شود و با جمله هایی که کوه را از جا می کند، شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار داد و گفت: پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیده ای؟ تو همانی که شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اکنون در برابر مردمی ضعیف، سستی نشان می دهی؟ ای کاش مرده بودم و چنین روزی را نمی دیدم!
علی(ع) پس از استماع سخنان زهرا(س) با نرمی او را آرام کرد که: نه! من فرقی نکرده ام. من همانم که بودم. مصلحت چیز دیگر است.
تا آنجا که زهرا(س) را قانع می کند و از زبان او می شوند که: حسبی الله و نعم الوکیل.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۰:۰۳
کد خبر: ۱۵۴۸۸۳۵
گروه اندیشه و علم: محورهای نخستین همایش علمی- دانشجویی امام رضا(ع) اعلام شد.
 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی دبیر علمی این همایش با بیان اینکه همایش با هدف ایجاد زمینه برای پیوند عاطفی دانشجویان و طلاب با امام رضا(ع) برگزار می شود, ادامه داد: ایجاد زمینه تعمیق شناخت دانشجویان و طلاب از شخصیت علمی و زندگانی حضرت امام رضا(ع) و الگوگیری از سیره آن جضرت از اهداف دیگر همایش است.
وی خلق و تولید مقالات علمی دانشجویی پیرامون اندیشه و سیره عملی امام رضا(ع) را از دیگر اهداف همایش عنوان کرد و از دانشجویان مراکز آموزش عالی و طلاب مدارس علمیه سراسر کشور خواست مقالات خود را در محورهای همایش به دبیرخانه ارسال نمایند.
جمشیدی در بیان محورهای همایش جهت ارائه مقاله اظهار داشت: در بخش بازخوانی و واشکافی اندیشه‏های امام, دانشجویان و طلاب علاقمند می توانند مقالات خود را در محورهایی همچون انسان‏شناسی در اندیشه امام، هستی شناسی در اندیشه امام، خداشناسی در اندیشه امام، تحلیل محتوای مناظره‏های امام و نقش امام رضا(ْع) در تدوین آثار شیعی تهیه نمایند.
.وی تبیین ویژگیهای جامعه رضوی و نقش حاکمان، شهروندان و عالمان در اندیشه امام، تعلیم و تربیت در آموزه‏های امام و آموزه‏های امام در حوزه محیط زیست‏ْ و سلامت و همچنین شیوه‏های تبلیغ دینی توسط امام و نگاه امام رضا (ع) به حکومت، سیاست و قدرت را از دیگر محورهای همایش در این بخش عنوان کرد.
دبیر علمی همایش علمی دانشجویی امام رضا(ع) در بیان محورهای بخش تحلیل سیره امام گفت: بازخوانی زندگی امام، سیره اخلاقی امام، سیره اجتماعی و سیاسی امام و بررسی مواجهه امام با مخالفان و ضرورت تبیین و چگونگی معرفی سیره امام رضا(ع) از موضوعاتی است که دانشجویان می توانند مقالات خود را درباره آن به دبیرخانه همایش ارسال نمایند.
وی امام و ایران؛ دوازده قرن تعامل پایدار را از دیگر محورهای همایش خواند و گفت: در این بخش نیز موضوعاتی همچون ایران در دوره ولایتعهدی امام، موقعیت خراسان از نظر اجتماعی و فرهنگی در زمان امام، استقبال از حضور امام در ایران، تاثیرات سیاسی، فرهنگی امام در ایران امروز وتاثیر حرم امام بر زندگی مردم مشهد و فرهنگ و آداب زیارت برای فراخوان اعلام شده است.
وی بررسی جایگاه امام در نگره اندیشه وران مسلمان و غیر مسلمان را از دیگر موضوعات این همایش عنوان کرد و افزود: در این بخش دانشجویان و طلاب علاقمند می توانند مقالات خود را درباره موضوعاتی همچون امام در نثر و شعر فارسی و امام در اشعار و متون عربی و امام در نگاه متفکران غیرمسلمان به دبیرخانه ارسال نمایند.
این پژوهشگر علوم دینی ادامه داد: در این همایش همچنین در بحث زمانه شناسی امام مواردی همچون اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه امام، جریان‏های مذهبی، کلامی و عرفانی در عصر امام، علوم و فرهنگ شیعه در دوره امام، پیدایش فرقه‏های شیعی درعصر امام، یاران و صحابه ام رضا(ع) و زمینه‏‏های شهادت امام رضا(ع) مورد بررسی قرار می گیردوی با اشاره به نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی، موضوع ویژه همایش را امام رضا (ع)؛ اتحاد ملی و انسجام اسلامی عنوان کرد.
دبیر علمی همایش علمی - دانشجویی امام رضا(ع) مهلت ارسال مقالات به دبیرخانه همایش را تا ۲۰مهر ماه ۱۳۸۶ اعلام کرد و گفت: همایش در ایام ولادت امام رضا(ع) در شهر مشهد برگزار می شود.
وی آدرس دبیرخانه همایش را مشهد – کوی دکترا - سه راه ادبیات - مجتمع جهاددانشگاهی مشهد اعلام کرد و از علاقمندان خواست برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن۸۴۴۱۰۲۰ تماس بگیرند.
  • حسن جمشیدی
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۸۶ - ۱۰:۴۷
کد خبر: ۱۶۲۱۱۸۲

گروه اندیشه و علم: یک پژوهشگر علوم دینی گفت: رویکردی ارزشمندتر است که بتواند فضای بیشتری از عاشورا را برای مخاطب آشکار کند.

 
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) شعبه خراسان رضوی، حجت‌الاسلام «حسن جمشیدی»، پژوهشگر علوم دینی، در جمع هیئت علمی و کارکنان جهاد دانشگاهی مشهد در سخنانی با موضوع «بازگفت رویکردهای عاشورا»، گفت: درباره حادثه عاشورا پرسش‌های فراوانی به ذهن می‌رسد اما دیدگاه و رویکردی موجه‌تر است که بتواند به سئوالات بیشتری پاسخ دهد.
وی در ادامه با بیان اینکه در حیطه علوم انسانی، مطرح شدن یک دیدگاه به معنی ابطال دیدگاه پیشین نیست و دیدگاه قبلی به قوت خود باقی می‌ماند، اظهار کرد: باید گفت که تمامی رویکردهایی که در مورد عاشورا مطرح است، تنها تصویری از عاشورا است.
جمشیدی افزود: این رویکردها ناشی از بسترهایی است که زمانه برای رشد و شکوفایی آنها فراهم آورده است، بنابراین باید رویکردها را از اصل حادثه تفکیک کرد.
وی اضافه کرد: رویکرد بر اساس زمینه‌ای که دارد به دنبال تحلیل واقعه است اما لازم است تا میزان انطباق رویکرد با اصل واقعه را بر اساس مستندات تاریخی بررسی کرد.
مدیر گروه فلسفه جهاد دانشگاهی مشهد در ادامه به ارائه چند رویکرد موجود در خصوص حادثه عاشورا پرداخت و از رویکردهای عرفانی، شخصی، مسیحایی، عصیانگری، عدالت خواهی، ستم ستیزی و سیاست و حکومت به عنوان برخی از این رویکردها نام برد و به توضیح آنها پرداخت.
وی بیان کرد: در رویکرد عرفانی، اعتقاد بر این است که امام حسین نیز همچون همه پیامبران و ائمه وجودی غیر این جهانی داشت، بنابراین رویدادهای کربلا در عالم ذر به وی اعلام شد و امام حسین (ع) در روز عاشورا تنها نقش بازیگر این نمایشنامه را داشته است و هیچ اختیاری از ناحیه او اعمال نشده است که این دیدگاه به شدت مورد انتقاد است.
جمشیدی در ادامه از رویکرد عدالت‌خواهی که از سوی مرحوم استاد شهیدی مطرح شده است، به عنوان یکی دیگر از رویکردهای عاشورایی نام برد و اضافه کرد: این رویکرد مقابله‌ای است با رویکرد سیاست و حکومت و بیان می‌کند که امام حسین (ع) به دنبال حکومت نبود چراکه مکانیزم عملش با فردی که به دنبال حکومت است سازگاری ندارد.
وی افزود: نظریه‌پرداز این رویکرد معتقد است که امام حسین وقتی می‌بیند دین در حال از دست رفتن است، برای از بین بردن ستمگری یزید، به عنوان یک مؤمن، متدین و رهرو حضرت علی (ع) وارد عرصه می شود تا عدالت محقق شود.
وی در توضیح رویکرد ستم‌ستیزی که از سوی دکتر علی شریعتی مطرح شده است، اظهار کرد: امام حسین (ع) قیام کرد تا ستم را از بین ببرد اما باید توجه داشت که از بین بردن ستم و برقراری عدالت با هم متفاوت است، در قالب این رویکرد چون امام حسین (ع) دید که ستمی اتفاق افتاده است، قیام کرد.
جمشیدی با بیان اینکه بر اساس این نظریه، این اشتباه است که عاشورا را از قبل و بعد آن برش زد اضافه کرد: عاشورا در رویکرد ستم‌ستیزی به دلیل ستم‌های قبل آن و آثار بعد آن شایان توجه است.
وی افزود: از جمله آثار عاشورا این بود که تمامی شیعیانی که در طول تاریخ از منظر عاشورا به هستی نگاه می‌کنند، نگاهی کاملا منفی نسبت به حکومت دارند، به همین دلیل می‌توان نتیجه گرفت کسی که چنین تصویری را به شیعه ارائه می‌دهد، نمی‌تواند خود به دنبال حکومت باشد بلکه حتما به دنبال مبارزه با ستم است به طوری که شاهد هستیم زینب (س) پس از عاشورا نقش‌آفرینی کرده و با حکومت درگیر شده و ستم‌ستیزی کرده است.
این پژوهشگر علوم دینی اظهار کرد: در رویکرد حکومتی عاشورا بیان می‌شود که از آنجا که تلاش معاویه و یزید برای کنار زدن احکام اسلامی بوده برای از بین بردن این حرکت، نیاز به ایجاد یک حکومت بوده است.
وی افزود: از آنجا که لازم بود بنیاد حکومت یزید در هم فرو بریزد بنابراین بر اساس این نظریه، حرکت امام حسین (ع) برای کسب حکومت و قدرت بوده است.
جمشیدی در توضیح رویکرد مسیحایی اظهار کرد: مسیحیان معتقدند که عیسی برای این بر دار شد که برای از بین رفتن گناهان پیروانش، یک قربانی باشد که در رویکرد مسیحایی عاشورا نیز نظریه‌ای شبیه به این حاکم است.
وی افزود: در این رویکرد بیان می‌شود که عزاداری و گریه بر امام حسین (ع) برای این است که علاوه بر ثواب بردن، وسیله‌ای برای بخشودگی گناهان باشد، این فرهنگ در بین شیعه جا افتاده است که امام حسین (ع) در راه خدا کشته شد تا شیعیان را شفاعت کنند.
رویکرد عصیانگری یکی دیگر از دیدگاه‌های مطرح شده از سوی جمشیدی بود که در توضیح آن افزود: در این رویکرد امام حسین (ع) فردی تندخو، جنگ‌طلب و عصیانگر توصیف می‌شود که حتی به صلح امام حسن (ع) نیز اعتراض داشت که این دیدگاه از ناحیه «عبدالله عنان»، تاریخ دان مصری بیان شده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: نظریه‌ای با عنوان رویکرد شخصی نیز مطرح است که در آن بر اختلاف تاریخی بین قبیله بنی‌هاشم و بنی‌امیه و دعواهای قبیله‌ای آنها تأکید می‌شود.

 

  • حسن جمشیدی

 

گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.

خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
راهیابی به یک تحلیل ثابت و ماندگار و غیر قابل خدشه و مناقشه نسبت به ماجرای کربلا و نهضت حسینی کار بسیار دشوار بلکه باید گفت ناممکن است. البته کاوش در حادثه کربلا و واشکافی لایه‌های تو در تو آن می‌تواند تا اندازه‌ای راهگشای ذهنهای منتقد باشد. ولی آنچه باید بیشتر بدان توجه شود این است که در این حادثه‌ی مهم تاریخی به حتم نباید یک انگیزه و یا یک علت نهفته باشد. چه بسا علل متعدد و عناصر گوناگون در کنار هم قرار گرفته و یک حادثه مهم تاریخی را ایجاد کرده‌اند. مهم این است که ما در تلاشهای خود به آن علل دست بیابیم. چه منعی خواهد اشت اگر با نفی تک عاملی در حوادث تاریخی بگوییم که سالار شهیدان از یک سو با ستم مبارزه کرد و از سوی دیگری علیه دین ستیزی. او در پی عدالت بود و عدالت را در آئین جدش رسول خدا می‌دانست و بس.
رویکردهایی که در این نوشتار بدانها اشاره کردیم بیشتر ناشی از فرضیه تک علتی است. اگر به چند علت باور داشته باشیم شاید در حادثه کربلا با توجه به اسناد و مدارک به دستاوردهای قابل توجه و ارزشمندتری دست بیابیم.
نکته‌ی آخر آن که بیشتر بلکه تمامی رویکردها ناشی از این است که حسین(ع) را علت و عامل و باعث قیام و نهضت عاشورا می‌دانند.
ولی اگر نگاه دگرگون شود و علت و عامل این حادثه غیر امام حسین(ع) باشد. مثلا یزید عامل اصلی قیام حسین(ع) بود چنانکه او با صراحت تمام از فرماندارش می‌خواهد -علیرغم اصرار پدر و توصیه‌ی اطرافیان- به هر نحو ممکن از حسین بن علی بیعت بگیرد. به نظر می‌رسد در این صورت تحلیلهای دیگر و رویکردهای دیگری ارائه شود.
 
پس از بیان چندین رویکرد به حادثه عاشورا؛ یکی از دوستان در پایان جلسه پرسید نظر خود شما چیست؟
عرض کردم بنده تلاش کردم تا چندین نظر را برای شما بیان کنم. و عرض کردم. همین بود. ایشان مجدد سوال کرد که نظر خود شما چیست. بنده در پی اصرار ایشان پیشنهاد یک جلسه مجدد دادم که فردای آن روز جلسه تشکیل گردید و حقیر نظر خودم را عرض کردم که اصلا در عاشورا قیام و نهضتی نبود. همه تحلیلها مبتنی بر این است که علت امام حسین باشد ولی اگر عامل و بانی حادثه عاشورا یزدید باشد وضعیت فرق خواهد کرد. در این رویکرد امام حسین کلا از مواجه و رویارویی و جنگ پرهیز می کند. امام حسین تن به بیعت نمی دهد ولی دنبال جنگ هم نیست. این نظر مبتنی بر دیدگاه دیگری است که معتقد است حضرت امیر با ابوبکر بیعت نکرد ولی با او جنگ هم نکرد. گرچه بعضا گفته اند که با زور بیعت رفته شد یا بعد از حدود شش ماه حضرت امیر بیعت کرد. به نظر من حضرت امیر بیعت نکرد ولی جنگ هم نکرد. اتفاقا جهت تبیین فضا عرض کردم که بنده به احمدی نیاد رای ندادم ولی قرار هم نیست که با ایشان در جنگ باشیم. البته ایشان الان رئیس جمهور زورکی است. ولی کار به کار ایشان نداریم. اگر چنان چه بخواهند که حتما وی را به رسمیت بشناسیم بنده هرگز تسلسم این نظر نخواهم شد ولی فعلا داریم با همین دولت کار می کنیم. عدم موافقت غیر از مخالفت است و مخالفت غیر ازمبارزه است. البته این رویکرد بعدها در صفحات مجازی بیشتر تبیین شد در فرصت مناسب تقدیم عزیزان خواهد سد.
  • حسن جمشیدی
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی و غربی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
 
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
رویکرد هفتم: رویکرد شخصی
استاد شهید مرتضی مطهری در ضمن مباحث خود درباره انگیزه و علت قیام به این رویکرد اشاره دارد. در این رویکرد قیام عاشورا را نهضتی برای دستیابی به اغراض فردی و شخصی می‌دانند. بدین معنا که بین یزید بن معاویه و حسین بن علی(ع) از قبل اختلافاتی بوده که با قدرت گرفتن یزید، شعله اختلافات نه تنها خاموش نشد که شعله‌ ور گشت و به یک جنگ ویرانگر بدل شد.
چنانکه بعضا به داستان عشق و عاشقی دختری اشاره دارند که یزید او را دیده و پسندیده بود و بدو دل بسته بود ولی آن زن از خانه حسین(ع) سر در آورد. عشق به او، کینه یزید را نسبت به حسین(ع) دو چندان کرد و سبب کشته شدنش شد.
شاید این نوع از نگرش ناشی از همان روحیه زن ستیزی باشد که ریشه همه مفاسد و جنگها را زنها می‌دانند. چنانکه پیامبر را یک زن به شهادت رساند و حتی شهادت علی بن ابی طالب(ع) را در پی این تحلیل به زنی به نام قطام نسبت می‌دهند. از آن جمله قیام امام حسین در کربلا را نیز به یک زن نسبت می دهند.
  • حسن جمشیدی
 
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
 
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی رویکردهای مختلف در جهان اسلام به نهضت عاشورا می‌پردازد.
این رویکرد به دنبال این است که امام حسین(ع) داعیه حکومت را در سر می‌پروراند و به دنبال به دست گرفتن قدرت بود. شاید بیش از همه صالحی نجف آبادی بدین رویکرد به صورتی تاریخی و پژوهشی پرداخت و به تفصیل در کتاب خود شهید جاوید از آن سخن به میان آورد.
صالحی نجف آبادی در پیشگفتار کتاب خود آورده است:
کتاب حاضر نهضت عظیم حسین بن علی(ع) را از نظر مجاری عادی و با صرف نظر از علم غیب امام بررسی کرده تا هم طبق اتفاق هر دو گروه از علماء رفتار کرده باشد و هم عمل سبط پیغمبر بتواند سر مشق مردم دیگر واقع گردد.
صالحی نجف آبادی بر این عقیده است که رویکرد او به نهضت عاشورا سابقه دیرینه داشته و مورد نظر بیشتر بزرگان شیعه در قرون گذشته بوده است:
«نظر دیگری در حدود ده قرن پیش از طرف بزرگان علمای شیعه درباره قیام امام(ع) اظهار شده که در این اواخر تقریبا فراموش گشته و کمتر به آن توجه می‌شود. این نظر از سخنان بزرگی چون شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی(رض) استفاده می‌شود. از این جهت در این کتاب -شهید جاوید- نظر این دانشمندان بزرگ بیشتر مورد توجه واقع شده بلکه می‌توان گفت قسمت اعظم کتاب همین نظر را تشریح کرده و توضیح داده است.»
صالحی نجف آبادی رویکرد خود را در هدف نهضت حسینی ضمن بخش چهارم کتاب شهید جاوید به تفصیل بیان می‌دارد که ما اجمالا بدان اشاره می‌کنیم:
۱ – مبارزه با ستم واجب است.
۲- راه پیشگیری از ستم حکومت، تشکیل حکومت است.
۳- تشکیل حکومت ضروری است.
۴- شرایط برای تشکیل حکومت فراهم است.
نویسنده‌ شهید جاوید در تبیین و تفسیر بخشی از سخنان امام حسین(ع) آورده است:
در حال حاضر راه جلوگیری از ظلم عمال حکومت و حمایت اسلام منحصر به تشکیل حکومت است زیرا عمال حکومت، نه خود دست از تجاوز بر می‌دارند و نه به نصیحت ناصحان مشفق گوش می‌دهند و همچنان به روش شیطانی خود ادامه می‌دهند. و لزوما طاعة الشیطان تا آنجا که از من سلب مصونیت کرده و می‌خواهند با قدرت سر نیزه موافقت اجباری مرا جلب کنند که حکومت ضد اسلام موجود را به رسمیت بشناسم. بنا براین راه جلوگیری از تجاوزات حکومت وقت منحصر است به این که نیروهای طرفدار عدالت متشکل شوند و قدرتی به وجود آورند و حکومت نیرومندی تشکیل بدهند و قدرت را با قدرت جواب بگویند. پس برای عمل کردن به فرمایش رسول خدا (ص) و مقاومت در برابر ظلم و دیکتاتوری تشکیل حکومت ضرورت داشت».
این دیدگاه از جانب دیگر بزرگان و اساتید نیز مورد توجه قرار گرفته است: «امام خمینی (رض) ضمن سخنرانی تاریخی خود در نجف اشرف که برای محکوم کردن جشنهای تحمیلی دو هزار و پانصد ساله‌ شاهنشاهی ایران ایراد شد، فرمود: امام حسین(ع) مسلم را فرستاده است که مردم را دعوت به بیعت کند و حکومت اسلامی تشکیل بدهد و حکومت فاسد را از بین ببرد.»
رویکرد صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید از سوی برخی مورد اقبال قرار نگرفت بلکه بعضا به نقد و رد آن پرداختند که تندترین و شدیدترین ردیه را بر این کتاب را، آیت الله صافی گلپایگانی در کتابی بنام شهید آگاه نگاشته است که دقیقا رویکرد نویسنده‌ شهید آگاه نقطه‌ مقابل نویسنده‌ شهید جاوید است. چنانکه از نامهایی که این دو بر کتاب خود گذاشته‌اند نوع رویکرد هریک از ایشان نمایان است.
  • حسن جمشیدی
 
واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا (۵)
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
 
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
رویکرد پنجم: رویکرد مسیحایی
معتقدین به این رویکرد بیان کرده اند که حسین بن علی(ع) به کربلا آمد و قیام کرد و کشته شد تا گناهان امت او و جد بزرگوارش بخشیده شود. خون او کفارهی گناهان پیروان و خونبهایش بخشش آنان.
این باور که شایع ترین و رایج ترین دیدگاه نسبت به قیام عاشورا در بین توده مردم است شاید ناشی از هم‌نشینی و مؤانست با مسحیان شکل یافته باشد. چون آنها نیز عیسی را فدیه گناهان امت می‌دانند. این نگرش بیش از همه خوشایند عافیت طلبان و مقدس‌مآبان است که دین را در راستای همین امور ظاهری و پوسته بیرونی آن می‌بینند. دل بدین خوش داشته و دارند که چند قطره اشکی در مجلس و محفلی برای ابی‌عبد الله بر گونه‌ها جاری بسازند و آن اشک دو کارکرد را به حتم در پی خواهد داشت: یکی آن که خشم آتش دوزخ فرونشاند و دیگر آن که باغ بهشت برایشان فراهم آورد.
داستان آن زن بدکاره که برای مهمانهای خود بدنبال آتش قلیان رفت... و چند قطره اشک ریخت. ساخته و پرداخته همین فضا و اندیشه است.
چنین رویکردی به قیام عاشورا حاکی از نگرش خاصی نسبت به دین و انتظار ویژه از دین است. این نگرش دین را بلکه ایمان را از عمل تهی کرده و آن را فقط مبتنی بر باورهای خاص می‌داند.
بزرگی می‌گفت: خداوند را تواب می‌دانیم و تواب صیغه مبالغه است. یعنی کسی که مدام می‌بخشد و از دیگران مدام در می‌گذرد. پس اگر ما گناه نکنیم و در پس آن توبه نکنیم وجهی برای تواب بودن خداوند نمی‌ماند. پس باید گناه باشد و بندگان مدام گناه بکنند و بعد از هر گناه توبه کنند تا خداوند گناهان را ببخشد تا تواب صادق درآید.
این رویکرد که بیشتر به رویکرد عوامانه نیز شهرت دارد.
به نمونه‌ای از این اندیشه و تفکر دقت شود:
«شیخ صدوق علیه الرحمه به سند متصل از ریان بن شبیب روایت کرده که روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم و پس از جملاتی چند در باره‌ی محرم، آن حضرت بشارت می‌دهد که اگر در عزای جدم حسین دلت به درد آمد و اشکت ریخت خدا گناهانت را می‌آمرزد خواه کم باشد یا زیاد، بزرگ باشد یا کوچک. همچنین بشارت می‌دهد و می‌فرماید ای پسر شبیب! اگر دلت می‌خواهد و شادت می‌کند که فردای قیامت بدون گناه و پاک، وارد محشر شوی، زیارت کن حسین(ع) را.»
سید محمد هاشم دستغیب نیز در راستای همین اندیشه بیان می‌دارد:
«اگر بخواهیم برکات انقلاب حسین(ع) را برشمریم به آن اندازه ای که عقل ادراک می‌کند و فهم ناقصمان در می‌یابد نتوانیم بشمریم تا چه رسد به واقع مطلب که خدا آگاه است و اولیاء کبارش. این همه رقت قلوب و شکسته شدن دلها و در نتیجه تقرب به خداوند به برکت ذکر مصیبت حسین(ع) این همه آمرزش گناهان و ارتفاع درجات ببرکت برپا داشتن یاد ابی عبد الله(ع) و این همه تعظیم شعایر و احیای دین و مذهب به سبب بلند کردن نام حسین(ع) و این همه اطعامها و احسانها برای بزرگداشت عاشورا و اربعین حسین(ع) و این همه قبول رنج و زحمت و خرج، در رفتن به زیارت قبر حسین(ع) گوشه‌ی کوچک از آن همه برکات است
  • حسن جمشیدی
کد خبر: ۱۵۲۰۹۴۳
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۳:۳۳
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه‌ عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
 
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا می‌پردازد.
استاد شهید مرتضی مطهری ضمن تبیین علل بیان شده برای نهضت عاشورا، خود علت و انگیزه قیام را حراست و پاسداری از اسلام بیان می‌دارد. بدین معنا که گرچه در طی نیم قرن گذشته - بعد از رحلت رسول الله تا پایان خلافت معاویه - کژروی و بیراهه روی ایجاد شده و به سنتهای رسول الله کمتر توجه می‌شود ولی نام و یاد رسول الله هنوز فضای جامعه را در بر گرفته است و نام او هنوز به مجد و بزرگی یاد می‌شود. ولی یزید فردی است که رسول خدا هم چندان برایش قرب و منزلت ندارد. بلکه او چندان باور به وحی و نبوت و عالم غیب ندارد. او برای بازگرداندن جامعه به دوره پیش از جاهلیت و احیای سنتهای قومی و تبعیض نژادی و … فراوان تلاش می‌کرد. او نگران ارزشهای دینی نبود. او می‌کوشید تا سایه دین اسلام را از سر مردم دین دار مدینه کنار بزند و امام حسین به پا خاست تا دین را احیا کند.
آنچه یزید به عنوان خلیفه مسلمین در پی انجام آن بود، آن چیزی نبود که رسول گرامی اسلام آن را دنبال می‌کرد. بلکه دقیقا یزید نقطه مقابل پیامبر بود. و او کسی نبود که به روش و مسلک نبوی باور داشته باشد.
امام حسین(ع) در پی احیای دین جدش رسول خدا بر آمد. چنان که خود او فرمود: الاترون ان الحق لایعمل به و الباطل لایتناهی عنه. لیراغب المؤمن فی لقاء الله محقا.
این نوع از نگرش، اولا قیام امام حسین(ع) را برای جلب قدرت و جذب خلافت مطرود می‌داند. چون اگر یزید به شریعت عمل می‌کرد حتی به همان اندازه محدود معاویه دلیلی برای قیام وجود نداشت. مهم برای فرزند رسول خدا پرچمداری و احیای حق است.
ثانیا این رویکرد ، مجبور بودن امام(ع) را نیز مردود می‌داند. این که گفته می‌شود امام حسین(ع) از دیر باز جام عهدی را که سرکشیده و باید بدان وفادار بماند، این نظریه را نیز بر نمی‌تابد.
امام حسین(ع) بر مبنای این تحلیل یک انسان آگاه است که می‌بیند که حقیقت در حال قربانی است. و او خود را قربانی می‌کند تا حقیقت بماند. پیش از این نیز چنین راه و روشی در بین صحابه رسول الله اتفاق افتاده است.
در ماجرای عثمان بن عفان که پا از گلیم خود فراتر نهاد و قربانی فزونخواهی‌های خود شد، بیشتر صحابه علیه او شورش کردند. یزید تداوم بخش راه و روش عثمانی بود.
پررنگ کردن عنصر امر به معروف و نهی از منکر در ماجرای کربلا و تبیین نقش اساسی به حوادث بعد از عاشورا و برجسته نمودن تأثیر زینب سلام الله علیها بعد از عاشورا مبتنی بر همین انگاره است که رسالت او دین بود و دفاع از حریم و حرمت دین.
بدین جهت استاد مطهری در آثار خود در باره امام حسین(ع) از نهضت او با نام و عنوان نهضت مقدس یاد می‌کند. نهضتی که هم غایتش مقدس بود و هم ره توشه راه و هم ابزاری که به کار می‌گرفتند. این رویکرد را استاد شهید مرتضی مطهری در کتابی با نام حماسه حسینی به تفصیل بیان کرده است.
این رویکرد و مجموعه اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری در حماسه‌حسینی مورد نقد جدی مرحوم صالحی نجف آبادی در کتابی با نام نگاهی به حماسه‌ حسینی استاد مطهری قرار گرفته است. هم متن و هم نقد آن از جمله آثار قابل تأمل درباره‌ نهضت عاشورا است.
  • حسن جمشیدی