واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا (۵)
يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۵۹ ب.ظ
واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا (۵)
گروه اندیشه و علم: نسبت به حادثه عاشورا از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی دیدگاههای مختلفی ارایه شده است.
خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، در این سلسله نوشتارها که توسط محقق ارجمند، حسن جمشیدی مدیرگروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد به رشته تحریر در آمده است، به واشکافی چند رویکرد به نهضت عاشورا میپردازد.
رویکرد پنجم: رویکرد مسیحایی
معتقدین به این رویکرد بیان کرده اند که حسین بن علی(ع) به کربلا آمد و قیام کرد و کشته شد تا گناهان امت او و جد بزرگوارش بخشیده شود. خون او کفارهی گناهان پیروان و خونبهایش بخشش آنان.
این باور که شایع ترین و رایج ترین دیدگاه نسبت به قیام عاشورا در بین توده مردم است شاید ناشی از همنشینی و مؤانست با مسحیان شکل یافته باشد. چون آنها نیز عیسی را فدیه گناهان امت میدانند. این نگرش بیش از همه خوشایند عافیت طلبان و مقدسمآبان است که دین را در راستای همین امور ظاهری و پوسته بیرونی آن میبینند. دل بدین خوش داشته و دارند که چند قطره اشکی در مجلس و محفلی برای ابیعبد الله بر گونهها جاری بسازند و آن اشک دو کارکرد را به حتم در پی خواهد داشت: یکی آن که خشم آتش دوزخ فرونشاند و دیگر آن که باغ بهشت برایشان فراهم آورد.
داستان آن زن بدکاره که برای مهمانهای خود بدنبال آتش قلیان رفت... و چند قطره اشک ریخت. ساخته و پرداخته همین فضا و اندیشه است.
چنین رویکردی به قیام عاشورا حاکی از نگرش خاصی نسبت به دین و انتظار ویژه از دین است. این نگرش دین را بلکه ایمان را از عمل تهی کرده و آن را فقط مبتنی بر باورهای خاص میداند.
بزرگی میگفت: خداوند را تواب میدانیم و تواب صیغه مبالغه است. یعنی کسی که مدام میبخشد و از دیگران مدام در میگذرد. پس اگر ما گناه نکنیم و در پس آن توبه نکنیم وجهی برای تواب بودن خداوند نمیماند. پس باید گناه باشد و بندگان مدام گناه بکنند و بعد از هر گناه توبه کنند تا خداوند گناهان را ببخشد تا تواب صادق درآید.
این رویکرد که بیشتر به رویکرد عوامانه نیز شهرت دارد.
به نمونهای از این اندیشه و تفکر دقت شود:
«شیخ صدوق علیه الرحمه به سند متصل از ریان بن شبیب روایت کرده که روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم و پس از جملاتی چند در بارهی محرم، آن حضرت بشارت میدهد که اگر در عزای جدم حسین دلت به درد آمد و اشکت ریخت خدا گناهانت را میآمرزد خواه کم باشد یا زیاد، بزرگ باشد یا کوچک. همچنین بشارت میدهد و میفرماید ای پسر شبیب! اگر دلت میخواهد و شادت میکند که فردای قیامت بدون گناه و پاک، وارد محشر شوی، زیارت کن حسین(ع) را.»
سید محمد هاشم دستغیب نیز در راستای همین اندیشه بیان میدارد:
«اگر بخواهیم برکات انقلاب حسین(ع) را برشمریم به آن اندازه ای که عقل ادراک میکند و فهم ناقصمان در مییابد نتوانیم بشمریم تا چه رسد به واقع مطلب که خدا آگاه است و اولیاء کبارش. این همه رقت قلوب و شکسته شدن دلها و در نتیجه تقرب به خداوند به برکت ذکر مصیبت حسین(ع) این همه آمرزش گناهان و ارتفاع درجات ببرکت برپا داشتن یاد ابی عبد الله(ع) و این همه تعظیم شعایر و احیای دین و مذهب به سبب بلند کردن نام حسین(ع) و این همه اطعامها و احسانها برای بزرگداشت عاشورا و اربعین حسین(ع) و این همه قبول رنج و زحمت و خرج، در رفتن به زیارت قبر حسین(ع) گوشهی کوچک از آن همه برکات است
رویکرد پنجم: رویکرد مسیحایی
معتقدین به این رویکرد بیان کرده اند که حسین بن علی(ع) به کربلا آمد و قیام کرد و کشته شد تا گناهان امت او و جد بزرگوارش بخشیده شود. خون او کفارهی گناهان پیروان و خونبهایش بخشش آنان.
این باور که شایع ترین و رایج ترین دیدگاه نسبت به قیام عاشورا در بین توده مردم است شاید ناشی از همنشینی و مؤانست با مسحیان شکل یافته باشد. چون آنها نیز عیسی را فدیه گناهان امت میدانند. این نگرش بیش از همه خوشایند عافیت طلبان و مقدسمآبان است که دین را در راستای همین امور ظاهری و پوسته بیرونی آن میبینند. دل بدین خوش داشته و دارند که چند قطره اشکی در مجلس و محفلی برای ابیعبد الله بر گونهها جاری بسازند و آن اشک دو کارکرد را به حتم در پی خواهد داشت: یکی آن که خشم آتش دوزخ فرونشاند و دیگر آن که باغ بهشت برایشان فراهم آورد.
داستان آن زن بدکاره که برای مهمانهای خود بدنبال آتش قلیان رفت... و چند قطره اشک ریخت. ساخته و پرداخته همین فضا و اندیشه است.
چنین رویکردی به قیام عاشورا حاکی از نگرش خاصی نسبت به دین و انتظار ویژه از دین است. این نگرش دین را بلکه ایمان را از عمل تهی کرده و آن را فقط مبتنی بر باورهای خاص میداند.
بزرگی میگفت: خداوند را تواب میدانیم و تواب صیغه مبالغه است. یعنی کسی که مدام میبخشد و از دیگران مدام در میگذرد. پس اگر ما گناه نکنیم و در پس آن توبه نکنیم وجهی برای تواب بودن خداوند نمیماند. پس باید گناه باشد و بندگان مدام گناه بکنند و بعد از هر گناه توبه کنند تا خداوند گناهان را ببخشد تا تواب صادق درآید.
این رویکرد که بیشتر به رویکرد عوامانه نیز شهرت دارد.
به نمونهای از این اندیشه و تفکر دقت شود:
«شیخ صدوق علیه الرحمه به سند متصل از ریان بن شبیب روایت کرده که روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم و پس از جملاتی چند در بارهی محرم، آن حضرت بشارت میدهد که اگر در عزای جدم حسین دلت به درد آمد و اشکت ریخت خدا گناهانت را میآمرزد خواه کم باشد یا زیاد، بزرگ باشد یا کوچک. همچنین بشارت میدهد و میفرماید ای پسر شبیب! اگر دلت میخواهد و شادت میکند که فردای قیامت بدون گناه و پاک، وارد محشر شوی، زیارت کن حسین(ع) را.»
سید محمد هاشم دستغیب نیز در راستای همین اندیشه بیان میدارد:
«اگر بخواهیم برکات انقلاب حسین(ع) را برشمریم به آن اندازه ای که عقل ادراک میکند و فهم ناقصمان در مییابد نتوانیم بشمریم تا چه رسد به واقع مطلب که خدا آگاه است و اولیاء کبارش. این همه رقت قلوب و شکسته شدن دلها و در نتیجه تقرب به خداوند به برکت ذکر مصیبت حسین(ع) این همه آمرزش گناهان و ارتفاع درجات ببرکت برپا داشتن یاد ابی عبد الله(ع) و این همه تعظیم شعایر و احیای دین و مذهب به سبب بلند کردن نام حسین(ع) و این همه اطعامها و احسانها برای بزرگداشت عاشورا و اربعین حسین(ع) و این همه قبول رنج و زحمت و خرج، در رفتن به زیارت قبر حسین(ع) گوشهی کوچک از آن همه برکات است
- ۹۹/۰۵/۱۲