جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۵۷ مطلب با موضوع «تفسیر هدایت» ثبت شده است

زیبا آفرین
جالبتر آن که در قرآن عکس آن آمده است. در آیه شریفه می فرماید انی جاعل فی الارض خلیفه. خداوند می فرماید من می خواهم خلیفه قرار بدهم. فرشته ها گویا با پروند انسان از قبل دسترسی داشتند تمامی اسناد و مدارک را رو می کنند که انسان را با آن سابقه بد می خواهی خلیفه و جانشین خود قرار بدهی. انسانی که آدم کش است. خون ریز است. تباهی به بار می آورد. این انسان را می خواهی پست و عنوان جانشینی بدهی؟ انسان را با دو ویژگی به ما می شناسانند یکی خون ریزی و دیگری تباهی گری. با این دو ویژگی دیگر جایی می ماند که ما از برتری این انسان بر همه موجودات عالم سخن بگوییم.
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ(بقره آیه 30)
حالا این انسان با آن گذشته و این پرونده شفاف و روشن برای خودش نوشابه باز می کند و باد به غبغب می اندازد که من اشرف مخلوقات هستم. آیا از این کثیف تر و رذل تر هم پیدا می شد. در قرآن گاه از آن تعبیر می کند بدتر از حیوان بودن و أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ(اعراف 179) این تفکر به نظر من بیشتر ریشه یهودیت دارد. انسان اشرف مخلوقات است و یهودی ها اشرف همه انسانها. البته ما هم بی تاثیر از یهودی ها نبوده و نیستیم. انسان اشرف مخلوقات و شیعه هم گل سر سبد همه انسانها. یعنی حتی در فینال انسانها بالاخره یا یهودی ها برترند و یا شیعیان و دیگران جایی ندارند.  همین ویژگی را تحت تاثیر اندیشه یبهودی گری به نژاد کشانده اند. عربها در برابر عجمها. انسانها دربرابر بربرها. آریایی ها در برابردیگران و ایرانی ها در برابر همه انسانها. اینها اوهامی است که برای خود ساخته ایم و تار و پودی است که گرد او بافته ایم. باید از این حصار و زندان بیرون بیاییم تا بفهمیم چه خبر است.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
گزارشی را می خواندم در رابطه با سگ پوتین. نقش و تاثیری که این سگ درنجات جان پوتین داشته است و کارهایی که می کند. سگها الان بخشی از نیروهای امنیتی و انتظامی شده اند. کشف مواد منفجره و کشف مواد مخدر و جدیدا هم کشف کرونا 19 هم اکنون از سگها برای پیدا کردن انسانهای زیر آوار استفاده می کنند. ما هنوز در شناخت زلزله و زمان وقوعش از حیوانات عقب افتاده تریم. من تعجب می کنم از متفکران اسلامی که علیرغم صراحت آیات قرآن نظری می دهند که با آیات نمی سازد. سگ اصحاب کهف و یا هدهد و موریانه در داستان سلیمان، اینها خود بیانگر عقل داشتن این حیوانات است. هدهد هم چون یک گزارشگر حرفه ای گزارش تهیه می کند. و موریانه هم چون یک نیروی امنیتی تحیلیگر متفکر و اندیشمند نیروهایش را از حوادث پیش رو با خبر می کند. یک گزارشی را می دیدم در رابطه با کلاغها که یک فردی را مدام مورد حمله قرار می دادند. گویا این فرد در دوره کودکی به لانه کلاغها حمله کرد و آسیبی به آنها رسانده که هرگز از یاد نبرده اند.
 از نظر اخلاق هم نمی شود گفت انسانها برتر از حیوانات هستند. گاه اخلاق حیوانات ضرب المثل شده است. یک لقمه نان دادن به سگ عمری خودش را مدیون صاحب لقمه می داند ولی این انسان خدا کند که احساس کند دستش به دهانش می رسد. ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی. همین که احساس بی نیازی کند سر به طغیان بر خواهد داشت. ماجرای ببر در طویله گاو هند را شنیده اید. که ببر در طویله می رفت و در کنار گاو می خوابید چون در زمان طفولیت آن گاو به او شیر داده است. یا شیری که به آهو حمله می کند و چون می بیند که حامله است رها می کند... این اخلاق در بین انسان ها چقدر رایج است. متاسفانه حیوانات نویسنده ای نداشتند تا بنشینند و اینها را بنویسند. کاش جاهایی نی داشتند تا پرونده سازی کنند و کارگاههای تولید قداست بسازند. اطلاعات ما از حیوانات بسیار اندک است. کدام حیوانی به جمعیت خودشان خیانت می کنند؟ ما کسانی را داشتیم که ایرانی بودند و در جنگ ایران و عراق با بی شرمی تمام اطلاعات کشور را به طرف عراقی می داد. کدام حیوان این قدر کثیف می شود.
در جریان تحریمها افراد بسیار کثیف و لجنی بودند که از فشارهای مضاعف علیه مردم خودشان حمایت می کردند. کدام حیوان این کار را می کند. فکر نکنم به ذهن هیچ حیوانی چنین اعمالی خطور کند به جز این انسان که ما او را تازه می گوییم حیوان است. به نظر من حیوان بر اینها به مراتب شرافت دارد.    
پس اینها هم عقل دارند و هم حافظه دارند و هم اخلاق دارند و هم تعهد دارند و هم مسولیت حالیشان می شود. پس انسان نمی تواند بر اینها برتری داشته باشد. داستان معروف را حتما شنیده اید که به عیسی گفتند برو و یک نفر را پیدا کن که از تو بدتر و پست تر باشد. او رفت و هرچه گشت کسی را نیافت. سگ بیمار نهیف درهم شکسته ای دید و خواست تا همان را با خود ببرد و نشان بدهد که از من بدتر و یا پستتر است. عیسی با خود گفت: شاید در زمان قدرت و توانمندی اش کاری کرده باشد که من قادر به انجام آن نبوده ام. از کجا معلوم که اعمال من بهتر از او باشد. و سگ را رها کرد و با دست خالی به درگاه خداوند رفت. چون چیزی را نیافت که از خودش پست تر باشد.
این فرهنگ دینی ما است آن وقت به اسلام نسبت می دهند که انسان اشرف مخلوقات است. جالبتر آن که می گویند در قرآن به صراحت فرموده است که انسان اشرف مخلوقات است. البته شاید اینها از قرآنی سخن می گویند که ما در اختیار نداریم و ما قرآنمان همان قرآن رایج خط طه عثمان است که اداره اوقاف ایران اجازه انتشار آن را داده است. چنین چیزی در قرآن نیست بلکه این ادعا از ناحیه یهودی ها مطرح شده است. و در قرآن به یهودی یک سری امتیازاتی داده است.  یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ... وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿ بقره آیه 47﴾ چون مساله مهم و اساسی بوده است در یک سوره همان آیه مجدد همان آیه تکرار می شود. بقره آیه 122)
اى فرزندان اسرائیل نعمتم را که بر شما ارزانى داشتم و اینکه شما را بر جهانیان برترى دادم یاد کنید.
وَ لَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ. وَآتَیْنَاهُم مِّنَ الْآیَاتِ مَا فِیهِ بَلَاء مُّبِینٌ ﴿ دخان آیه 30 تا 33﴾ و قطعا آنان را دانسته بر مردم جهان ترجیح دادیم. و از نشانه‏هاى الهى آنچه را که در آن آزمایشى آشکار بود بدیشان دادیم.
این تعبیرات در قرآن هست ولی این به معنای اشرفیت حتی بنی اسرائیل هم نخواهد بود.
جمشیدی خراسانی
ادامه دارد
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
این که انسان اشرف مخلوقات است یا نه اجازه بدهید با یک خاطر بحث را بیاغازم. چند سال قبل در همین ایام عید بود که منزل یکی از همکاران رفته بودیم. پدر ایشان که تعلقات درویشی و تصوف داشت به تفصیل در باره اشرفیت انسان سخن گفت. انسان اشرف مخلوقات است. از همه موجودات عالم برتر است. ما گل سر سبد موجودات عالم هستیم.
حدود نیم ساعت در این باره به تفصیل سخن گفت در نهایت خطاب به بنده گفت: فلانی همین جوری نیست؟
بنده هم لحظه ای تامل کردم و گفتم: نه.
دو باره تاکید کرد که انسان اشرف مخلوقات نیست؟
گفتم: نه اصلا اشرف مخلوقات نیست.
ایشان شگفت زده پرسید: چرا؟
گفتم: اگر همین جلسه ای که ما داریم و به اینجا جهت عرض ارادت آماده ایم اگر گرگها در جنگل و یا در کوه چنین جلسه ای تشکیل بدهند  و بخواغهند در مقام تجلیل از خود سخن بگویند چه خواهند  گفت؟ آیا خواهند گفت ما ستم روا می داریم؟ ما دستاورد انسانها را می دریم و بخشی از آن زا می خوریم. اصلا از این حرفها نمی زنند. بلکه مدعی می شوند ما اشرف موجودات هستیم. خصوصا اگر خودشان را با با انسانها مقایسه کنند یقینا اشرف موجودات خواهند بود. اگر در جلسه سگها نیز شرکت کنیم آنها نیز همین وضعیت را خواهند داشت. خصوصا اگر بتوانیم وارد جلسات الاغها بشویم. وقتی که در طویله دور هم جمع شده اند. از ستم انسانها به تفصیل سخن خواهند گفت و از خدمات شایانی که در برابر حداقلها به انسانها می دهند.
برای ما انسانها با این پرونده سیاه و کثیفی که داریم اگر همه سوابق پرونده خودمان را با رشوه و زد و بند از بین ببریم واقعا می توانیم برده داری را از پیشانی خودمان پاک کنیم. آیا می توان از پیشانی انسان جنایتهای جنگی اش را پاک کرد. آیا می شود کوره های آدم سوزی هیتلر را نادیده انگاشت. آیا می توان حادثه هیروشیما و ناکازاکی و شلمچه را هرگز از یاد برد. آیا می توان حوادث میانمار را از پرونده کثیف بشریت برداشت. به نظر من هرگز. این انسان با این کثافتکاری های بسیار باد به غبغب بیندازد و مدعی بشود که من اشرف مخلوقات هستم. به نهظر من ستمی که این انسان روی زمین بر هم نوع خود روا داشته است هیچ حیوانی چنین ستمی روا نداشته است بگذریم بر این که نسبت به طبیعت و سایر جانداران نیز چنین ستمی روا داشته است. آیا شده در جایی انسان پایش را بگذارد و تباهی بر جا نگذارد. به دل طبیعت می رود تا تفریح کند انبوهی از اشغال و خرابی بر جا می گذارد. به میزان دستیابی به توسعه عرصه را حتی برای زندگی خودش تنگ کرده است. اکو سیستم طبیعی را به هم زده است. یخهای قطبی و یخچالهای هزاران ساله در حال ذوب شدن است و سطح زمین در حال گرذم شدن است و همین دستاورد انسان است. آن وقت این انسان اشرف مخلوقات است. به نظر من اگر کسی قلعه حیوانات را خوانده باشد خواهد فهمید که خوکها نیز همین احساس را دارند.
آیا واقعا خسارتی که انسانها به طبیعت وارد آورده اند هیچ حیوانی چنین کرده است؟ به نظر من هرگز.
انسان که اشرف است اشرفیتش به چیست؟ به عقل است؟ آیا واقعا عقل و شعوری که بعضی از حیوانات دارد به نظر من انسان فاقد آن است. انسان عقلش را در ایجاد ابزار به کار گرفته است و حیوان عاقلی است که ابزار نمی سازد. یا خیلی نمی سازد و الا سد سازی را که انسانها از سگهای آبی یاد گرفته اند. دفن حشو و زواید را که از کلاغ یاد گرفته اند. شکسته بندی مدرن و گچ گیری را از لک لک ها یاد گرفته اند. کشف آب و چاه و ذخایر آبی را از میمونها و دیگر حیوانات  فرا گرفته اند. یعنی آنها پیشتاز بوده اند. یعنی انسانها بیشتر پیرو حیوانات بوده اند تا پیشرو. البته بعد تغییراتی در آن ایجاد کرده اند. پیش از انسان حیوانات بودند که خانه و ماوا برای خود درست کردند. همین تجربه اندکی که بنده با بعضی از حیوانات داشته ام واقعا شگفت آور بوده است. سگ، اسب، الاغ، گوسفند، بز، کبوتر، طوطی، گربه و...
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
9. ستمگری و نادانی: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا.( احزاب، 72)
ما امانت [الهى و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود.
وإذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا إلیه ثم إذا خوله نعمة منه نسی ما کان یدعو إلیه من قبل و جعل لله أندادا لیضل عن سبیله قل تمتع بکفرک قلیلا إنک من أصحاب النار (زمر، 8)
مس الانسان ضر دعانا ثم إذا خولناه نعمة منا قال إنما أوتیته على علم بل هی فتنة ولکن أکثرهم لا یعلمون(زمر، 48)
أیدیهم فإن الانسان کفور (شورا، 48
إن الانسان لکفور مبین (زخرف 15) آزمند(کم طاقت و کم تحمل)، إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا. وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا.( معارج، 19 – 21)
به راستى که انسان سخت آزمند [و بى‏تاب] خلق شده است. چون صدمه‏اى به او رسد عجز و لابه کند. چون خیرى به او رسد بخل ورزد.
هلوئیت، منوعیت، جزوئیت  و بعد ویژگی‌های انسان برتر را بر می‌شمارد.
اینها صفات ذاتی انسان نیست چون با نماز زائل می‌شود واگر صفات ذاتی باشد از بین نخواهد رفت.
بل الانسان على نفسه بصیرة (قیامه، 14)
لقد خلقنا الانسان فی کبد (بلد 4)
لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم، ثم رددناه أسفل سافلین، إلا الذین آمنوا وعملوا الصالحات فلهم أجر غیر ممنون [تین 4-6]
کلا إن الانسان لیطغى، أن رآه استغنى[ علق 6 ]   
إن الانسان لربه لکنود و إنه على ذلک لشهید [ عادیات 7 ] و إنه لحب الخیر لشدید [عادیات6 -8]  
إن الانسان لفی خسر(عصر، 2)
ان الانسان لیطغی ان رأه استغنا(علق، 6و7)
وَاللَّهُ أَنبَتَکُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا(نوح، 71/17)
و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهى از زمین رویانید.
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ(حجر، 15/26)
صلصال= گل؛   حمأ مسنون = لجن، گل بدبو و بد طعم.
و در حقیقت انسان را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدیم.
پایان
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
نکته آخر
بر خلاف آن چه گفته می شود که انسان اشرف مخلوقات است آیات شریفه خلاف آن را بیان می دارد:
ویژگی‌های انسان در قرآن
1. کم توانی: وَ خُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا.( نسا، 28)
و انسان ناتوان آفریده شده است.
انسان ناتوان آفریده نشده بلکه کم‌توان آفریده شده است یا به بیان دیگر کم تحمل آفریده شده است.
2و3. ستمگری و ناسپاسی: وَ آتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ.( ابراهیم، 34)
و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمت‏خدا را شماره کنید نمى‏توانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستم‏پیشه ناسپاس است.
در بالا دو صفت از انسان را بیان می‌کند: ستمگری و ناسپاسی
ناسپاسی: وَ إِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ.( یونس 13)
و چون انسان را آسیبى رسد ما را به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده مى‏ خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان مى‏رود که گویى ما را براى گرفتاریى که به او رسیده نخوانده است.
وَ إِذَا مَسَّکُمُ الْضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلاَّ إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ کَانَ الإِنْسَانُ کَفُورًا.( اسرا، آیه 67)
و چون در دریا به شما صدمه‏اى برسد هر که را جز او مى‏خوانید ناپدید [و فراموش] مى‏گردد و چون [خدا] شما را به سوى خشکى رهانید رویگردان مى‏شوید و انسان همواره ناسپاس است.
وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ.( زمر، آیه 8)
و چون به انسان آسیبى رسد پروردگارش را در حالى که به سوى او بازگشت‏کننده است مى‏خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا کند آن [مصیبتى] را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا مى‏کرد فراموش مى‏نماید و براى خدا همتایانى قرار مى‏دهد تا [خود و دیگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به کفرت اندکى برخوردار شو که تو از اهل آتشى.
وَ هُوَ الَّذِی أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ.( حج، 66)
و اوست که شما را زندگى بخشید سپس شما را مى‏ میراند و باز زندگى [نو] مى دهد حقا که انسان سخت ناسپاس است.
4. ستیزه‌جویی: خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ.( نحل، آیه4)
انسان را از نطفه‏اى آفریده است آنگاه ستیزه‏ جویى آشکار است.
5. شتابزده: وَ یَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَیْرِ وَ کَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً.( اسرا، آیه 11)
و انسان [همان گونه که] خیر را فرا مى‏خواند [پیشامد] بد را مى‏ خواند و انسان همواره شتابزده است.
خلق الانسان من عجل سأوریکم آیاتی فلا تستعجلون (انبیا، 37)
6. ناامیدی: وَ إِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَ نَأَى بِجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوسًا.( اسرا، آیه83)
و چون به انسان نعمت ارزانى داریم روى مى‏گرداند و پهلو تهى مى‏کند و چون آسیبى به وى رسد نومید مى‏گردد.
7. بخل: قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذًا لَّأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الإِنفَاقِ وَکَانَ الإنسَانُ قَتُورًا.( اسرا، آیه100)
بگو اگر شما مالک گنجینه‏هاى رحمت پروردگارم بودید باز هم از بیم خرج کردن قطعا امساک مى‏ورزیدید و انسان همواره بخیل است.
8. مجادله: وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَ کَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلًا.( کهف، 54)
و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آوردیم و انسان بیش از هر چیز سر جدال دارد.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
نکته پنجم-
 استناد به آیه شریفه می فرماید که: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿ بقره آیه 34﴾
و چون فرشتگان را فرمودیم براى آدم سجده کنید پس به جز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند.
این که خداوند به فرشتگان فرمود تا آدم را سجده کنند واقعا به معنای اشرفیت انسان است؟ ضمن آن که آدم را فرمود سجده کنند نه انسان را. خود می دانید که انسان اعم از آدم است و ادم یکی از مصادیق انسان.
سجده کردن انسان به معنای برتری انسان از ملائکه شاید باشد ولی به معنای برتری از همه موجودات نیست. ضمن این که خود آیه شریفه دال بر این است که بعضی از فرشتگان برتری انسان را بر خود نپذیرفتند بلکه آن را غیر قابل تحمل هم می دانستند. و شاید در آیه شریفه که می فرماید و یسفک الدماء شاید تفسیر و برداشت فرشتگانی هم چون شیاطین بوده باشد. در هر صورت این آیه دال بر برتری انسان نمی کند. نهایت چیزی که شاید بیان کند برتری انسان بر فرشتگان است. البته این سجده چه بوده است؟ چگونه بوده است؟ آیا سجده بر غیر خداوند معنا می دهد یا نه و... باید مورد برسی قرار بگیرد.
نکته ششم- استدلال شده است به آیه شریفه و نفخت فیه من روحی... فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿صاد آیه 72﴾
این که می فرماید از روح خودم در آن دمیدم. آیا این آیه به معنای برتری انسان است. چنان که بیان شد ممکن است برتری بر بعضی از موجودات باشد نه همه. ضمنا مگر خداوند دیگر جانداران را از چه روحی آفرید. همه موجودات افاضه فیض وجود رب العالمین است.
نکته هفتم- این که خداوند می فرماید از روح خودم در آن دمیدم این انتساب آیا به معنای برتری انسان بر همه موجودات است؟ فکر نکنم. چنین نخواهد بود. البته ممکن است بخواهد با این تعبیرات انسان را مورد توجه قرار بدهد چنان که در آیات قرآن به سم ستوران و یا به خورشید و نون و قلم و عصر ... سوگند یاد شده است. اینها به معنای حرمت نهادن است نه به معنای برتری بر همه موجودات.
من می خواهم بگویم از آن طرف انسان خیلی هم موجود قابل توجهی نیست. چون از آب گندیده آفریده شده است.
اما نکته هشتم و  نهم که گیر ساختاری به استدلال داده اند.
فرموده اند: در قرآن که انسان را فرموده است اشرف مخلوقات است منظور انسان کامل است. نه مطلق انسان.
البته توضیحات بنده در رابطه با انسان بود نه انسان خاص ضمن این که عرض شد اصلا در قرآن تعبیر به اسشرفیت انسان نشده است. نمی دانم این اشرفیت را از کجا آورده اید و چنان که عرض شد تعبیر یهودی ها. پس استدلال اشکالی ندارد ضمن این که بنده استدلال نکردم نظر خودم را عرض کردم و توضیح دادم.
کاش به همان آظیه ای که در گفتگو لااقل اشاره کردم شما استناد می کردید. انی جاعل فی الارض خلیفه...
خداوند می خواهد در زمین خلیفه قرار دهد.
انسان خلیفه خداوند است.
خداوند که بهترین و برترین است پس انسان هم بهترین و برترین است.   
به آیه شریفه دقت بفرمایید من می خواهم خلیفه قرار بدهم. حالا چه کسی خلیفه است؟ انسان. اگر من خلیفه خداوند هستم به معنای شریف بودن است یا به معنای اشرف بودن. اولا که واقعا من خودم را خلیفه نمی دانم خداوند می خواهد خلیفه قرار بدهد. نمی دانم که من هم توی لیست معرفی شده توسط خداوند هستم یا نه. به زور که خودم را نمی توانم در لیست قرار بدهم و جزو سر لیست بشوم. ضمن این که گیرم وارد لیست بشوم تازه می شوم شریف. خداوند به من شرافت بخشیده که بنده را به عنوان خلیفه قرار داده است کی گفته که این خلیفه برتر است. اشرف است. ما از شرافت چگونه اشرفیت نتیجه گرفتیم. متاسفانه از این قبیل نتایج فراوان گرفته می شود. از کجا پادشاه آدم محترمی است. فقیه فرد محترمی است. دانشمند فرد محترمی است. شریف است. از کجا ما نتیجه گرفتیم که شاه، فقیه، دانشمند و... اشرف ما انسانها است. از شرافت انسان، اشرفیت در نمی آید. چنان که از عالم بودن اعلمیت ثابت نمی شود. چنان که از خوب بودن بهترین استفاده نمی شود.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
نکته سوم ادامه مباحثی بود نسبت به حضرت ابراهیم و اسحاق و اسماعیل که در ذیل همان نکته اول بیان گردید که تکرار نمی کنم.
نکته چهارم- ایشان تصریح می کند که:
4- قطعا آیات قرآن بر اشرف مخلوقات بودن انسان به صراحت اشاره کرده،
بنده هم با صراحت تام و تمام عذض می کنم که اصلا قرآن چنین ادعایی را مطرح نفرموده است. لازم به یاد آوری است که در هیچ کجای قرآن تصریح به برتری و اشرفیت انسان بر دیگر آفریده ها است. در یک آیه این چنین آمده است:
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿ اسرا 70﴾
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم.

در آیه بحث کرامت بخشی به بنی آدم است. و کرامت داشتن و یا کرامت بخشی خداوند به معنای اشرفیت انسان نیست. در ادامه آیه دارد و فضلناهم علی کثیر... بر بیشتر مخلوقات ما برتری بخشیدیم. عنایت داشته باشید فرق است بین چیزی که بر خیلی از آفریده ها برتری دارد با چیزی که از همه آفریده ها برتری دارد. ادعا برتری و اشرفیت انسان بر همه موجودات است و آیه شریفه می فرماید انسان را ما بر بسیاری از پدیده ها برتری بخشیدیم. پس پدیده هایی هم هست که انسانها بر آنها لااقل برتری ندارند. تنها جایی که آیه با صراحت بیان می کند همین است. البته تا جایبی که ذهن بنده یاری می کند.
به این آیات عنایت بفرمایید:
لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون(غافر آیه 57)
 آفرینش آسمان‌ها و زمین از آفرینش انسان‌ها مهم‌تر است، ولى بیشتر مردم نمی‌دانند.
أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها»؛(نازعات آیه 27)
 آیا آفرینش شما سخت‌‏تر است، یا آسمان که آن‌را بنا نهاد؟
هیچ کجا در آیات تصریح به اشرفیت انسان نشده است بلکه از آیه ای از تورات استفاده می شود. و شاید آیه مورد نظر این باشد: خدا گفت: زمین، جانوران را موافق جنس آن¬ها بیرون آورد و خدا، بهائم, حشرات, و حیوانات زمین را آفرید. و چنین شد. و خدا دید نیکوست و خدا گفت: آدم را به صورت ما و موافق و شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهائم و بر تمامی زمین و همه حشرات که بر روی زمین می خزند حکومت نماید. پس خدا آدم را به صورت خود خلق نمود. و خدا انسان را نر و ماده آفرید. و خداوند انسان را برکت داد و به او گفت: بارور و کثیر شوید و زمین را پُر سازید و در آن تسلط یابید (سفر پیدایش1:  آیه 1تا30).
و نیز: انسان ازنظر روحانی به‌صورت خداوند آفریده شد و انسان اشرف مخلوقات خداوند است. (پیدایش ۱:۲۷ و
مزمور ۸:۳.۶ و اشعیا ۵۳:۶  و رومیان ۳:۲۳ و  اشعیا ۵۹:۱۲)  
بنا براین این ادعا که انسان اشرف مخلوقات است بیشتر تحت تاثیر آموزه های بنی اسرائیل است یعنی تحت تاثیر آموزه های یهودی ها است و خود آنها نیز اصرار بر تری خود بر دیگر آدمیان دارند. یعنی انسان اشرف مخلوقات است و یهودی ها اشرف انسانها. چنان که یهودی ها خود را آقازاده خدا می خوانند. خود را بهشتی و دیگران را جهنمی. و الا در رابطه با انسان چنین تعبیری نیامده است. البته چنین ادعایی از بعضی از شیعیان هم صادر شده است. و خود را گل سر سبد جهان آفرینش می دانند ولی این توهمی نیست. چنان که هیتلر نیز این توهم برتری آریایی را داشت.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
نکته دوم-
ایشان اشاره می فرمایند به آیه شریفه فتبارک الله احسن الخالقین(مومنون آیه 14)
شاید منظور جناب آقا رضا این باشد که خداوند خود را از آفرینش انسان می ستاید. پس انسان موجود ستوده ای است. به بیان دیگر از آیه که در رابطه با آفرینش انسان می فرماید احس الخالقین ایشان نسبت به آفریده که انسان است نتیجه گرفته است که پس ما احسن المخلوقین هستیم. پس سوال این است:
 آیا با این که خداوند احسن الخالقین است ثابت می شود که انسان احسن المخلوقین است.  
جهت روشن شدن مساله و عدم تلازم بین احسن الخالقین و احسن المخلوقین اگر گفته بشود گلمان زیباترین نقطه جهان است! آیا معنای آن این است که:
 انسانهایی که در گلمکان زندگی می کنند زیباترین انسانها هستند؟
آیا آن گزاره به معنای این است که گلمکانیها بهترین انسانهای روی زمینند؟
آیا آن گزاره بیانگر این معنای است که بهترین میوه ها را گلمکان تولید می کند؟  
شاید تمامی گزاره های بالا واقعا صادق و عین واقع باشد ولی از گزاره گلمکان زیباترین جاها است ثابت نمی شود.
به مثال دیگری عنایت بفرماید: انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 96 بهترین انتخابات کشور بود. اگر کسی چنین گزاره ای را بیان کند آیا واقعا به معنای این است که:
بیشترین شرکت کننده را در انتخابات 96 داشته ایم؟
آیا به معنای این است که بهترین نماینده ها را مردم انتخاب کرده اند؟
واقعا از آن گزاره می شود چنین نتیجه ای گرفت.
مثال دیگر اگر جناب صالحی وزیر ارشاد بفرماید نمایشگاه کتاب در سال 99 بهترین نمایشگاه کتاب بعد از پیروزی انقلاب بود؛ به معنای این است که:
ما بیشتری بازدید کننده را داشتیم؟
بیشترین کتابها در این نمایشگاه عرضه شد؟
بهترین کتابها در این نمایشگاه عرضه شد؟
بهترین نویسنده ها کتابهای خود را در این نمایشگاه عرضه کردند؟
بهترین انتشارات جهان در آن شرکت کردند؟
این نتایج را نمی دهد. این که خداوند احسن الخالقین است به معنای این نیست که پس ما برترین مخلوقین هستیم.
دقت بفرمایید اگر فلان آقا در فلان شرکت به عنوان بهترین تولید کننده سال شناخته می شود به معنای این نیست که تولیدات او بهترین تولیدات است. خود او بهترین تولید کننده است و ممکن است تولیدی دیگری کالاهای بهتری داشته باشد.
همه بیان آیه این است که خداوند بهترین و نیکوترین آفریننده است. نقاش ماهری است. آیا به معنای این است که نقاشی او برترین نفاشی ها است. خب در این نمایشگاه غیر از خداوند کس دیگری شرکت نکرده است. بقیه موجودات هم آفریده خداوند هستند. و خداوندبابت انسان نکوترین آفریدگار است که زیا آفریده است. آیا زیبا آفریدن انسان به معنای برتری انسان است. چنین ملازمه ای بین این دو وجود ندارد. هریک به صورت مستقل باید ثابت بشود.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی    
          https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
نکته یکم- ایشان نگاشته اند این که خداوند بنی اسرائیل را برتری بخشیده است علت داردا و علت آن در آیات قرآن بیان شده است.  
اصلا بحث ما برتری بنی اسرائیل نیست. بلکه برتری انسان است. بنده عرض کردم اگر هم برتری بوده باشد در قرآن متعلق به بنی اسرائیل است یعنی قوم و قبیله خاص نه هر قوم و قبیله ای و نه انسان. و نیز بنده مدعی برتری اسرائیل نشدم. تفسیر رایج از آیه را عرض کردم.
در هر صورت با توجه به توضیحات جناب رضا... بالاخره باز فضیلت و برتری از دائره فرزندان ابراهیم خارج نشد. در کشمکش و چالش بین یعقوب و اسحاق بالاخره نبوت در فرزندان یعقوب ادامه یافت. نبوت بین خود همان مجموعه چرخید. همه انبیا یا فرزندان اسحاقند و یا فرزندان اسماعیل تا جایی که ذهن حقیر یاری می کند.   
این که این فرزندی ستم کرد و کار را به فرزند دیگری سپردند؛ این هم بررسی علل مساله است که چرا بعضی از بنی اسرائیل برتری یافتن بر بعضی دیگر. و اصل مساله مورد مناقشه مارا تغییر نمی دهد. باز هم توپ تو میدان بنی اسرائیل است. این امتیاز به سایر ملل و اقوام داده نشد. از بزرگی گرفتند و دادند به کوچکی و یا از کوچکی گرفتند و دادند به بزرگی. در هر صورت تمامی انبیا از بنی اسرائیل بودند. و برای ما فرقی نمی کند که از اسحق باشند یا اسماعیل...
برتری بنی اسرائیل در قرآن
در آیات قرآن این گونه آمده است:
یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿ بقره آیه 47﴾ چون مساله مهم و اساسی بوده است در یک سوره مجدد همان آیه تکرار می شود: یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿بقره آیه 122﴾
اى فرزندان اسرائیل نعمتم را که بر شما ارزانى داشتم و اینکه شما را بر جهانیان برترى دادم یاد کنید.
وَلَقَدْ نَجَّیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ. مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کَانَ عَالِیًا مِّنَ الْمُسْرِفِینَ. وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ. وَآتَیْنَاهُم مِّنَ الْآیَاتِ مَا فِیهِ بَلَاء مُّبِینٌ ﴿ دخان آیه 30 تا 33﴾ و به راستى فرزندان اسرائیل را از عذاب خفت‏آور رهانیدیم. از دست فرعون که متکبرى از افراطکاران بود. و قطعا آنان را دانسته بر مردم جهان ترجیح دادیم. و از نشانه‏هاى الهى آنچه را که در آن آزمایشى آشکار بود بدیشان دادیم.
خیلی باید مراقب باشیم که تحت تاثیر آموزه های یهودیت قرار نگیریم چنان که بعضی از حتی علما نیز متاثر بودند. این که عهد و پیاما الهی را ستمگران بر دوش نخواهند کشید به معنای این است که پیغمبری ستم کرد و از نسل او نبوت خشکید؟ باید دقت بیشتری روا داشت. البته از یهودی ها هیچ بعید نیست نسبت های ناروایی به انبیای الهی داده اند و حتی خود را آقازاده خداوند می خوانند ولی ما نباید تحت تاثیر القائات آنها قرار بگیریم و به تبعبیری متاثر از اخبار و روایات یهودی ها آیات را تجزیه و تحلیل کنیم.(البته این تذکر حاشیه ای بود)
به آیه شریفه دقت بفرمایید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴿ قصص آیه 5﴾ و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست‏شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم.
این آیه معروف و مشهور است که انقلاب اسلامی به حکومت امام زمان وصل می شود و... حالا شاید وصل بشود. وصل شدن و یا وصل نشدن انقلاب اسلامی به حکومت امام زمان ربطی به آیه شریفه ندارد. آیه مورد نظر ربطی به امام زمان و ظهور ایشان و حکومت اسلامی و... ندارد بلکه آیه شریفه صراحت در بنی اسرائیل و قوم موسی دارد و اتفاقا آنها به پیروزی هم رسیدند. و وارث هم گردیدند. یعنی نتیجه آیه همان بود که اتفاق افتاد.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین

کلیپی را جناب آقای کیا حیدری در تلگرام فرستادند و فرمودند که نظر خودم را عرض کنم. بنده هم پذیرفتم و کلیپ را گوش کردم و عرایضی را بیان کردم:
الف- انسان اشرف مخلوقات نیست.
ب- بلکه انسان بیشتر خرابکاری کرده است تا سازندگی
ج- تباهگری انسان در قرآن
د- سفاکی انسان در قرآن
ه. نفی برتری عقلی انسان
و- حتی نفی برتری اخلاقی انسان.
ز- حافظه داشتن حیوان
ح- اگر در قرآن برتری هم باشد به بنی اسرائیل داده شده است.
دوستی عزیز و گرامی به نام رضا اعتراض کرد:
گرچه بعضا پاسخهایی دادند ولی بنده هم توضیحاتی خدمت ایشان عرض می کنم.
خلاصه اعتراض یکی از دوستان چنین است:
1-  اینکه خداوند به بنی اسرائیل می گوید شما را بر عالمیان برتری دادم، البته بی دلیل نیست. زمانی خداوند پدر این قوم را با انواع آزمایش ها آزمود، حتی قربانی کردن فرزند و سوختن در آتش و..... و او سربلند بیرون آمد.
2- خداوند از داشتن چنین بنده‌ای بر خود می بالید که مصداق تبارک الله احسن الخالقین بود.
3- ابراهیم خلیل از خداوند خواست فرزندانش را نیز برگزیده نماید و از طرفی خلیل از او درخواست نموده، خداوند شرطی گذاشت که ظالم نباشند. تاریخ نشان داد این قوم نتوانستند به عهد خود وفا کنند. اینجا بود که ورق برگشت و حتی نبوت نیز به دیگر قوم از فرزندان خلیل الله منتقل شد و ....
4- قطعا آیات قرآن بر اشرف مخلوقات بودن انسان به صراحت اشاره کرده،
5- آنجایی که از همه مخلوقات حتی ملائکه و جنیان می خواهد این موجود را سجده کنند و آن هم بی دلیل نیست.. کالبد انسان جایگاه مخلوقی از مخلوقات خداوند است که برتر از همه مخلوقات حتی ملائکه می باشد..
6- شاید مهمترین دلیل آن این است که، خیلی روشن و آشکار می فرماید: نفخت فیه من روحی.
7- آنقدر جایگاه آن بالا است که خداوند تبارک و تعالی آن را منتسب به خود می کند و ...
اما اشکال ایشان به اصل استدلال:
8- به نظر من نقطه ضعف استدلال شما آنجا است که موجودی دو پا را که نه از عقلانیت به اندازه کافی بهرمند است و نه از انسانیت به عنوان صغری و کبری استدلال برگزیده اید.
9- مثال: در جنگ جمل زمانی که شخصی به نام حارث از امام علی (ع) در باره چگونگی تشخیص حق و باطل سوال کرد. حضرت در پاسخ فرمود: تو حق را نشناختى تا بدانى که اهل حق چه کسانى مى‏‌باشند؟ و باطل را نیز نشناختى تا باطل گرایان را بدانى... انسانی که مورد نظر خداوند است و اشرف مخلوقات، انسان کامل است، نه یک موجود رونده بر روی دو پا ...
برای اشکالهای ایشان توضیحاتی خواهم داد.
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی