شرح عروه، اجتهاد و تقلید2
زیبا آفرین
منظور از عبادات عبارت است از 1)- طهارت، 2)- نماز 3)- روزه 4)- حج 5)- اعتکاف 6)- خمس 7)- امر به معروف و نهی از منکر.
و منظور از معاملات عبارت است از؛ 1)- عقود 2)- ایقاعات 3)- احکام .
حقوق شامل عقود و ایقاعات و بخشهایی از احکام می شود. گرچه مرحوم سید –صاحب عروه- وجوب را منحصر در حوزه عبادات و معاملات کرده است ولی باید آن را تعمیم داد هر عملی که شما بخواهید انجام بدهید و یا آن را ترک کنید و اراده شما در آن اقدام و یا ترک آن عمل دخیل باشد. پس حتما نباید عبادت باشد و یا حتما نباید معاملات باشد می تواند فراتر از اینها باشد. مثلا قدم زدن. با انگشتان بازی کردن. سر را به چپ یا راست برگرداندن. به آسمان نگاه کردن. و...
باید توجه داشت که بحث معاملات یعنی عقود و ایقاعات و بخشهای از احکام چون در حوزه قوانین و مقررات کشوری قرار می گیرد و ضمن علم حقوق از آنها بحث می شود و تصمیمگیری های فرد چندان نمی تواند موثر باشد و قصد قربت در آنها دخیل نیست بلکه تبعات و آثار اجتماعی دارد و تخلف از آنها مستوجب عقوبت دنیوی است لذا جدای از مباحث عبادی مطرح می شود و ویژگی های خاص خودش را دارد.
اطراف شما ده ها نفر هستند که در فقر و گرسنگی به سر می برند و شما هم قصد تامین حداقلهای معیشت آنها را دارید، باید از اماکن و اطلاعات و دارایی و ثبت اسناد و بهزیستی و... مجوز دریافت کنید تا بتوانید افراد تهیدست را تحت پوشش قرار بدهید. و همین انفاقات هم باید طبق قانون و مقررات باشد. اگر چنان چه بخواهید کسب و کار راه بیندازید یا شرکت تاسیس کنید؛ شما یا تابع مقررات شرکتها قرار می گیرید و یا باید مغازه داشته باشد که زیر نظر اماکن و اتحادیه های صنفی قرار می گیرد و در هر دو صورت باید وضعیت خود را از نظر در آمدی مشخص کنید. در منطقه آبا و اجدادی ما یک ملکی داریم. برای استفاده بهینه از آب قرار شد آب یاری قطره و تحت فشار داشته باشیم. برای انتقال آب به موتور پمپ نیاز است و برای آن به برق. سراغ جهاد رفته ایم. بخشداری رفته ایم. سازمان آب رفته ایم. شرکن برق رفته ایم. سازمان راه و ترابری رفته ایم. نظام مهندسی رفته ایم. سازمان جنگالها و منابع ملی و هنوز هم برق دار نشده ایم. من می خواهم کار کنم. برای تامین معیشت می خواهم شغل پدری را داشته باشم. ولی با توجه به تکنولوژیو صنعت می خواهم اقدام کنم. طوری نیست که فقط دست خود من باشد. تازه بانک باید رفت. در دارایی حساب و کتاب باز کرد. اینها خیلی دست مجتهد نیست. سیستم و نظام است. البته بخشهایی که مربوط به رابطه من با اینها می باشد را می شود در فقه بررسی کرد. وام گرفتن از بانک با توجه به بهره آن حرام است یا حلال. جرایم بابت تاخیر بانک و دارایی و تامین اجتماعی و شهرداری حرام است یا نه؟ این بخشها مربوط به فقه است. اگر هم در حوزه معاملات و عقود و ایقاعات وارد می شویم صرفا از این جهت است. در فلان اداره برای تسریع در کار و یا برای انجلام آن باید رشوه داد آیا جایز است یا نه؟ این بخشها را در فقه باید بیان کنیم.
تقریبا همه باید حساب بانکی داشته باشند. و باید مبادلات پولی، در چارچوب قوانین و مقررات دولتی بلکه جهانی باشد. لذا در عرصه معاملات و احکام بهتر آن که گفته شود باید تابع ضوابط و قوانین و مقررات مصوب همان مملکتی باشدکه مکلف در آن زندگی می کند. البته می تواند برای خود محدودیتهایی ایجاد کند. مثلا اگر بیان شد که معامله مشروب حرام است- برفرض- وارد این حوزه ها نشود. اگر می خواهد در کشوری رستوران بزند چون مسلمان است از سرو مشروبات الکلی اگر طبق فتوای مجتهد حرام ست پرهیز کند. و یا اگر ثابت بشود که فروش سگ و خوک و مردار حرام است وارد این حوزه های معاملاتی نشود.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg