جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

شرح گلشن راز بیت 375

دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۵۰ ب.ظ

375-

نبی چون آفتاب آمد ولی ماه

مقابل گردد اندر لی مع‌الله

سه اصطلاح است که نباید با هم خلط شود:

1- نبی که کارش نبوت است.

2- رسول که کارش رسالت است.

3- ولی که کارش ولایت است.

نبی به معنای خبر رسان است. نبأ یعنی خبر. الانباء یعنی اخبار. نبی خبرهایی از حقایق الهی بیان می کند که آن حقایق عبارت است از:

شناخت ذات

شناخت صفات

شناخت اسماء

صرف داشت و آگاه بودن به این حقایق را ولایت می گویند. نبی است از آن جهت که از حقایق با خبر است. و ولی است چون به حقایق نزدیک است. این حقایق ممکن است از شخص نبی ظهور و بروز پیدا کنذ و ممکن است از شخص ولی. یعنی می تواند فرد ولی باشد و به این اخبار وقوف داشته باشد اما نبی نباشد. چون بعد رسول اکرم ختم نبوت ابلاغ شده است. حقایقی که بیان شد از بین نمی رود و باید کس و یا کسانی باشند که به این حقایق وقوف دارند ولی دیگر نبی نیستند بلکه ولی هستند. پس نبی یا ولی کسی است که به حقایق الهی آشنا است.

اگر آشنایی با حقایق الهی همراه بشود با:

1- تبلیغ احکام شرعی

2- تادیب افراد به اخلاق

3- تعلیم به حکمت

4- اقامه سیاست

چنین فردی را رسول و کارش را رسالت می گویند. به بیان دیگر نبوت دو قسم است:

الف- نبوت تفریعی، این نبوت فرع بر نبوت تشریعی است لذا با ختم نبو.ت تشریعی نبوت تفریعی خاتمه نمی یابد.

ب- نبوت تشریعی یعنی نبوتی که با خود شریعت می آورد. و این نبوت به خاتم الانبیا محمد مصطفی خاتمه پیدا کرد. رسولان صاحب شریعت از حضرت نوح آغاز می شود: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموا الدین...(شوی آیه 13) و بعد از نوح حضرت ابراهیم بود. و بعد هم موسی و عیسی و محمد(ص). به اینها صاحب شریعت می گویند. پیامبران صاحب شریعت یقینا صاحب کتاب هم بوده اند. صحف ابراهیم و عهدین موسی و عیسی و قرآن محمد(ص). البته داشتن کتاب اعم از این است که صاحب شریعت باشد یا نه. یقینا شریعت نوح به گستردگی شریعت ابراهیم نبوده است.

نبوت و رسالت چون برگرفته از نام حق تعالی نیست لذا زوال پذیر است. آغازی دارد ولی بی انتها نیست بلکه پایان هم برای آن متصور است. ولی ولی چون برگرفته از نام حضرت حق است لذا دائمی است. الله ولی الذین آمنوا... هو الولی الحمید و حضرت یویف از خداوند این چنین تعبیر می فرماید و ان ولیی فی الدنیا و الاخره. ولی همیشه هست و خواهد بود.

ولی چند ویژگی دارد:

عارف به حقایق الهی که عبارت است از معرفت ذات و صفات و افعال

تخلق به اخلاق الهی

تحقق به فناء ذات و صفات

تعلق به بقای بعد از فنا و صحو بعد المحو.

ولی کاری به ابلاغ به دیگران ندارد بلکه خود به عنوان بنده خاص و برگزیده خدا بعد از فنای از نفس خود و حصول دولت عظمی و سعادت کبری فرد به گونه خواهد بود که حق متولی او و متقلد او خواهد شد. بی یسمع و بی یبصر. و ما رمیت اذ رمیت ان الله رمی. خودش را نمی بیند بلکه خدا را می بیند و خدا عهده دار همه امور او می گردد. و خداوند جل و علی هم نگهبان او و هم یاری دهنده او خواهد بود تا که به مقام قرب و تمکین نائل شود. و هو یتولی الصالحین. خداوند مدام مراقب او خواهد بود تا از عصیان و مخالفت در امان بماند. تا که به نهابت فنای بندگی و بقای ربانی برسد. که بدان مرتبه وصال گویند.

لذا ولی به معنای فعیل از اسم مفعول است. و گفته اند که ولی از فعیل به معنای فاعل است. آن هم به جهت مبالغه کسی که متعهد بندگی است. در عبادت و اطاعت از حق کوتاهی نمی کند بلکه پیاپی و مدام است. هیچ گاه در بین عباداتش از وی عصیان و مخالفت سر نمی زند. همیشه و مستمرا مشغول به ادای حقوق الهی است. و در پناه حضرت حق قرار دارد که هیچ گاه اقدام به خلاف و عصیان نمی کند. خود را در پیش چشم و حضور خداوند می بیند.

ولی بر سه دسته است:

ولی که هرگز نبی نبوده اند. هم چون اولیای امت پیامبر عظیم الشان اسلام.

ولی که نبی بوده اند هم چون پیامبران پیش از اسلام به جز پیامبران اولی العزم. مانند پیامبران بنی اسرائیل که تعدادشان فراوان است.

ولی که درای مقام رسالت هم بوده اند هم چون نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و نبی خاتم.

ولی اگر با رسالت جمع شود بالاترین مقام را خواهد داشت و اگر با نبی جمع شود در مرتبه دوم قرار می گیرد.

نبی به منزله آفتاب است و ولی به منزله ماه است چون نور ماه از آفتاب است و ولی تابع نبی است. اما همان ولی اگر با نبوت جمع بشود و یکی بشود به مقام لی مع الله خواهد رسید که لایسعنی فیه ملک مقرب و لانبی مرسل.

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند.

بنگر که تا چه حد است مقام  آدمیت.

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی