شرح عروه اجتهاد و تقلید93
زیبا آفرین
مسألة 66): لا یخفى أن تشخیص موارد الاحتیاط عسر على العامی إذ لا بد فیه من الاطلاع التام، ومع ذلک قد یتعارض الاحتیاطان فلابد من الترجیح، وقد لا یلتفت إلى إشکال المسألة حتى یحتاط، وقد یکون الاحتیاط فی ترک الاحتیاط، مثلا: الأحوط ترک الوضوء بالماء المستعمل فی رفع الحدث الأکبر لکن إذا فرض انحصار الماء فیه الأحوط التوضؤ به، بل یجب ذلک، بناء على کون احتیاط الترک استحبابیا، والأحوط الجمع بین التوضؤ به والتیمم، وأیضا الأحوط التثلیث فی التسبیحات الأربع، لکن إذا کان فی ضیق الوقت، ویلزم من التثلیث وقوع بعض الصلاة خارج الوقت فالأحوط ترک هذا الاحتیاط، أو یلزم ترکه، کذا التیمم بالجص خلاف الاحتیاط، لکن إذا لم یکن معه إلا هذا فالأحوط التیمم به، وإن کان عنده الطین مثلا فالأحوط الجمع، وهکذا.
بر کسی پوشیده نیست که موارد احتیاط بر غیر مجتهد بسیار دشوار است. چون در تشخیص احتیاط به ناچار باید از آن کاملا اطلاع داشته باشد. با عنایت به این مساله گاهی دو تا احتیاط با هم تعارض می کند پس به ناچار باید یکی را بر دیگری ترجیح داد. گاهی غیر مجتهد متوجه اشکال مساله نمی¬شود تا احتیاط کند. و چه بسا احتیاط در ترک خود احتیاط باشد. مانند احوط ترک وضو است از آبی که برای رفع حدث اکبر استفاده شده است. اما اگر فقط آب منحصر در همین بود احوط وضو با همان است. در این صورت واجب خواهد بود. بنا بر این که احتیاط، ترک احتیاط استحبابی است. احوط در این جا جمع بین وضو با چنین آبی و تیمم است. و نیز مانند احوط سه تا در تسبیحات اربعه است. لکن اگر دچار ضیق وقت شد و لازمه سه بار گفتن تسبیحات اربعه، وقوع بعضی از قسمتهای نماز در خارج از وقت صلات است؛ پس احتیاط ترک این احتیاط است. ترک احتیاط لازم است. هم چنین تیمم با گچ که خلاف احتیاط است. ولی اگر چنان چه غیر از گچ چیز دیگری نبود تا تیمم بگیرد پس احوط تیمم با همان گچ است و اگر چنان چه گل بود احوط جمع هر دو است. و نمونه های دیگر.
نظر خاصی نیست. الا این که نسبت به احتیاط در مسائل قبل توضیح مفصل داده شد.
سخن بسیار دلنشینی مرحوم صاحب عروه می فرماید: موارد احتیاط بر غیر مجتهد دشوار است. پس اگر موارد احتیاط برای غیر مجتهد دشوار است چرا این بار سنگین را بر دوش مکلف عادی می گذارید و او را در کنار مجتهد به عنوان محتاط قرار می دهید. نفس همین فرمایش دلیل براین است که مجتهد به راحتی از پس احتیاطها بر نمی آید و نمی تواند تشخیص بدهد بلکه باید مجتهد باشد. و بر همین اساس ما عرض کردیم که نسبت به احکام شرع یا فرد مجتهد است و یا مکلف. این مجتهد است که اهل تحقیق است و با ژرفکاوی نظر شارع را استنباط می کند و یا با یک تفحص اجمالی حکم به احتیاط می کند. چون گاه احتیاطها در طول هم قرار می گیرد. صورت پلکانی پیدا می کند. درک اینها برای مجتهد حتی چندان راحت نیست.
موارد دیگر که بیان شد مقلد اصلا خودش نمی تواند محتاط باشد بلکه سراغ مجتهد می رود و عمل به فتوا می کند و این فتوا، نظر هر مجتهدی می تواند باشد.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
- ۹۹/۱۱/۲۴