شرح عروه اجتهاد و تقلید 85
زیبا آفرین
مسألة 56): فی المرافعات اختیار تعیین الحاکم بید المدعی، الا إذا کان مختار المدعى علیه أعلم، بل مع وجود الأعلم و إمکان الترافع إلیه، الأحوط الرجوع إلیه مطلقا.
در مرافعات اختیار تعیین قاضی و داور بر عهده مدعی است. مگر زمانی که داور مورد نظر مدعا علیه اعلم از داور مدعی باشد. بلکه در صورتی که اعلم وجود داشته باشد احوط بردن دعوا نزد اعلم است.
تبیین مساله: اگر دو نفر با هم سر چیزی دعوا کردند. مثلا وارد کردن خسارت. مدعی می تواند تعیین کننده داور باشد. ولی اگر مدعا علیه، داورش اعلم از مدعی باشد باید داور به طرف اعلم کشیده شود. در ادامه سید می فرماید فرق نمی کند که اعلم از کدام طرف باشد چه مدعی و چه مدعی علیه داور اعلم که بود باید تسلیم آن شد.
عرض شد که فرقی بین مجتهد و مجتهد اعلم نیست. همان مجتهد هم کافی است. الا این که در محاکم این شما نیستید که داور و یا قاضی را تعیین می کنید بلکه با ارائه داخواست و اقامه دوا خود سیستم شما را به سمت شعبه مورد نظر در بخشهای مختلف ارجاع می دهد. قاضی دادگاه را مدعی نمی تواند تعیین کند. مگر در مرافعات محلی و دعواهای بسته و خانگی که می خواهند له صورت ریش سفیدی حل و فصل کند. که در این صورت اصلا سراغ مجتهد نمی روند. رفتن سراغ ریش سفید و فرد مورد اعتماد است نه مجتهد و مرجع تقلید. لذا طرح این مباحث جز سر در گمی و ایجاد درد سر برای مردم اثر دیگری ندارد. در ایران شما تابع محاکم قضایی ایران هستید و در عراق تابع مراکز قضایی عراق و نیز سایر کشورها. مجتهد نقش و تاثیری ندارد. سیستم دادرسی وضعیت پرونده و نحوه رسیدگی را تعیین می کند. لذا اصلا طرح این مباحث جایگاهی ندارد.
من فکر می کنم باید نسبت به ذهنیات خودمان تجدید نظر کنیم. با دوستان جلسه ای دوستانه داشتیم. سخن از ولایت فقیه شد. و ولایت و عرصه و ... خلاصه کلام این که ولایت فقیه همه کاره است. جانشین خدا روی زمین است. درست این همان فرمایش امام خمینی است. ولایت تکوینی را منها کنید همه ولایتهای تشریعی فقیه دارد. من هم التزام عملی نسبت بدان دارم.
ولی فقیه طی نامه ای می نویسد ملک واقع در خیابان الف پلاک 5 را به نام آقای فلانی بزنید. یا دختر فلانی را برای پسر فلانی عقد کنید. باید چکار کرد؟ ولی فقیه فرموده است. باید راسا اقدام کرد و سند را به نام کسی که ولی فقیه فرموده است زد؟ آیا سیستم قضایی این را می پذیرد؟ اداره ثبت قبول می کند؟ لازم نیست از پدر دختر اجازه گرفت؟ لازم نیست دختر و پسر وکالت بدهند؟ تصویری از ولایت داریم ولی به نظر می رسد تصویر از کارهای مردم و رابطه آن با ولی فقیه و نظامهای دولتی و حکومتی نداریم. ولی فقیه باید ابتدا اسناد و مدارک خود را دال بر مالکیت ملک مورد نظر بیاورد. یا اجازه نامه محضری یا وکالت از طرف دختر و نیز پسر و نیز پدر دختر ارائه کند. من درملک باید استعلام از شهرداری و دارایی و ثبت و اگر در روستا باشد از جهاد کشاورزی بگیرم. و برای عقد آنها را به آزمایشگاه معرفی کنم. صرف نامه ایشان که مشکل را حل نمی کند. نمی شود گفت آقا ایشان ولی فقیه است ضوابط خودتان را نادیده بگیرید. باید ایشان اسناد و مدارک دال بر مالکیت خودشان را ارائه کنند. و الا انتقال سند صورت نمی گیرد. باید مالک اصلی سند را انتقال بدهد. و یا ولی فقیه می خواهد به عراق برود. باید گذرنامه داشته باشد. باید ویزا بگیرد. باید کارت پرواز بگیرد و... نظام سیاسی کشور تابع مقررات خاص خود می باشد. و ولی فقیه که در فقه از آن سخن گفته می شود هیچ ارتباطی به رهبری کشور بلکه هیچ کشوری ندارد. چون فقیه هر نظری که می خواهد می تواند ارائه کند. هم می تواند در جنگ آذربایجان ارمنستان از ترکها حمایت کند و یا از ارمنی ها. ولی رهبر کشور هر حرفش حساب و کتاب دارد. باید تن به تبعات حرفهای خودش بدهد. با یک حرف می تواند بازار را ملتهب کند و یا آرامش را به بازار برگرداد. آقایان در قم نسبت به آذربایجان حکم دادند و دستور دادند و... کسی توجه نکرد چون کارکرد سیاسی نداشت. ولی یک جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران در رابطه با آذربایجان مطرح کرد کلی مورد استناد حقوقی قرار گرفت. این ولی فقیه که گفته می شود فقط کارکرد آن در درون حوزه است. آن هم در عرصه صرفا نظری. و الا اگر ولی فقیه به نانوایی برود و بگوید چهارتا نان بدهیدبه ایشان نخواهند داد. مثل سایر مراجع. مثل خود پیامبر و یا ائمه چکار می کردند؟ مثل بقیه مردم زندگثی می کردند. در نظام سیاسی کشور قوانین و مقررات است که عمل می شود. دستور العملها است که رهگشا است. دیگر مباحث نه کاربردی دارد و نه ضرورت. بعضی از مباحث فلسفه سیاسی و یا دانش سیاسی را وارد فقه کرده اند و هیچ کاربرد فقهی ندارد. باید این مسائل کنار گذاشته شود. وظایف کاری رهبر کشور تدوین شده است.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
- ۹۹/۱۱/۲۴