شرح عروه اجتهاد و تقلید43
زیبا آفرین
روشن است که هر بیماری شناخته شده ای راهی برای درمان باید داشته باشد و درمان آن به دست علم تجربی است و علوم تجربی لحظه می زند. هر لحظه و هر آن پیشرفتی در این علوم ایجاد می شود. بیمارستانها و لابراتوارهای مجهز دنیا اطلاعات ارزشمندی نسبت به سلولهای سرطانی پیدا کرده اند. و این اطلاعات سودمند است. الان عملهای جراحی میکروسکپی صورت می گیرد. با دستگاههای عظیم به گونه اقدام می شود که حتی پنجاه سال قبل هم کسی فکرش را نمی کرد. از طریق یک رگ وارد قلب می شوند و به کند و کاش می پردازند و حشو و زواید را برمی دارند و جراحی می کنند و تجهیزات کار می گذارند عملیات بسیار گسترده ای را از همین طریق داخل قلب انجام می دهند. چشم نابینا با عمل جراحی بینای کامل خود را به دست می آورد. این دیگر محرز است که نمی¬شود سراغ تنقیه و اماله و شاطره و گل گاوزبون و گل بنفشه رفت. نمی شود با گل بنفشه و نیش زنبور کسی را در برابر کرونا 19 مصون و یا درمان کرد. نه صرفا بنای عقلا بلکه کسی که فقط آشنایی اجمالی با علوم تجربی داشته باشد هم می داند که طب سنتی نه طب است و نه سنت. و مهمتر آن که خود این آقایان در مقام اجتهاد به روایات طبی ائمه اصلا توجه نمی کنند ولی عند العمل سراغ همان دکترهای گیاهی می روند. البته گاه برای درمان بسیار سطحی به بهترین بیمارستانهای اروپا و آمریکا می روند. بهتر است که به آنها دکترهای گیاهی گفته شود نه سنتی. گرچه خود داروها هم گیاهی است ولی فرآورده شده است.
یکی از آقایان مجتهدین و اعاظم علما خودش تعریف می کرد که فردی پیش من آمد و گفت گفت خلاصه مطلب این که من از مفعول بودن خوشم می آید. چگونه از شر آن خلاص بشوم. من هم روایت امام معصوم به ذهنم رسید که برو و کوهان شتر زنده را ببر و روی آن بنشین تا حالت خوب بشود.
من که خیلی شگفت زده شدم. حاج آقا این چه فتوایی است؟ ایشان برفرض که بیمار باشد؛ بیمار باید درمان بشود و راه درمانش دست روان کاو است. دست روان شناس است. با گفتگو و دارو، درمانش می کنند. البته اگر بیماری باشد. دوست پزشکی آن جا بود تعبیر زیبایی داشت. وی گفت: امام شاید خواسته به او معجزه اش را نشان بدهد. از توانمندی الهی¬اش استفاده کرده باشد. چه بسا کوهان شتر هیچ ربطی به بیماری او نداشته باشد. معجزه یعنی همین. یا شاید در پایین تنه او عفونتی و یا چیزی بوده که اذیتش می کرده و امام خواسته است از این طریق درمان بشود. ما نمی دانیم علت اقدام امام علیه السلام چه بوده است. الان ما تجهیزات زیادی داریم. نباید آقایان علما و مجتهدین وارد این حوزه بشوند. چنان که پزشکان محترم هم به خود اجازه نمی دهند وارد قلمرو شرع بشوند.
به نظر من این تلقی که رجوع عالم به جاهل نفسش شاید معقول باشد ولی در مصداق آن به شدت دچار مشکل می شوند پس باید اصلش مشکلی داشته باشد که مردم در مصادیق دچار مشکل می شوند. خود به یاد دارم که در بیماری ها به جای مراجعه به پزشک سراغ دعانویس می رفتند. خانم بیمار است باید به پزشک مراجعه کند. نه سید پس پوشته یا سید دعانویس. و حال آن که در گذشته میزان مراجعه به دعانویس بیش از پزشک بوده است. یکی از کارهای پدر من این بود که یک قفل کوچک و مقداری نخ می داند و ایشان سوره یاسین را می خواند و به آیات مبین که می رسید می دمید و یک گره می زد. هفت تا مبین دارد و هفت گره می خورد و خانم حامله به شکمش می بست تا از سقط پیشگیری کند. نمی دانم مراجعه به ماما و درمانگاه که به تازگی نزدیک حانه ما آمده بود موثر بود تا دعاهای پدر من. لذا برداشت از کار عقلا و بنای عقلا چندان کار ساده ای نیست. چنان که بیان شد آقای هاشمی شاهرودی و نیز حائری شیرازی که قدر متیقن جزو عقلا بودند و سراغ حکیم باشی های گیاهی رفتند و آن اتفاق افتاد که افتاد و جان خودشان را از دست دادند. و کسانی که به بیمارستان رفتند و تحت مداوای پزشکان حاذق قرار گرفتند درمان شدند و به زندگی عادی برگشتند. قدر متیقن زندگی بیشتری داشتند.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg