شرح عروه اجتهاد و تقلید37
دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶ ق.ظ
زیبا آفرین
لذا در حوزه معاملات مردم تابع عرف هستند. مردم تابع عقلای خود هستند. به همین جهت هم معاملات و قضا جزو حوزه امضائیات شارع است. یعنی این امور پیش از شارع هم بوده و شارع دخل و تصرفاتی در آنها فرموده و به گونه ای مهر تایید بر آنها زده است. همه تلاش اعاظم این است که بتوانند عرف را فهم کنند و یا بنای عقلا را بفهمند که چه بوده است؟ کار چندانی به فهم لسان شرع ندارند. لذا مسائل معاملاتی و قضایی به اقتضائات زمان و مکان هم تغییر پیدا می کند ولی عبادات همیشه و همه جا یک نواخت و ثابت است و در حوزه هیچ حکومت و قدرتی نمی گنجد و کسی را دسترسی به دستکاری آن نیست.
به نظر می رسد معاملات و قضا که در علم روز به آن حقوق گفته می شود با فقه فرق اساسی دارد. در حقوق توانایی فرد و تسلط او به قوانین و مقررات مهم است که بتواند آن چه را که خوانده است به اجرا در آورد و مصادیقی برای آنها بیابد ولی عبادات این گونه نیست. البته مساله گو و یا مساله دان تا اندازه ای کارش همین است. تا پرسشی مطرح می شود از بین مسائل بسیار می تواند پاسخ مساله را بیابد و بیان کند. او دیگر مجتهد نیست که بخواهد استنباط حکم شرعی بکند بلکه حکم شرعی را بیان می کند. ولی مجتهد باید با توجه به ادبیات و معانی و بیان و علم اصول بتواند اصولی که توسط شارع بیان شده است این فرع را به آن اصل برگرداند. و ارجاع اصل به فرع همان اجتهاد است که در باب عبادات اتفاق می افتد نه در ابواب معاملات و قضا. چون مهم درک و فهم بیان شارع است. و بیان شارع در عبادات مهم است نه در ابواب دیگر. همه تلاش فقیه این است که ذائقه معصوم را درک کند و بر اساس آن ذائقه از متن چیزی دریابد. البته لازم است تامل بیشتری در این باره صورت بگیرد. لذا می گویم فتامل جیداً
نکته چهارم- اگر چنان چه کسی در دانشگاه آگسفورد و یا دانشگاه تهران و یا دانشگاه فردوسی مشهد موفق به تحصیل فقه گردید هم چون فیزیکدان و شیمی دان و دیگر علوم فقه دان خواهد شد ولی فقیه نخواهد شد. حقوق هم وضیعیتش این گونه است. فرد حقوق دان می شود؛ ولی فقیه معاملات و قضا نخواهد شد. باید به این فرق حتی در حوزه حقوق و تفاوت آن با فقه در عبادات توجه کافی و لازم صورت بگیرد. لذا به دوستانی که از آکسفورد دکترای حقوق دارند کسی فقیه نمی گوید و خودشان هم چنین ادعایی ندارند.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
لذا در حوزه معاملات مردم تابع عرف هستند. مردم تابع عقلای خود هستند. به همین جهت هم معاملات و قضا جزو حوزه امضائیات شارع است. یعنی این امور پیش از شارع هم بوده و شارع دخل و تصرفاتی در آنها فرموده و به گونه ای مهر تایید بر آنها زده است. همه تلاش اعاظم این است که بتوانند عرف را فهم کنند و یا بنای عقلا را بفهمند که چه بوده است؟ کار چندانی به فهم لسان شرع ندارند. لذا مسائل معاملاتی و قضایی به اقتضائات زمان و مکان هم تغییر پیدا می کند ولی عبادات همیشه و همه جا یک نواخت و ثابت است و در حوزه هیچ حکومت و قدرتی نمی گنجد و کسی را دسترسی به دستکاری آن نیست.
به نظر می رسد معاملات و قضا که در علم روز به آن حقوق گفته می شود با فقه فرق اساسی دارد. در حقوق توانایی فرد و تسلط او به قوانین و مقررات مهم است که بتواند آن چه را که خوانده است به اجرا در آورد و مصادیقی برای آنها بیابد ولی عبادات این گونه نیست. البته مساله گو و یا مساله دان تا اندازه ای کارش همین است. تا پرسشی مطرح می شود از بین مسائل بسیار می تواند پاسخ مساله را بیابد و بیان کند. او دیگر مجتهد نیست که بخواهد استنباط حکم شرعی بکند بلکه حکم شرعی را بیان می کند. ولی مجتهد باید با توجه به ادبیات و معانی و بیان و علم اصول بتواند اصولی که توسط شارع بیان شده است این فرع را به آن اصل برگرداند. و ارجاع اصل به فرع همان اجتهاد است که در باب عبادات اتفاق می افتد نه در ابواب معاملات و قضا. چون مهم درک و فهم بیان شارع است. و بیان شارع در عبادات مهم است نه در ابواب دیگر. همه تلاش فقیه این است که ذائقه معصوم را درک کند و بر اساس آن ذائقه از متن چیزی دریابد. البته لازم است تامل بیشتری در این باره صورت بگیرد. لذا می گویم فتامل جیداً
نکته چهارم- اگر چنان چه کسی در دانشگاه آگسفورد و یا دانشگاه تهران و یا دانشگاه فردوسی مشهد موفق به تحصیل فقه گردید هم چون فیزیکدان و شیمی دان و دیگر علوم فقه دان خواهد شد ولی فقیه نخواهد شد. حقوق هم وضیعیتش این گونه است. فرد حقوق دان می شود؛ ولی فقیه معاملات و قضا نخواهد شد. باید به این فرق حتی در حوزه حقوق و تفاوت آن با فقه در عبادات توجه کافی و لازم صورت بگیرد. لذا به دوستانی که از آکسفورد دکترای حقوق دارند کسی فقیه نمی گوید و خودشان هم چنین ادعایی ندارند.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg