شرح عروه اجتهاد و تقلید 23
زیبا آفرین
مسألة 11: لا یجوز العدول عن الحی إلى الحی، إلا إذا کان الثانی أعلم.
جایز نیست عدول از مجتهد زنده به مجتهد دیگر مگر این که دومی اعلم از اولی باشد.
بدین معنا که من تا دیروز از مجتهد الف تقلید می کردم و حالا می خواهم سراغ "ب" بروم. مرحوم محقق یزدی می فرماید این جایز نیست. مگر این که مجتهد ب اعلم از مجتهد الف باشد. وجهی برای این نظر نیست گرچه ادعای اجماع هم شده است و نیز در همان بیان اجماع باز فرموده اند که جمعی مخالفت کرده اند. ضمن آن که در اصول بیان کرده ایم که اجماع نمی تواند محقق بشود تا از حجیت آن بحث بشود. در نظام فقهی و اصولی شیعه آن وجهی که برای اجماع بیان می شود اصلا امکان وقوعی ندارد تا چه برسد که محقق بشود.
با توجه به این که عرض شد ملاک عمل به حکم شرع است و حکم را هر فقیهی می تواند بیان کند من می توانم به هر فقیهی مراجعه کنم.
اجازه بدهید تا ریشه مساله را بررسی کنیم. مقلد کیست؟ مقلد کسی است که شخص معینی را به عنوان مرجع اتخاذ کرده است یا نظر و دیدگاه او را؛ آن هم در حوزه عمل و فقط در عرصه فقه؟ مهم قسمت دوم است. و الا آقای سیستانی در نجف زندگی می کند زندگی او در نجف چه ربطی به من پیدا می کند. یا ایشان سالهای سال از منزل بیرون نرفته است و خیلی کم حتی از منزل بیرون آمده است من به این جهت باید از ایشان تقلید کنم؟ این چه ربطی به من پیدا می کند. و خیلی دیگر از ویژگی های آیت الله سیستانی. من فقط به عرصه فقهی ایشان و مسائل بیان شده توسط ایشان کار دارم.
حالا برویم سراغ اتخاذ. اتخاذ یعنی چه؟
یعنی خریدن رساله مجتهد.
یعنی تعهد و پای بندی به فرمایشات مجتهد.
یعنی...
واقعا اتخاذ مجتهد به عنوان مرجع یعنی چه؟ توضیح روشنی داده نشده است. من متعهد می شوم که به فرمایشات مجتهد عمل کنم. خب هنوز که نمرده ام که بخواهند رو به قبله ام کنند و یا با چند پارچه کفنم کنند. و بعد که مردم دیگران باید به احکام مرده عمل کنند. پس نیازی به این مسائل که نیست. مرحوم آیت الله میلانی درحالت احتضار به جهت عارضه ای که داشت مدام تلاش می کرد تا از قبله برگردد. و همراهان ایشان تلاش می کردند که ایشان را رو به قبله نگه دارند. حضرت آیت الله فرمودند شما به تکلیف خود عمل کنید و من هم به تکلیف خودم. از رهبری پرسیدند که از کی تقلید کنیم. ایشان فرمودند از فلانی! آقای ناطق نوری به اعتراض گفت: آقا ما شما را معرفی می کنیم ولی شما به دیگری ارجاع می دهید. ایشان فرمودند شما به تکلیف خودتان عمل کنید و من به وظیفه خودم. ما باید به وظیفه خودمان عمل کنیم:
بعضی از امور هیچگاه برای ما اتفاق نمی افتد مثل احکام زنان.
و خیلی از احکام شاید حتی یک بار هم اتفاق نیفتد. مثل اقامه نماز در قطبین. یا اقامه نماز در که ماه.
و چه بسا بعضی از مسائل یک بار در درازنای عمر ما اتفاق بیفتد مثل احکام حج. و یا احکام میت که به موردی برخورد کردیم که کسبی نبود. و همین هم با مشکل مواجه خواهیم شد چون برای دفن گواهی فوت لازم است. بدون مجوز قانونی نمی شود کسی را دفن کرد.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg