شرح عروه اجتهاد و تقلید 15
زیبا آفرین
شرح عروه
اجتهاد و تقلید 15
دقت بفرمایید در عرصه احکام شرعی ما از آقای خویی یا امام خمینی و یا شیخ انصاری که تقلید نمی کنیم. الگوی ما ائمه معصومین علیم السلام است. همه تلاش ما این است که به سر چشمه و منبع و مخزن اصلی شریعت راه پیدا کنیم. تقلید بد است ولی نه از انسانهای خوب و شریف. در تیر اندازی استاد تیرانداز می گوید اسلحه را این جوری بگیر و... اگر شما دقیقا همان کاری را که او کرده نکنید شما نمی تواند به مرکز سیبل بزنید. در آشپزی هم دستور العمل را می دهند. شما هم باید همان کاری را بکنید که آشپز ماهر انجام می داد. شاید همان فوت کوزه گری هم در سالم ماندن کوزه ها دخیل باشد.
بنابراین در تقلید اگر الگوی ما مثبت و ارزشمند باشد بار منفی آن فروکاسته خواهد شد و تبدیل به ارزش خواهد شد. مدلها خیلی موثرند و آثار مثبت هم دارند. از این منظر هم می شود به مقوله تقلید نگاه کرد.
بعضا فکر می کنند مقلد از مجتهد تقلید می کند. نه! مقلد از مجتهد تقلید نمی کند. مجتهد واسطه است. مجتهد به منزله پل است. ما را به آن سوی پل انتقال می دهد. الگوی اصلی ما ائمه علیهم السلام هستند. و در خیال مردم مجتهدین مجسمه ائمه¬اند. تجسم عینی پبشوایان دینند. اینها نماد دینی در دسترس هستند. لذا خیلی مهم است که مجتهد از نظر اخلاق و رفتار دقیقا بتوانند جلوه ای از امام معصوم علیهم السلام باشند و مردم به این باور برسند. لذا بعضی می گویند ما فلانی را که می بینیم دقیقا تو ذهن ما امام باقر و یا امام صادق و یا موسی بن جعفر علیهم السلام می آید. خداوند رحمت کند استاد ما را مرحوم آیت الله سید عزالدین زنجانی را می فرمود هر وقت داستان سلطان و کنیزک مولوی را می خوانم امام موسی بن جعفر علیهما السلام به ذهن من تداعی می کند:
دید شخصی فاضلی پر مایهای
آفتابی درمیان سایهای
میرسید از دور مانند هلال
نیست بود و هست بر شکل خیال
نیستوش باشد خیال اندر روان
تو جهانی بر خیالی بین روان(مولوی)
مردم هم چنین تصویری از ائمه دارند. می گویند فلان آیت الله مثل امام معصوم می ماند. ممکن است معصوم ندانند ولی صریحا می گویند که تالی تلو معصوم هستند.
لذا مجتهد خیلی باید مراقب رفتارش و گفتارش و کردارش باشد. بعضی از کارها ممکن است بر دیگران مباح باشد ولی خلاف شان مجتهد است. بعضی رفتارها دون شان مجتهد است. گاهی رفتارهایی از بعضی از آقایان نعوذ بالله سر می زند که خلاف توقع و انتظار مردم است. مجتهد چنان رفتار می کند که با ده من عسل هم نشود حلش کرد؛ یا تحملش کرد. با صد کیلو سریش شاید نشود به دین چسباند. مردم از این طریق هیچ راهی به معصوم نخواهند برد. مجتهدی که نمی تواند زبانش را کنترل کند و بدتر از مردم کوچه و بازار، سخنهای ناروا بر زبان جاری می کند، یا خیلی تند مزاج و بد اخلاق است، او راهی به سوی پیشوایان دین نخواهد گشود. مجتهدی باید باشد که تجسم عینی و عملی دین و شریعت باشد.
معنای التزام عملی برای ما کاملا روشن و مفهوم است. افرادی از طرف شورای محترم نگهبان رد می شوند با عنوان عدم التزام عملی به قانون اساسی و یا عدم التزام به اصل ولایت فقیه. بدین معنا که مواردی توسط مرکز چهار گانه ای که باید استعلام صورت بگیرد گزارش شده است که فرد مورد نظر کاری انجام داده که مخالف نظر ولی فقیه است. از این گزارش نتیجه می گیرند که فرد التزام عملی به ولایت فقیه ندارد. مثل اسلام شناسها و یا شرق شناسها که اینها اطلاعات وثیقی نسبت به اسلام و یا شرق دارند ولی تعهدی به احکام اسلامی و یا فرهنگ شرق ندارند و یا تعهدی به فرهنگ شرق ندارند. التزام عملی یعنی باید در عمل ظهور و بروز پیدا کند.
لب مطلب در تقلید این است که به قول دیگری عمل و اقدام کند. این بن مایه تقلید است.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg
- ۹۹/۰۸/۲۸