جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

شرح عروه اجتهاد و تقلید 11

چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۷:۰۳ ق.ظ

زیبا آفرین
شرح عروه
اجتهاد و تقلید 11
نسبت به سند روایت مناقشه شده است. و عمده اشکال هم در سهل بن زیاد است.
سَهْل بْن زیاد آدمی رازی از محدثان شیعه در حدود ۲۵۵ق در گذشته که روایات بسیاری نقل کرده است. سهل بن زیاد راوی 2300 و بعضی هم 2567 حدیث گفته اند. او محضر امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) را درک کرده است. احمد بن محمد بن عیسی اشعری وی را کذّاب (دروغگو) و غالی خواند و از قم بیرون راند. از آن پس او در ری ساکن شد. با توجه به ردیه احمد بن محمد بن عیسی روشن می شود که سهل بن زیاد اعتقادات خاصی داشته که وی را متهم به غلو و کرده اند. علت تکذیبش همان غالی بودنش می باشد. چنان که ابن غضائری هم به همین سبب او را تضعیف کرده است.  
جالب آن که سهل بن زیاد شیخ اجازه است. به افراد اجازه نقل روایت می داده است و بعد خودش نمی توانسته روایت نقل کند. صاحب اجازه است. جزو مشایخ است. عنایت بفرمایید نمی گویم از هرکس که نقل کرد می شود موثق ولی خودش که نمی تواند ناموثق باشد.
ضمنا احمد بن محمد بن عیسی که سهل بن زیاد را رد کرده، درست است که فقیه بزرگی است و روایاتش قابل اعتماد است ولی ایشان نسبت به اشخاص کمی تند و بیش از اندازه کلامی و فقهی می اندیشیده است. دست به طرد و اخراجش بد نبوده است. احمد بن محمد بن عیسی تنها سهل بن زیاد را اخراج نکرد بلکه احمد بن محمد بن خالد برقی را هم اخراج کرد. اخراج این افراد از قم توسط ایشان به جهت موقعیتی که داشت دلیل نمی شود که راویان در بیان روایات غیر قابل اعتنا و غیر قابل اعتماد باشند. زندگی خود احمد بن محمد بن عیسی خالی از مساله نیست. پرونده خود ایشان نیز قابل بررسی است. در زندگی علمی، فراز و نشیب زیادی داشته است البته یاد آوری کنم که از شان و منزلت روایی و وثاقت ایشان چیزی نمی کاهد. ابن غضائری هم رفتار احمد بن محمد عیسی را به عنوان مذمت سهل بن زیاد نقل می کند.
اتهام غلو آن هم از جانب قمی ها و اخراج سهل به زیاد توسط احمد بن عیسی به جهت غلو ناشی از عدم درک درست مسائل اعتقادی است. تقریبا شبیه فقهای دوره معاصر که فلسفه و یا عرفان خوانده اند. چنان که مرحوم میلانی و نیز مرحوم مطهری در مشهد چندان مطلوب جریانی نبودند که بعدها تفکیکی خوانده می شدند. نسبتهای خوبی به ایشان زده نمی شد. امام خمینی صریح بیان فرمود: و این از  مسائل رایج حوزه‏ ها بود که هر کس کج راه می‏ رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبان خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک به شمار می‏ رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‏ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می‏ گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‏ یافت، وضع روحانیت و حوزه‏ ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می‏ شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‏ ها را حفظ نمود»(منشور روحانیت، پیام سوم اسفند 1367) تقریبا همین تفکر در بین صحابه ائمه نسبت به هم وجود داشته است. گاه بعضی از صحابه به چنین القاب و عناوینی می نواختند. و یل آنها را طرد می کردند. پس روایت از نظر سند تمام است.
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

 

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی