جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

مقدمه فتوحات 55

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۶:۴۴ ق.ظ

150- أبدع العالم کله على غیر مثال سبق و خلق الخلق و أخلق الذی خلق.

معمار وقتی که می خواهد بنایی را بسازد ابتدا طرح و نقشه دای را می ریزد و سپس بر اساس طرح و نقشه ساختمان را بنا می کند. آنه طرح و نقشه هم متخذ از جایی است که با ترکیب بندی چند جزء یک طرح جدیدی را بنا می کند. یادمان خیام در نیشابور و یا مقبره فردوسی در توس و یا باغ نادری در مشهد هر یک مبتنی بر نقشه و طرحی است که معمار آن هوشنگ سیحون طراحی کرده است. مقبره فردوسی را کریم طاهر زاده بهزاد طراحی می کند و با اندکی تغییرات به قاب و اندازه فعلی مقبره طوس در می آورد. ذهن معمار را پس زمینه های زیادی فراگرفته است تا منجر به ایده و طرح و سپس نقشه بشود و به مرحله اجرا در آید. اما خداوند همه عالم را بدون طرح قبلی آفرید. خداوند ذهنی ندارد تا ذهنیت داشته باشد. عالم را بدون سابقه قبلی آفرید. آفریده ها را هم بدون الگو و نمونه قبلی آفرید. و در ادامه هم بعضی از آفریده ها دچار مرگ و میر و نابودی و خشکی و پوسیدگی و... می شوند. آفریدهای میرا. 

151- أنزل الأرواح فی الأشباح أمناء و جعل هذه الأشباح المنزلة إلیها الأرواح فی الأرض خلفاء.

در آیات قرآن می فرماید که ابتدا انسان را از گل آفریدند و سپس در آن روح دمیده شد. شیخ اعظم از گل و جسم و بدن انسان تعبیر می کند به اشباح و روح هم که همان روح است که در انسان دمیده شده است. اشاره است به ترکیب جسم و تن یا بدن و جان. همین معنا را ابن عربی در ادامه آفرینش بیان می فرماید: ارواح را در بدنها و صورتکهایی قرار داد که جای امنی برای ارواح قرار داد. این صورتکها و بدنها منزل و جایگاهی بودند برای آن ارواح در زمین که تبدیل به خلیفه و جانشین خداوند شدند.    

152- و سخر لنا ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ فلا تتحرک ذرة إلا إلیه و عنه.

انسان که آفریده شد محور و مدار آفرینش قرار گرفت. آسمان و زمین را در تسخیر انسان قرار داد. همه آن چه در جهان هستی وجود دارد هیچ حرکتی نخواهد داشت مگر آن که حرکتش از خداوند آغاز می شود و به خداوند هم پایان می پذیرد. اشاره است به آیه شریفه انا لله و انا الیه راجعون. از اوییم و به سوی او می رویم. حرکتها بلکه هر حرکتی از او آغاز و به او پایان می یابد. 

153- خلق الکل من غیر حاجة إلیه و لا موجب أوجب ذلک علیه لکن علمه سبق بأن یخلق ما خلق.

انسانها چیزهایی را می آفرینند که بدان نیاز دارند و می گویند نیاز علت خلاقیت و آفرینندگی است. تلوزیون و رادیو و اینترنت و... همه اینها پاسخگوی نیاز انسان است. اما خداوند آن چه را که آفریده است نیازی به آنها ندارد چون خداوند بی نیاز است. ما انسانها هر کاری که می کنند نخست تبدیل به ضرورت می شود و ضرورت است که فعل را ایجاد می کند اما نسبت به ذات احدیت هیچد علت و عاملی دخیل نیست. چیزی نیست که بخواهد یا بتواند برای خداوند ایجاد ضرورت کند. البته باید توجه داشت که خداوند آن چه را که آفریده است نخست علم آن در خداوند وجود داشته است. علم خداوند بود که بعدا به مرحله ظهور و بروز رسید. 

154- فهُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ و هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.

تصور بفرمایید که یک دائره بسیار وسیعی وجود دارد. هرچه هستی هست داخل این دائره بریزید. هر چه که هست. و هرچه که بوده و خواهد بود. تمامی هستی داخل این دائره است و بیرون از این دائره نیستی. من و شما و پدر و مادر و عمه و خله گاو و گوسفند و جنگل و دریا و هرچه که به فکرتان می رسد را در این دائره شما دارید. هر آن چه که هست از جهت هستی اش در این دائره قرار گرفته است. اگر در این دائره همه هستی وجود دارد دیگر سوال از این که این هستی را کی آفریده است غلط است. این هستی چگونه ایجاد شده است باز هم غلط است. چون همه هستی در آن است دیگر ظاهر و باطن نخواهد داشت. اول و آخر هم نخواهد داشت. فرض ما بر این است که همه هستی از آن جهت که هست در آن است. این می شود همه هستی. هم اول و هم آخر است. هم ظاهر و هم باطن است. این بیانگر قدرت و توانایی خداوند است که هرکاری را می تواند.   

155- أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً(طلاق آیه 12) و أَحْصى کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً (جن آیه 28)  یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى(طه آیه 7) یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ(غافر آیه 19) کیف لا یعلم شیئا هو خلقه ألا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ(ملک آیه 14).

در فقره قبل به توانایی و قدرت خداوند پرداخت و در این فقره به علم خداوند اشاره دارد. علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد. خداوند علمش محیط بر همه چیز است. تعداد همه اشیا را می داند. عدد و رقم همه اشیا پیش خداوند است. خداوند عالم به اسرار و خفیات است. فکر نکنید اگر اتفاقی در جای مخفی و پنهانی صورت می گیرد کسی به آن عالم نیست. نه. خداوند به آن عالم است. چون آن جا هم خدا هست. دیده اید گاهی بعضی ها زیر چشمی به یکی نگاه می کنند که گویا کسی متوجه نمی شود. خیانت چشم به این است که کاری می کند که نمی خواهد دیگران متوجه بشوند. چون کار زشتی است. تلاش می کند که هم نگاه کند و از نگاهش لذت ببرد و هم دیگران متوجه نگاه نشوند. این خیانت چشم است. گاهی انسان کاری می کند ولی در دل چیز دیگری قصد کرده است. به ظاهر می خواهد کمک کند و یا صدقه بدهد ولی در دلش می خواهد که او را تحقیر کند. این را شاید کسی نفهمد ولی خدا که می فهمد. خدا که عالم به آن است. خداوند نگاههای دزدانه و خائنانه را و آن چه در سینه ها پنهان داشته اید می داند. چگونه بعضا فکر می کنند که خداوند متوجه این امور نمی شود؟ خداوند که خودش آفریدگار اینها است. زیر و بم همه اینها را می داند. خداوند کاردان این امور است. خداوند خیلی باریک بین است. مو را از لای ماست بیرون می کشد.    

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی