جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

مقدمه فتوحات 50

چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۳۰ ب.ظ

 

 

108-  فإذا کان الشخص مؤمنا بالقرآن أنه کلام اللّه قاطعا به فلیأخذ عقیدته منه من غیر تأویل و لا میل.

ما همه اش نباید به دنبال دلیل و برهان باشیم. وقتی که فرد پذیرفته و قبول دارد که قرآن کلام الهی است و به آن باور دارد و به این مطلب قطع و یقین هم دارد روشن است که عقایدش را از آن خواهد گرفت. ظواهر قرآند برای او حجت است و به آن تمسک خواهد کرد و دیگر نیازی هم نیست که سراغ تاویل آیات برود.

از این فراز به بعد شیخ اعظم به بیان صفات خداوند در آیات قرآن می پردازد. با مراجعه به قرآن این آگاهی ها را نسبت به خداوند متعال پیدا خواهیم کرد:

109- فنزه سبحانه نفسه أن یشبهه شیء من المخلوقات أو یشبه شیئا بقوله تعالى لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ(شوری آیه 11) و سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا یَصِفُونَ.(صافت آیه 180)

خداوند خودش را تنزیه می کند از این که شبیه هر یک از آفریده هایش باشد. یا حتی تنزیه می کند که همانند چیزی از موجودات باشد: حتی خداوند خود را منزه می داند از این که به وصف در آید. زبان انسان قاصر از این است که بخواهد او را توصیف کند. درست است که خداوند می بیند و می شنود و می آفریند و دانا است و توانا است و... اما این صفات با توجه به ذهنیتی که ما نسبت به انسان و یا دیگر موجودات داریم فکر می کنیم که خداوند  مانند ما دانا و یا توانا است یا مانند ما می شنود و می بیند. پناه بر خدا. منزه است خداوند از چنین توصیفاتی.  

110- و أثبت رؤیته فی الدار الآخرة بظاهر قوله وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ(قیامت آیه 22 و 23) و کَلاّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ.(مطففین آیه 15)

در آیات شریفه خداوند با صراحت بیان فرموده است که در آخرت می شود خدا را دید. می فرماید چهره هایی که فردای قیامت شاداب هستند و چهره هایی که فردای قیامت خداوند را می نگرند. در فردای قیامت هستند کسانی که از پروردگارشان پوشیده اند. اینها نمی توانند پروردگارشان را ببینند پس دیگرانی هستند که می بینند. این رویت باید توضیح داده شود که به چه معنا است. از قبیل به هرکجا که بنگرم روی تو بینم است. بیشتر به معنای عطف توجه است. در قیامت همه توجه این افراد به خدا است و بعضی از افراد توجهی به خدا ندارند. 

111- و انتفت الإحاطة بدرکه بقوله لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ.(انعام 103)

در آیه پیش سخن از دیدن خداوند بود و در دیدن نوعی احاطه وجود دارد تا احاطه صورت نگیرد رویت اتفاق نمی افتد. باید شیء در حوزه دید ما قرار بگیرد و زیر سلطه نگاه ما تا به چشم بیاید. و در آیه شریفه خداوند خود را منزه می کند از این که دیدگان بتوانند او را درک کنند.

112- و ثبت کونه قادرا بقوله وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.(مائده آیه 120)

به صراحت فرموده است که توانای به هر کاری است. هر کاری از خداوند بر می آید.

113- و ثبت کونه عالما بقوله أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً.(طلاق آیه 12)

عالم بودن خود را در آیات قرآن به صثراحت بیان فرموده است. و عرصه و دامنه علم خودش را هم بیان فرموده است که احاطه بر همه چیز دارد.

114- و ثبت کونه مریدا بقوله فَعّالٌ لِما یُرِیدُ.(هود آیه 107)

و با صراحت بیان فرموده که دارای اراده است. و اراده اش احاطه بر همه چیز دارد.

115- و ثبت کونه سمیعا بقوله لَقَدْ سَمِعَ اللّهُ.(مجادله آیه 1)

در آیات زیادی تضریح فرموده است که خداوند شنوا است.

116- و ثبت کونه بصیرا بقوله أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ یَرى.(علق آیه 14)

در آیات زیادی سخن از بینایی و دیدن خداوند است. خداوند می بیند. دیدن نه به معنتی چشم دوختن است بلکه همه چیز در محضر او حضور دارد.

117- و ثبت کونه متکلما بقوله وَ کَلَّمَ اللّهُ مُوسى تَکْلِیماً.(نسا آیه 164)

در آیات قرآن متکلم بودن خداوند به صراحت بیان شده است. خداوند با موسی سخن گفت. با او حرف زد.

118- و ثبت کونه حیا بقوله اَللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ.(بقره آیه 255)

در آیات متعدد حیات داشتن خود را بیان فرموده است. خداوند هم زنده و هم پایدار و با ثبات است. طوری نیست که رنگ عوض کند و دگرگونی بیابد.

119- و ثبت إرسال الرسل بقوله وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاّ رِجالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ.(یوسف آیه 109)

خداوند در آیات متعددی به بعث و ارسال رسل تصریح فرموده است.

120- و ثبتت رسالة محمد صلى اللّه علیه و سلم بقوله تعالى مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ.(فتح آیه 29)

در آیاتی از قرآن به بعثت پیامبر اکرم(ص) تصریح فرموده است.

121- و ثبت أنه آخر الأنبیاء بقوله وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ.(احزاب آیه 40)

در قرآن تصریح فرموده است که او آخرین و پایان بخش پیام آوران الهی است و بعد او پیامبری نخواهد آمد. در باغ نبوت برای همیشه بسته خواهد شد.

122- و ثبت أن کل ما سواه خلق له بقوله اَللّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ.(رعد آیه 16)

در قرآن تصریخ شده است که او آفریدگار و غیر او تماما آفریده و پدیده هستند.

 123- و ثبت خلق الجن بقوله تعالى وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ.(ذاریات آیه 54)

به آفرینش انسان و جن تصریح فرموده است. در بحثهای آینده مفهوم جن را بیشتر توضیح خواهیم داد.

 124- و ثبت حشر الأجساد بقوله مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى.(طه آیه 55)

در قرآن کریم در رابطه با مساله معاد و حشر و نشر موجودات صریحا فرموده است که ما شما را از زمین آفریده ایم و و به زمین بر خواهیم گرداند و و آن گاه شما را از آن بیرون خواهیم آورد.

  إلى أمثال هذا مما تحتاج إلیه العقائد من الحشر و النشر و القضاء و القدر و الجنة و النار و القبر و المیزان و الحوض و الصراط و الحساب و الصحف و کل ما لا بد للمعتقد أن یعتقده قال تعالى ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ.(آنعام آیه 38)

امثال آیاتی که در بالاذ یاد آور شدیم و در عرصه عقاید و باورها بهد شدت بهد آنها نیازمند هستیم در قرآن فراوان است. این آیات عقاید ما را می سازند. لاورهایی هم چوهن حشر و نشر و قضا و قدر و بهشت و دوزخ و قبر و یزان و حوض و صراط و حساب و نامه اعمال و ... هر آن چه که در حزه عقاید باید بدانها باور داشت و گریزی از آنها نیست. و صریحا فرموده است که ما چیزی را از آن فرو گذار نکرده ایم. و یا می فرماید و لا رطب و لابایس الا فی کتاب مبین. همه چیز در قرآن بیان شده است. البته این همه چیز منظور همه آن چه که برای هدایت موزد نیاز است.

125- و أن هذا القرآن معجزته ع بطلب معارضته و العجز عن ذلک فی قوله قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ ثم قطع أن المعارضة لا تکون أبدا بقوله قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً(اسرا آیه 88) و أخبر بعجز من أراد معارضته و إقراره بأن الأمر عظیم فیه فقال إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ إلى قوله إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ.(مدثر، آیه 18 تا 24)

قرآن معجزه پیامبر اکرم(ص) است. با قرآن به مبارزه و معارضه پرداخت. و مخالفان از آوردن حتی یک سوره هم ناتوان هستند. باور می کنند که توان مقابله با پیامبر را ندارند. لذا خداوند فرمود اگر همه جمع بشوند و دست به دست هم بدهند تا شبیه قرآن بیاورند ناتوان از آوردن مانند آن هستند. اگر هم بخواهند که دست به دست هم بدهند و همه هم عقلشان را روی هم بریزیند مانند قرآن نخواهند توانست بیاورند. عده ای به پا خواستند تا با قرآن معارضه کنند ولی از پا افتادند و اعتراف کردند که قرآن پدیده شگفت انگیزی است. خداوند در این باره فرمود: إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿18 فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿19 ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿20 ثُمَّ نَظَرَ ﴿21 ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ ﴿22 ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿23  فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿24

آرى اندیشید و سنجید. کشته بادا چگونه او سنجید. کشته بادا چگونه او سنجید. آنگاه نظر انداخت. سپس رو ترش نمود و چهره در هم کشید. آنگاه پشت گردانید و تکبر ورزید. و گفت این قرآن جز سحرى که به برخى آموخته‏اند نیست. در آیه موضع مخالفان را به روشنی در برابر قرآن بیاتن می فرماید.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی