جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

مقدمه فتوحات 33

يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۹، ۰۶:۴۶ ق.ظ

بسم اللّه الرحمن الرحیم

مقدمة الکتاب

تا کنون دو باب از ابواب کتاب بیان شد که باب اول خارج از فهرست بود ولی باب دوم داخل در فهرست بلکه خود فهرست فتوحات بود. به نظر می رسد آن چه تا بدین جا بیان گردید نکلاتی و یا مطالبی بود در باره عرفان و آشنایی اجمالی با خود فتوحات. اگر دوستان مقدمه ای که عترض شد و فهرست غتوحات را نیک بنگرند تقریبا با عرفان آشنا خواهند شد. با کلیت عرفان آشنایی پیدا خواهند کرد. این بدان معنا نیست که تمامی آن که از این به بعد گفته خواهد آمد حتما جزو مسائل علم عرفان است. نه منظور حقیر چنین ادعایی نیست ولی باید گفت کتاب عرفان ابن عربی از این جا شروع می شود و این مقدمه به عنوان مدخل و پیشگفتار علم عرفان باید تلقی کرد. اگر باز به نکته جدیدی رسیدم حتما خدمت دوستان عارض خواهم شد. شیخ اعظم ابتدا به مراتب علوم می پردازد.   

مراتب العلوم

64- قلنا و ربما وقع عندی أن أجعل فی هذا الکتاب أو لا فصلا فی العقائد المؤیدة بالأدلة القاطعة و البراهین الساطعة ثم رأیت أن ذلک تشغیب على المتأهب الطالب للمزید المتعرض لنفحات الجود بأسرار الوجود. فإن المتأهب إذا لزم الخلوة و الذکر و فرغ المحل من الفکر و قعد فقیرا لا شیء له عند باب ربه حینئذ یمنحه اللّه تعالى و یعطیه من العلم به و الأسرار الإلهیة و المعارف الربانیة التی أثنى اللّه سبحانه بها على عبده خضر فقال عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً و قال تعالى: وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّهُ و قال إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً و قال وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ.

شیخ اعظم می فرماید در نظر داشتم نخست در این کتاب فصلی را ایجاد کنم و در آن به بیان عقایدی بپردازم که آن عقاید هم قطعی هستند و هم بر حجیت آنها برهان اقامه شده است و به گونه ای مورد تایید روایات و آیات هم هست. اما از آن منصرف شدم. چون آن را نه تنها مفید نمی دانستم که سبب ضرر و زیان و تباهی خواهد شد خصوصا برای کسی که مستعد است و در پس دانش افزایی است. و خود را در معرض وزش نسیم های عطر آگین جود کرم اسرار این عالم قرار می دهد برای این افراد آن باورهای مسلم و مسجل چه بسا فتنه انگیز باشد. البته بهتر آن بود که شیخ اعظم بفرماید کاز لغو و بیهوده ای خواهد بود چون این همه را در مکاشفات خود بهتر خواهد یافت.

شخصی که دارای استعداد است و این توانایی را دارد تا به مقامات بالا برسد و پرده ها را کنار بزند و حقایق را به رای العین شاهد و ناظر باشد وقتی که ملازم خلوت و انس شد و به ذکر پرداخت و ذهن و فکر خودش را از آلوئدگی ها پاک کرد و خودش را آسوده خاطر ساخت و در آستانه پروردگارش هم تهی دستی که هیپ ندارد نشست و در آن هنگام  خداوند باری تئعالی از علم خودش و سرار الهی و معارف ربانی به او عنایت فرمود آن علم و اسراری که پیش از این بر بنده اش خضر عنایت فرموده است.

عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً.(کهف 65)

و قال تعالى: وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّهُ. (بقره 282)

و قال: إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً. (انفال آیه29)

و قال: وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ. حدید آیه 28)

اگر دیگران علم حسی و تجربی و یا حتی علم عقلی و برهانی داشتند ولی خضر علم لدنی داشت. علم او نه از جنس تجربه بود و نه از جنس برهان بلکه از جنش مکاشفه و رویت عین حقیقت بود. علمی که تنها با تقوا و کف نفس ایجاد خواهد شد. علمی که تنها از طریق پروا داری ایجاد می شود. علمی که اگر با تقوا همراه شد خودش حق را از باطل خواهد شناخت. خود این علم نوری است که فرا روی سالک آن است. علمی که در این آیات بدان اشاره می شود علم خاص است. فقه و اصول و فلسفه و کلام نیست. علمی است که هم چون آب گوارا از سرمنشا و سرچشمه اتخاذ می شود.     

65- قیل للجنید بما نلت ما نلت فقال بجلوسی تحت تلک الدرجة ثلاثین سنة.

و قال أبو یزید: أخذتم علمکم میتا عن میت و أخذنا علمنا عن الحی الذی لا یموت.

... فیحصل لصاحب الهمة فی الخلوة مع اللّه و به جلت هبته و عظمت منته من العلوم ما یغیب عندها کل متکلم على البسیطة بل کل صاحب نظر و برهان لیست له هذه الحالة فإنها وراء النظر العقلی.

از جنید بغدادی پرسیدند: چگونه به این مقام و موقعیت رسیدی؟

گفت: سی سال آزگار در زیر این موقعیت و مقام نشستم. یعنی سی سال بار سنگین آن را تحمل کردم تا آن را به دست آوردم. به تعبیر ساده همشهری های ما سی سال به پایش نشستم.

ابویزید بسطامی می گوید: شما علوم خود تان را از مردگانی گرفته اید که آنها نیز از مردگان پیشین گرفته اند. ولی ما علوم خودمان را مستقیم از زنده ای گرفتیم که هرگز نمی میرد. یعنی ما علوممان را مستقیم از خداوند متعال گرفته ایم. علم ما لدنی است. در فقه به نظرات مرحوم شیخ انصاری در مکاسب مراجعه می کنیم و یا به مرحوم نجفی صاحی جواهر مراجعه می کنیم و یا به کشف اللثام مراجعه می کنیم و ... که خود اینها از پیشینیانی نقل قول می کنند که هرگز ندیده اند. فلسفه هم این گونه است. ما به نظرات مرحوم علامه طباطبایی می پردازیم و علامه هم به نظرات ملاهادی سبزواری پرداخته است  او هم به نظرات ملاصدرا و او هم به نظرات غزالی و این سینا و فارابی و... همه به نظرات درگذشتگان پرداخته اند. طبیعت علم این گونه است. البته به نظر می رسد بیشتر منظور ابو یزسد بسطامی فلسفه است که به نظرات سقراط یا فافلاطون و ارسطو می پردازد.   

بنا براین برای سالکان طریق الی الله و صاحبان همت، در خلوت با خداوند باری تعالی چیزهایی حاصل می شود. خداوند بخشش بزرگ است. کم و کسری ندارد. احسان و دهش خداوند بی انتها است. مطابق با شان خودش عطا می کند. از این خلوت و رابطه، علومی حاصل می شود که این علوم از هر سخنوری و از هر صاحب نظری و از هر استدلال کننده ای در روی کره زمین پوشیده و پنهان است. این علوم با علم فقه و علم کلام و علم فلسفه تفاوت ماهوی دارد. علومی که در خلوت با خداوند ایجاد می شود علوم ماورایی است. ورای ادراک عقلی است. جنسش چیزی نیست که بخواهد درک شود بلکه فرد در موقعیت خاص قرار می گیرد فرد به رای العین می بیند.   

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی