جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 159

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۷ ب.ظ

زیبا آفرین

از کوزه‌گری کوزه خریدم باری

آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری

شاهی بودم که جام زرینم بود

اکنون شده‌ام کوزه هر خماری

خیام به بیان خاطره ای می پردازد. سراغ سفالگری رفتم و از آنجا کوزه ای خریدم و آن کوزه را به منزل بردم. کوزه در عالم خیال شروع کرد به سخن گفتن و اسراری که که پنهان بود برای من آشکارا گفت: من را با این وضع و حال نبین. به گذشته من نیک دقت کن. من روزگاری برای خود شاهی بودم که جام زرین در دست داشت و برای خود برو و بیایی داشت. الان تبدیل شده ام به ک.وزه ای دست دست فرد خماری افتاده ام. آن پادشاه کجا و این خمار کجا؟

نکته مهم در سخن خیام این است که هر چیزی ارزش معرفت و شناخت دارد. هرچیزی می تواند معنا و مفهومی را به ما انتقال بدهد نهایت باید تلاش کرد و آن را به حرف زدن وا داشت.    

  • حسن جمشیدی

شرح رباعی 159

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی