جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 153

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ق.ظ

زیبا آفرین

از هر چه بجز می است کوتاهی به

می هم ز کف بتان خرگاهی به

مستی و قلندری و گمراهی به

یک جرعه می ز ماه تا ماهی به

قلندر بابرنهاده همان رند است. قلندر کسی که از هر رنگ و تعلقی آزاد است. هیچ تعلق خاطری به هیچ چیزی ندارد. اگر الان به یکی بگویند که آقا بار سفر ببند که عازم سفر هستیم مدتها فرصت می برد تا حساب و کتاب کند. قلندر کسی است که تا بگوییید که بار سفر ببند بگوید من از قبل بسته ام. حتما جریان آن پسر اهل دل را شنیده اید که گفتند شما چگونه جان به جان آفرین تسلیم خواهی کرد. وسط کوچه داراز کشید و گفت این چنین و مرد. این را می گویند قلندر. 
دهخدا می نگارد:  قلندر بر وزن سمندر عبارت از ذاتی است که از نقوش و اشکال عادتی و آمال بی سعادتی مجرد و باصفا گشته باشد و به مرتبه ٔ روح ترقی کرده و از قیود تکلفات رسمی و تعریفات اسمی دامن وجود خود را از همه درچیده و از همه دست کشیده به دل و جان از همه بریده و طالب جمال و جلال حق شده و بدان حضرت رسیده و اگر ذره ای به کونین و اهل آن میلی داشته باشد، از اهل غرور است نه قلندر. و فرق قلندر و ملامتی و صوفی آن است که قلندر تجرید و تفرید به کمال دارد و در عادات و عبادات کوشد و ملامتی آن را گویند که کتم عبادت از غیر کند و اظهار هیچ خیر و خوبی نکند و هیچ شر و بدی را نپوشد و صوفی آن است که اصلاً دل او به خلق مشغول نشود و التفات برد و قبول ایشان نکند و مرتبه ٔ صوفی از هر دو بلندتر است زیرا که ایشان با وجود تجرید و تفرید مطیع و پیرو پیغمبرانند و قدم بر قدم ایشان می نهند. اول کس که نام قلندر بر خویش نهاد یوسف نامی از بکتاشیان بود و او را به علت خشونتی که در طبع داشت بکتاشیان از خویش براندند و او خود بانی طریقه و سلسله ای گشت باسنن و آدابی به غایت صعب و از جمله آن که قلندران یعنی پیروان طریقت او بایستی دائم باپای برهنه در سفر باشند و نان خویش از خواهندگی و سؤال بدست آورند. پس از او رفته رفته سنت های نهاده ٔ او متروک ماند تا آنجا که قلندران می گفتند کبایر معاصی را با روح کاری نباشد و اثر سیآت از جسم تجاوز نتواند کرد و حتی از پاکیزگی و نظافت و استعمال آب تن زدند و از اینرو مردم از آنان نفرت و کراهت می نمودند. و کار آنان برای تحصیل رزق به شعبده بازی و بلعجبی کشید. لغت نویسان مغرب چون بیشتر معلومات اسلامی خویش را توسط ترکان گرفته اند و آنان نیز هیچ وقت افق اطلاعات و دائره ٔ معلوماتشان از آسیای صغیر تجاوز نکرد این است که اول قلندر و نام قلندر را از یوسف نامی گمان برده اند. قلندر را به همه ٔ صفات ممتازه ٔ آن در شعرهای سعدی و حافظ و پاره ای شعرای دیگر میتوان یافت و از این رو اعتماد و اعتدادی به این افسانه نیست. صاحب تاج العروس می نویسد: قلندر کسمندر لقب جماعة من قدماء الشیوخ العجم و لاادری معناه. یعنی معنای آن را نمی دانم. 
پیش از این گفته آمد که خر و گاو در ادبیات جایگاه خاصی برای خود ایجاد کرده است. از جمله خرگاه. یعنی جای بزرگ و وسیع. جایی که افراد زیادی می توانند دور هم جمع بشوند. معاد عیدگاه است. جایی که به مناسبت عید افراد جمع می شوند. خر در اصل به معنای بزرگ است. فلانی خر پول است. یعنی پول زیادی دارد. فلانی خر زور است. نه این که زورش مثل الاغ است بلکه زورش خیلی زیاد است. و گاه هم به معنای مکان و جایگاه. بتان که همان زیبا رویان و محبوبان می باشد. بتان خرگاهی یعنی همان زیبارویانی که در اجتماعات، محور و مدار جمعیت هستند. در جاهایی که افراد جمع می شوند بعضی از افراد میاندار و محور و مدار مجلسند. در حقیقت مجلس گردانند. زیبارویانی که در حقیقت مجلس را آنها می گردانند.
تو زندگی ممکن است که فراوان از شما قصوری سر زده باشد همه اینها قابل اغماض و بخشش است مگر قصور شما و کوتاهی شما از نوشیدن می که قابل بخشش و چشم پوشی نیست.
می هم که می خواهید بنوشید نه کنج خلوت و گوشه تاریکخانه نه. بلکه در مجلس و محفلی که بتان و مه رویان ساقیان و می به دستان آن هستند. انسان اگر چنان چه مست باشد یا قلندر باشد و یا راه گم کرده باشد هرچه باشد یک جرعه می از هر چیزی بهتر و با ارزش تر است. یک جرعه می ارزشش زرا با هیچ چیزی نمی شود مقایسه کرد.
  • حسن جمشیدی

شرح رباعی 153

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی