جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 143

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۳ ق.ظ

زیبا آفرین

قومی متفکرند اندر ره دین

قومی به گمان فتاده در راه یقین

میترسم از آن که بانگ آید روزی

کای بیخبران راه نه آنست و نه این

 

سیاست توطئه چیزی نیست که به تازگی شکل گرفته باشد بلکه از دیرباز سکه رایج افکار و اندیشه ها بوده است. مرحوم مجلسی به شکل گیری فلسفه در تاریخ اسلام پرداخته و آن را توطئه ای برای بستن در خانه ائمه علیهم السلام بیان می کند. در صدر اسلام به جهت موقعیت و پایگاهی که فقیهان در دربار و خلفا داشتند خیلی دیگران را فرصت و مجال ظهور و بروز نبود. لذا فلاسفه خیلی تلاش می کردند تا نشان بدهند که فلسفه هم دینی است. لذا متون فلسفی که کندی ترجمه  می کرد وارد حوزه اسلام که شد ماهیت فلسفی دینی به خود می گرفت. رنگ و لعاب فلسفی آن فروکاسته می شد. تعالی این فلسفه را شما در فلسفه بوعلی سینا و در نهایت در فلسفه ملاصدرا می بینید. فلسفه کاملا دینی و فلسفه کاملا اسلامی و فلسفه کاملا شیعی. حتی فلسفه جای علم کلام را هم گرفت. و رسالت فلسفه دفاع از اسلام و دفاع از تشیع شد. و این دیگر فلسفه نیست. فقه هم همین وضعیت را داشت. به همه امور مردم ورود پیدا کرد. حتی برای ورود به مستراح و نشستن روی سنگ مستراح و چگونگی قضای حاجت تعیین تکلیف می کرد. خیلی دیگر وارد ریز و جزئیات زندگی شده بودند. واقعا زندگی را برای مردم سخت کرده بود. عرصه ای نبود که یک حداقل فضایی بوده باشد و فقه جا خوش نکرده باشد. حتی برای خوابیدن هم تعیین تکلیف کرده بود. در حقیقت باید گفت جایی نبود که فقه و فقیه حضور پیدا نکرده بود. حتی در روابط زناشویی هم این فقیه بود که نقش ایفا می کند نه زن و شوهر. خیلی زندگی دهشتناک و وحشتناکی شده بود. نمونه اش ختنه کردن دختران. یا عروس کردن آنها در سنین کودکی. و نکته مهم این بود که همه اینها به نام دین عرضه می شد. کالایی بود که از مغازه دین فروشان ارائه می شد. خیام به این بساط و به این بازار می تازد. عده ای غرق در تفکرند که راه نجاتشان فقه است و عده هم فکر می کنند که راه نجاتشان فلسفه است. چون فقه علم ظنی است و فلسفه قطعی و یقینی. خیام می گوید نگرانی من از آن است که روزی فرا برسد و ما شاهد باشیم که بگویند دین نه در فقه است و نه در فلسفه. اتفاقا همین اتفاق هم افتاد. عرفان که آمد زیر آب فقه و فلسفه را زد و الان که اخلاق آمده است زیر پای فقه و فلسفه و عرفان را خالی می کند. هم اینک علوم تجربی هر یک آمده و جای آنها را پر کرده است. در جریان کرونا دعوا بین دین مداران و پزشکان بالا گرفت. دین و دعا و اوراد آنها که نتوانست کاری بکند. یعنی کاری که حداقل از دست پزشکان با همین حداقلها بر می آمد همین هم حتی از دست روحانیان و عالمان دین بر نمی آمد. برای کرونا آن چه مهم بود این بود که باید ویروس آن شناخته شود و دارویی برای از بین بردن آن نیز ساخته شود. و ایند از دست عالمان تجربی بر می آمد نه عالمان اصطلاحا دینی. 

البته باید توضیح داد که دین قلمرو خاص خودش را دارد. باید انتظارات خود را از دین بازشناسی کنیم. هر چیزی را نمی شود از دین خواست. میزان توقعاتمان از دین باید مورد بازیابی قرار بگیرد.  

قومی متفکرند اندر ره دین

قومی به گمان فتاده در راه یقین

میترسم از آن که بانگ آید روزی

کای بیخبران راه نه آنست و نه این

 

 

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی