رباعی 137
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۳۰ ب.ظ
زیبا آفرین
ای دیده اگر کور نئی گور ببین
وین عالم پر فتنه و پر شور ببین
شاهان و سران و سروران زیر گلند
روهای چو مه در دهن مور ببین
گرچه همه ما بینا هستیم ولی دامنه و عرصه بینایی ما محدود است. فقط تا جلو پای خودمان را می توانیم ببینیم و نه بیشتر و پیشتر از آن را. خیام اشاره می کند به محدوده دید ما که فقط نزدیک را می بینیم. اگر واقعا بینا هستیم و کور نیستیم باید بتوانیم گور و فبرستان را به خوبی ببینیم. عمق مسائل را آن گونه که هست باید بتوانیم ببینیم. قبرستان جای خوبی برای گشت و گذار و دیدن است. همه جور افراد دیده می شوند. کودک و جوان و نوجوان و میانسال و کهن سال و زن و مرد و... این واقعیتی است که باید دیده شود.
اگر چشم انسان باز وبینا باشد حقایق بیشتری خواهددید. فتنه هایی که مدام در حال رخ دادن است. این آن را خائن می داند و آن دیگری را. این تلاش می کند تا زیر پای او را خالی کند و او هم می کوشد تا زیر پای دیگری را خالی کند. همه علیه هم می زنند. فتنه تنها حوادثی نیست که طبیعی است بلکه دسیسه ها و توطئه هایی که صورت می گیرد. مرگهایی که در حمام و یا استخر اتفاق می افتد. حتی مرگ با خوراندن داور و سم برای حذف فیزیکی افراد. امروز در خبرها خواندم که خانمی را برای تطمیع به پیش این و آن می فرستاده اند. فساد برنامه ریزی شده. تعجب می کنم از کسانی که زمین و زمان را بهئ هم می دوزند تا دو روز بیشتر در مقام و پست خود بمانند آن هم پست و مقامی که شان و منزلتش هیچ و پوچ است و حضرت امیر آن را آب بینی بز و کفش پاره و گوشت لای دندان می داند. خیام اشاره می کند به همان قبرستان که با دقت نگاه بکنید و ببینید که شاهان و سران و سروان همه یکی پس از دیگری رفتند. با پیروزی انقلاب چه بسیار که سرنگون شدند و چه بسیار افرادی که قدرت یافتند. و همانها نیز یکی پس از دیگری رفتند. عنوان رفتنشان متفاوت بود. تفاوت در نوع مردن بود و الا در اصل مردن که تردیدی نیست. برای آن که خیام عمق فاجعه را نشان بدهد اشاره می کند به صورتهای نازنین و هم چون ماهی که در دهان مورچه ها افتاده و آن را به عنوان ذخیره غذایی خود جا به جا می کنند.