جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 119

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۹ ب.ظ

زیبا آفرین

از جرم گل سیاه تا اوج زحل

کردم همه مشکلات کلی را حل

بگشادم بندهای مشکل به حیل

هر بند گشاده شد به جز بند اجل

این رباعی جور دیگری هم گفته شده است:

از جرم حضیض خاک تا اوج زحل

کردم همه مشکلات گردون را حل

بیرون جستم ز بند هر مکر و حیل

هر بند گشاده شد مگر بند اجل

پیش تصریح کردم که بعید نیست خیامی رباعی را سروده باشد و بعدهم  تغییراتی در آن داده باشد. بیشتر رباعیات بالبداهه بوده است. احتمالا دیگران می نگاشتند و یا سریع حفظ می کردند. و در بازبینی آن تغییرات داده می شد. لذا بعضی از شعرها با تغییراتی در آن نیز بیان شده و بعضا پنداشته اند که رباعی دیگری است یا رباعی متعلق به دیگری است. لذا دچار مشکل می شوند. اگر بدانیم که هر شاعری نخست شعر را می سراید و آن گاه در بازبینی تغییراتی ایجاد می کند این مشکل به صورت اساسی حل و فصل خواهد شد. شاید یک رباعی به سه و یا چهار جور بیان شده باشد. در حقیقت یک رباعی است که در فرصتهای بعدی توسط خیام بازنگری شده است.

جرم که معنای آن روشن است. ماده و عصاره اصلی است. و گل سیاه در این جا استعاره است یعنی از زمین. یعنی خاک. یعنی هر آنچه زیر پای ما است. زحل کنایه از عالم بالا و آسمانها است. یعنی از فرش تا عرش. یا از خاک تا افلاک. همه مشکلات کلی و اساسی آنها را حل و فصل کردم. عنایت بفرماید کلی نه به معنای فلسفی و یا منطقی آن است بلکه به عنوان اصلی و اساسی. و یا به معنای کای منطقی بگیرید یعنی مسائل و مشکلاتی که به همه اشیاء مربوط بوده است. ممکن است باغچه منزل شما مشکل خاص خودش را داسته باشد یا باغ همسایه خیام مشکلات ویژه خود را داشته باشد و یا زن همسایه خیام با شوهرش درگیری های خاص خودش را داشته باشد و ممکن است کلثوم ننه خمیرش را که به تنور می زند کنجل شود و یا به داخل تنور بیفتد و بسوزد. خیام به این مشکلات جزی نپرداخته است بلکه مشکلات اصلی و اساسی. نمونه بارز آن تدوین تقویم با همکاران خودش که واقعا کار شگفت انگیزی است. بن مایه برنامه ریزی است. این نوع از مشکلات. همه این ها را خیام حل و فصل کرده است.  هر مشکل در حقیقت یک لند و گره است. یک مانع است. خیام می گوید همه این بندها را یکی پس از دیگری توانستم حل کنم الا گره کور و  بند ناگشوده مرگ و اجل. این گره را نتوانستم بگشایم. 

بارها تاکید کردم که خیام دغدغه مرگ داشت. اتفاقا عرض کردم که مرحوم زرین کوب دو ماه پیش از درگذشتش که میهمان ما بود پرسیدم مهمترین و اصلی ترین دغدغه شما چیست ؟ فرمودند: مرگ. برایب این نمی شود چاره ای اندیشید. و خیام نیز همین معنا را به زبان دیگری بیان کرده است.      

  • حسن جمشیدی

رباعی 119

شرح رباعیات خیام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی