رباعی 106
دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۰۵ ب.ظ
زیبا آفرین
در دایره سپهر ناپیدا غور
جامیست که جمله را چشانند بدور
نوبت چو به دور تو رسد آه مکن
می نوش به خوشدلی که دور است نه جور
غور بر وزن زور به معنای معنای فرو شدن ، فرو رفتن دقت و تفکر و تأمل در چیزی از ریشه همان غور به معنای تحقیق و تفحص و فرو رفتن است. و جور به معنای ستم است.
در گردش روزگار عمق و ژرفای امور روشن نیست بلکه نامعلوم است. کسی چه می داند که چه خواهد شد. همه بر اساس همین ظواهر پیش بینی و یا پیش گویی می کنند. یک نکته مسلم و مشخص است و آن هم مرگ است. جام مرگ را همگان خواهند نوشید. به بیان دیگر خیام می گوید عمق برنامه و اهداف روزگار را ما نمی دانیم الا این که یک چیزش را می دانیم و آن مساله مرگ است که گریبانگیر همگان خواهد شد. جام مرگ را میچرخانند. نهایت ما در صف و نوبت هستیم. وقتی جام مرگ را سراغ تو آوردند دیگر دست و پا نزن. شلوغ بازی در نیار. این جام را هم بگیر که این نیز حق تو است. آش خاله است بخوری پای تو و نخوری هم پای تو نوشته اند. گریزی از آن نیست. بالاخره باید بنوشی پس چه بهتر که با شادمانی و خوشی آن را سر بکشی. فکر نکن که به تو دارد ظلم می شود نه الان نوبت تو رسیده است.
- ۹۹/۰۴/۲۳