فتاوای خارج از عرف شرع(2)
زیبا آفرین
در حرم مشغول نماز بودم. بعد از نماز یکی از باب امر به معروف و نهی از منکر به حقیر تذکر داد: می دانی که در نماز کف دست باید به زمین بچسبد؟ شما کف دستتان به زمین نمی چسبید. نمازتان باطل است.
خواستم یک جوری سر و ته قضیه را به هم بیاورم، خندیدم و گفتم: خدا خیلی سختگیر نیست. ارحم الراحمین است. قبول می کند.
بنده خدا اصرار داشت که باید حتما کف دستت به زمین بچسبد...
برتیش توضیح دادم که دست من مشکل حرکتی دارد. در شرایط عادی لازم نیست که یقین پیدا کنید که کف دست به زمین حتما چسبیده. بلکه همین که احتمال بدهید که چسبیده کافی است. دستها که باز باشد با توجه به عضلانی بودن کف دست، به زمین می چسبد. لازم نیست خیلی حواستان به کف دست و زانو و پیشانی متمرکز بشود...
بنده خدا هنوز اصرار داشت و پیشنهاد جالبی کرد. هنگام نماز یک دستمال به دستتان بگیرید.
به ایشان عرض کردم: برادر من، کف دست باید به زمین اصابت کند یا به پارچه؟
گفت: من چون وظیفه ام هست که از باب امر به معروف و نهی از منکر باید تذکر می دادم تذکر دادم. همه نمازهای شما باطل است.
لبخندی زدم و گفتم: می دانید دین از کی دچار آفت شد؟
پرسید: از کی؟
گفتم: از زمانی که افراد کم سواد وارد عرصه دین شدند. برادر من کی گفته که امر به معروف بر تو واجب است. تو اول برو مسائل دینی را باد بگیر و بعد توصیه به دیگران بکن.
تا بعد