جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

شرح نهایة الدرایه 15

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۰ ق.ظ

7 ـ قوله[قدس سره]: (فإنّ البحث عن ثبوت الموضوع، و ما هو مفاد کان التامة... الخ)[1].

إرجاع البحث إلى ما ذکر و ان کان غیر صحیح، کما سیتضح ـ إن شاء الله ـ إلا أنه یمکن دفع الایراد المزبور بدعوى: أنّ المراد وساطة الخبر ثبوتا أو إثباتا، ضرورة أن الغرض لیس الحکم بثبوت السنة خارجا، بل ثبوتها بالخبر، و وساطة الخبر ـ إثباتا أو ثبوتا ـ لا تنافی الفراغ عن ثبوت السنة:

مطلب مرحوم آخوند ابتدا توضیح داده شود سپس بیان مرحوم اصفهانی

سخن مرحوم آخوند:

فان البحث عن ثبوت الموضوع، وما هو مفاد کان التامة، لیس بحثا عن عوارضه، فإنها مفاد کان الناقصة.

لا یقال: هذا فی الثبوت الواقعی، و أما الثبوت التعبدی - کما هو المهم فی هذه المباحث - فهو فی الحقیقة یکون مفاد کان الناقصة.

فإنه یقال: نعم، لکنه مما لایعرض السنة، بل الخبر الحاکی لها، فإن الثبوت التعبدی یرجع إلى وجوب العمل على طبق الخبر کالسنة المحکیة به، وهذا من عوارضه لا عوارضها، کما لا یخفى.

و بالجملة: الثبوت الواقعی لیس من العوارض، و التعبدی و إن کان منها، إلا أنه لیس للسنة، بل للخبر، فتأمل جیدا.

اشکال آخوند به شیخ انصاری است. اشکال شیخ در آورده شود.

آخوند می گوید بسیاری از مباحث علم اصول مشمول موضوع علم نیست و مساله علم اصول قرار نمی گیرد. لذا باید موضوع را اعم قرارداد تا بتواند شامل هعمه مسائل علم اصول بشود.

و مسائلی در علم اصول هست که قانون مساله بودن را ندارند. چون قانون مساله این است که آن قضیه باید مفاد کان ناقصه را اثبات کند نه مفاد کان تامه را. آنها که مفاد کان تامه اند نباید جزو اصول قرار بگیرند. از این موارد عبارت است از:

خبر واحد.

بحث تعادل و تراجیح که از اهم مسائل اصولی است نباید جزو مسائل اصولی باشد.

مرحوم آخوند نسبت به خبر واحد تفصیل قائل است. ولی در تعادل و تراجیح می گوید نسبت به دو خبر که با یک دیگر ناسازگارند یعنی تعارض دارند باید دید کدام یک از آنها ثابت است و بعد از ثبوت هر یک از دو خبر مورد مناقشه از حجیت آن در اصول بحث می شود. در حقیقت خبر موضوع علم است ولی در باب تعادل و تراجیح ما از خبر سخن نمی گوییم بلکه از ثبوت موضوع حرف می زنیم و این خارج از اصول است.

اما در خبر واحد دقت شود که موضوع علم اصول، سنت است. سنت را باید ببینیم چیست؟ باید فحص و بررسی کرد که سنت خود خبر است یا محکی خبر؟

خود خبر چیزی است که حاکی از فعل و یا قول و یا تقریر امام است. خبری فعل معصوم یا قول معصوم تقریر معصوم را بیان می کند. جایی که خبر حاکی سنت باشد خبر حجت است. پس در ایت موارد بحث از حجیت است. حکایت خبر را می خواهیم امضا کنیم. این مفاد کان ناقصه است.

اما اگر خبر را حاکی ندانستید بلکه خبر همان سنت و یا فعل و قول و تقریر امام قرار یگیرد بحث در این است که این سنت با خبر ثابت می شود یا نه؟ بحث از ثبوت خبر بحث مفاد کان تامه است و این اصولی نیست.

مرحوم آخوند بین ثبوت اعتباری و ثبوت واقعی فرق می گذارد. در ثبوت واقعی می گوید مساله اصولی نیست ولی در ثبوت اعتباری می گوید مساله اصولی است. پس ثبوت اعتباری مشکل ندارد.

مرحوم اصفهانی پاسخ می دهد: ثبوت واقعی خبر مساله اصولی است. اگر ثبوت واقعی مساله اصولی باشد به طریق اولی ثبوت اعتباری مساله اصولی است. مرحوم اصفهانی همان ثبوت واقعی را هم مساله اصولی می داند در نتیجه به طریق اولی در ثبوت اعتباری مساله اصولی خواهد بود. ثبوت واقعی خبر مفاد کان ناقصه است. پس اختلاف اصفهانی و آخوند در مقاد کان است که در این موارد ناقص است یا تام است.

در این جا دو مطلب باید کاملا تبیین بشود:

مطلب اول: مفاد کان ناقصه را باید بیان کنیم. وقتی می گوییم کان زید قائما از وجود زید فارغیم از قیامش بحث می کنیم. در هر مفاد کان ناقصه از ثبوت فی نفسه موضوع فارغیم.

در مفاد کان تامه در مقام ثبوت خود موضوع هستیم. وجودش را می خواهیم ثابت کنیم. یعنی بحث از ثبوت خود زید است نه قیام او. در مفاد کان ناقصه بعد از فراغ از ثبوت موضوع است. 

مطلب دوم: مراد از ثبوت واقعی چیست؟ ثبوت واقعی خیلی مبهم نیست. شاید روشن باشد که چیست. واقعا در برابر اعتبار است. ثبوت واقعی به دو قسم تقسیم می شود که معنای آن روشن تر می شود:

ثبوت یا در مقام خارجی است.

و یا در مقام کشف است.

ثبوت واقعی در مقام خارجی این است که واقعا در خارج محقق شود. موجود باشد. مانند وجود زید یا وجود قیام برای زید.

ثبوت در مقام کشف که به آن مقام اثبات هم گفته می شود این که پیش من ثابت بشود.

پس یکی مرحله ثبوت است و دیگری مرحله اثبات است. ثبوت یعنی مرحله خارج و جهان عینی و واقعی و اثبات یعنی در مقام علم و در مقام فهم. این موضوع خارجا از ثبوتش فارغیم؛ یا کشفا و علما از ثبوتش فارغیم.

مرحوم اصفهانی می فرماید اولا ما بر این ارجاع آخوند اشکال داریم. بحث تعادل و تراجیح و خبر واحد را ارجاع داد به بحث از ثبوت خبر. این ارجاع را رد می کنیم. در شق اول ارجاع می دهد به ثبوت خبر اشکال می کند  بعد شق دیگری را مطرح می کند که بحث تعادل و خبر واحد ارجاع داده نشود.

این که خبر همان سنت باشد-نه حاکی از سنت- و بحث تعادل و تراجیح بحث از ثبوت حجت است. در اشکال دوم می گوید برفرض که اشکال را پذیریم آیا این دو بحث در ثبوت موضوع است یا بحث در موضوع است؟ بعد از فراغ از ثبوت.

اصفهانی می گوید هم ثبوتا و هم اثباتا مفاد کان ناقصه است. و بعد مرحوم اصفهانی می گوید ما ثبوت واقعی نداریم خبر نمی تواند واقعا سنت را ثابت کند. در هر صورت کلام آخوند را رد می کند.

مرحوم اصفهانی سه مطلب را در این جا مطرح می کند:

مطلب اول ارجاع را غلط می داند.

مطلب دوم ثبوت واقعی مفروغ عنه است.

مطلب سوم اصلا ثبوت واقعی را از طریق خبر منکر می شود.

در این جا دو مقدمه بیان شده است:

مقدمه اول:

أما وساطة الخبر إثباتا، فمعنى ذلک انکشاف السنة بالخبر، کما تنکشف بالمحفوف بالقرینة وبالتواتر، وأین التصدیق بانکشاف شیء بشیء من التصدیق بثبوت الشیء، وما هو اللازم فی الهلیّة المرکبة هو الثانی دون الأول؛ بداهة أن انکشاف شیء بشیء لا ینافی الفراغ عن ثبوته، و انکشاف السنة ـ المفروغ عن ثبوتها ـ من لواحقها و عوارضها بعد ثبوتها.

در ارجاع مرحوم آخوند خبر واسطه می شود برای ثبوت سنت. و ما بحث می کنیم که خبر واحد می تواند اثبات کند سنت را یا نه؟ پس در واقع بحث ما در باب تعادل و تراجیح و خبر واحد خبر را واسطه قرار می دهیم برای ثبوت سنت و یا اثبات سنت. چه واسطه برای ثبوت و چه واسطه برای اثبات فرقی نخواهد کرد.

 

[1] - الکفایة: 8 / 18.

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی