جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 42

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۲ ب.ظ

چهاربیتی چهل و دوم

گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولی است خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند
فردا بینی بهشت هم چون کف دست
خیام در این شعر اشاره به یکی از باورهای رایج دارد. اهل جهنم. واقعا چه کسی اهل جهنم است؟ بعضا معتقدند خداوند چنان جهنم را گله گشاد ساخته است که برای همه جا هست. فکر نمی کنند که جهنم و بهشت همان اعمال خود ما است. خلق الله از بام تا شام دروغ می گویند و نمی بینند. تهمت می زنند و نمی بینند. به حق و حقوق یتیم و پیره مرد و پیره زن و بیوه زن و... تجاوز می کنند اینها را نمی بینند فقط به موی سر و شراب و... چسبیده اند.
خیام به این اندیشه و نوع نگاه می تازد. با این تفکر سر ناسازگاری دارد. خیام می گوید: شنیده ام که گفته می شود انسانهای مست اهل دوزخ هستند. این یک نظر فقهی است. به عنوان یک نظر بیان شده است ولی نمی شود خیلی با این نظر و دیدگاه موافق بود و کار زندگی را مبتنی بر این دیدگاه برنامه ریزی کرد. اگر عاشق و میخواره بخواهند دوزخی باشند پس چه کسی در بهشت خواهد بود؟ بهشت هم چون کف دست خواهد بود یعنی خالی از افراد. یعنی بهشت بدون بهشتیان. این نیز ضرب المثل رایج خراسان است از کف دست که یک لاخ مو ندارد چی می خواهی بکنی.
شاید از بهشت بی بهشتی بشود فهمید که منظور از عاشقی و میخوارگی چیست؟ خیام پرده را تا اندازه ای بالا زده است. گوشه چشمی به عاشقی و میخوارگی داشته است. باید این راز را از زیر زبان خیام بیرون کشید. منظور تو از عاشقی و میخوارگی چیست؟
حسن جمشیدی خراسانی

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی