جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

رباعی 7

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ق.ظ

زیبا آفرین

رباعی هفتم

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
گفته اند جزو رباعیات منتسب به خیام است.
به جای جمشید، بهرام گفته اند ولی بهرام با جام مناسبتی ندارد. بعضی به جای روبه شیر آورده اند.
منظور از گور اول حیوان است چه گوره خر و چه گراز و گور دوم به معنای قبر است.
جمشید که همگان را در عیدگاه بزرگ دعوت کرد و چون تاج بر سر نهاد و جام جهان نما را به دست گرفت و خورشید تابان برآن شوکت افزود و وی بر همه هستی سلطنت یافت را به خاطر بیاورید ولی عاقبت بدانید که فرجامش چه شد؟ همان قصر همان برج و بارو و همان شوکت و جلال فرو ریخت و به ویرانه ای بدل شد  که در آن حیواناتی چون آهو و روباه لانه کرده و در آن به زاد و ولد پرداختند. آهو که خوراک اهالی آن قصر بود اینک بر فراز آن جولان می دهد و می زاید و نسلش را ازدیاد می کند و از قصر سازان و قصر نشینان و قصر بانان خبری نیست. آن همه تبدیل به ویرانه و لانه موران شده است.
بهرام که شکارچی ماهری بود و گوره خر می گرفت، خود گرفتار شکار مرگ شد و جایش سینه قبرستان شد. بهرام که شکار به چنگ می گرفت این بار گورستان بهرام را به چنگش بگرفت‌.
در این رباعی سخن از بی وفایی دنیا است. و به هیچ کس هم وفا نکرده است. دنیا است دیگر. او می رود و دیگران را زیر چرخ و بال خود له می کند. هرچه باشد سهم ما از زندگی همان است که بهره برده ایم و الا چیزی با خود نمی توان برد. قصرها خراب و قصرنشینان مرده و قصربانی نخواهد بود و ما که جای خود داریم.
جمشید و بهرام شاید مظهر دو قدرت بودند:
 یکی در عرصه سیاست و تدبیر و حکومت
 و دیگر در عرصه قدرت و جسارت
 و هر دو هم پایان یافتند و از بین رفتند. هم تاج و تخت و هم قدرت و توان همه از بین خواهد رفت. آنان که می خواهند بر وسعت حکومت خود بیفزایند و در اندیشه امپراطوری هستند و چه آنها که در اندیشه تقویت بنیه نظامی، دست آخر چه خواهند شد جایی جز سینه خاک نیست. پس حال مردم را باید داشت و به فکر الان مردم باید بود.
به نظر می رسد این رباعی خیام بیشتر موعظه و نصیحت برای دیگران است تا وصف حال خود‌. و بیشتر مخاطب او حکومت و حاکمان است تا توده مردم. چون توده مردم که آه ندارند تا با ناله آن سودا کنند.

 

  • حسن جمشیدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی