جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقدمه فتوحات» ثبت شده است

17- ثم شرعت فی الکلام بلسان العلام فقلت و أشرت إلیه صلى اللّه علیه و سلم. حمدت من أنزل علیک الکتاب المکنون الذی لایَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ المنزل بحسن شیمک و تنزیهک عن الآفات و تقدیسک فقال فی سورة ن بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ.

در این فراز شیخ اعظم در مقام خداوندگار قرار گرفته و می خواهد از موقعیت الوهیت و ربوبیت با رسول گرامی اسلام سخن بگوید. البته به صفت بارز علام خداوند عتصریح می کند. علام یعنی کسی که خیلی می داند و چیزی نیست که نداند. آن گاه به حمد و سپاس خداوند می پردازد از آن جهت که قرآن کریم را بر ایشان فرستاده است. البته قرآن را با ویژگی مکنون بیان می فرماید. منظور سوره واقعه آیه شریفه77 و 78 است که می فرماید: انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لایمسه الا المطهرون. قرآن کتابی است که هرکس بدان دست نیابد بلکه فقط پاکان هستند که می توانند به آن نزدیک بشوند و بهره ببرند.

خود مطهر معنای روشنی ندارد بلکه مبهم است. منظور از طهارت چیست؟ طهارت جسمانی است یعنی وضو داشته باشد؟ یا طهارت معنوی و روحانی است؟ روحش پاک از هر آلودگی باشد؟

لایمسه هم که در آیه شریفه آمده و شیخ اعظم هم آن را بیان کرده است؛ به چه معنا است؟ منظور مس، دست دست ظاهری و فیزیکی است یا منظور بهره بردن از قرآن کریم است.

البته به نظر حقیر هر دو معنا هم می تواند باشد. فردی که می خواهد به قرآن دست بزند باید-باید اخلاقی یا باید ارزشی نه فقهی- وضو داشته باشد. خانمها در ایام زنانگی خود نباید به قرآن و صفحات و آیات آن دست بزند. یا فرد جنب نباید قرآن را به دستش بگیرد و... ضمن آن که بهره بردن از آیات قرآن هم پاکی و زلالی خاص خودش را می طلبد. کسی که دل پر کینه دارد و یا خسیس و حسود و... و دارای روح آلوده است چندان بهره کافی و وافی از قرآن نمی برد. باید دلی پاک و نرم داشته باشد. و این همه سخن از ارزشمندی و اعتبار و اهمیت و قداست قرآن است.

منظور از قرآن هم چندان روشن نیست. آیات قرآن یا اوراق قرآن همه آن چیزی است که به آن قرآن گفته می شود. یک آیه هم قرآن است و تمام قرآن هم قرآن است. حتی به کار رفتن یک آیه درز قرآن در متون دیگر نیز قرآن گفته می شود. الا این که در آن جا منظور همان محل نوشته شده است.

خلاصه کلام آن که چنان که عرض شد آیه روشن نیست بلکه ابهام دارد به بیان دیگر جزو متشابهات است لذا استدلال به آن برای حرمت دست زدن کافی نیست. آن چه از آیه و نیز روایات اثبات می شود لایمسه زبان نهی نیست بلکه نفی است. و نفی دال بر کراهت می کند. گرچه حتی نهی هم در مواردی دلالت بر کراهت می کند. اما نکته مهم این که از باب حرمت و ادب قرآن، باید شرط ادب را لحاظ کرد و از دست زدن به قرآن بدون وضو پرهیز کرد و این از باب احترام و ادب است نه از باب حکم فقهی و شرعی. گاه لازم است آیه ای را ببیند و مطالعه کند و قصدش بهره بردن از قرآن است. باید بین ارزش و اعتبار و قداست قرآن از یک سو و حرمت نهادن به آن از سو دیگر و نیز فاصله نینداختان بین قرآن و مردم از دیگر سو حد وسط را نگه داشت. گاهی تفکرات این چنین تند و افراطی قرآن را از دسترس دور نگه می دهد. و این خلاف نزول قرآن است. نقض غرض خواهد بود. البته وضو گرفتن در همه حال نیکو و پسندیده است.

در ادامه شیخ اعظم برای قرآن کریم چند صفت بیان فرموده است:

قرآن کریم کتابی است که جز پاکان بدان دست نیابند.

قرآن کریم کتابی است که بر اساس صفات نیک نبی اکرم نازل شده است.

قرآن کریم پیامبر را از آفات تنزیه می کند.

قرآن کریم پیامبر را تقدیس می کند. چنان که در سوره قلم تا آیه 5 بدان تصریح فرموده است:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ. مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ. وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ. وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ.

   به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. نون! سوگند به قلم و آنچه مى‏نویسند. تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى. و بى‏گمان تو را پاداشى بى‏منت‏ خواهد بود. و راستى که تو را خویى والاست. به زودى خواهى دید و خواهند دید!

 

18- ثم غمس قلم الإرادة فی مداد العلم و خط بیمین القدرة فی اللوح المحفوظ المصون کل ما کان و ما هو کائن و سیکون و ما لا یکون مما لو شاء و هو لا یشاء أن یکون لکان کیف یکون من قدره المعلوم الموزون و علمه الکریم المخزون فسُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمّا یَصِفُونَ ذلک اللّه الواحد الأحد فتعالى عما أشرک به المشرکون.

در این فراز بیشتر اشاره دارد به مرحله آغازین خلقت. یعنی تهیه مقدمات جهت آفرینش عالم.

قلم اراده الهی در مرکب علم الهی فرو رفت و غوطه ور شد و به دست قدرت الهی در لوح به نگارش در آمد و از هر آفت و تغییر و دگرگونی محفوظ و مصون ماند. تمام آن چه بود و هست و خواهد بود و آن چه که نیست که اگر بخواهد که باشد و حال آن که نمی خواهد که باشد هر گونه که باید باشد از قدرت و توانایی معلوم و موزونی که دارد و علمی که دارد و کرامتی که دارد و همه اینها که خزانه اش در نزد پروردگار است یعنی منبع و منشا آنها نزد پروردگار است نگاشته است. یعنی طبق اراده الهی قلم صنع به کار گرفته شد و نگاشت آن چه که باید می نگاشت. پس خداوند سبحان منزه است. پروردگار تو غالب است از آن چه بخواهند او را در وصف بیاورند(صافات 180). او خداوند یکتا و بی همتا است. و او فراتر از آن چیزی است که مشرکان بخواهند برای او شریک قرار می دهند.

  • حسن جمشیدی