جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

مصاحبه اینستاگرامی با کارگزاران سازندگی

مجموعه گفت‌وگوهایی پیرامون تاثیرات کرونا بر زندگی ایرانیان و نظام حکمروایی در ایران
June 23, 2020 by

دین باید به قلمرو خاص برود و به کار اصلیِ خودش بازگردد
حسن جمشیدی پژوهشگر دین و فلسفه در رابطه با وضعیت جامعه در ایام پسا کرونا می‌گوید: از آنجا که خود شرایط فعلی کرونا نامشخص است پرداختن به آینده مساله ای بغرنج محسوب می‌شود و در واقع تمام اظهار نظرها بر اساس اطلاعات موجود است و شکل پیش بینی به خود می‌گیرد.
او ادامه می‌دهد: این اولین باری نیست که جامعه ایران و به خصوص شهر مشهد گرفتار چنین مساله ای شده است و ما در گذشته نیز با موضوعاتی چون طاعون و بیماری های واگیردار دیگری مواجه شده ایم، البته باید به این موضوع توجه داشت که اینبار و در شرایط شیوع کرونا موضوع متفاوت است.
جمشیدی با تاکید بر محدودیت افراد و جامعه در ارتباطات واطلاعات در گذشته اظهار می‌کند: در گذشته جوامع محدود به خود بودند و مشکلاتی از این دست در یک فضای مشخص ایجاد و حل می‌شد و اگر حادثه ای اتفاق می‌افتاد موضوع مهار می‌شد اما باید گفت که در جریان ظهور پدیده کرونا دیگر ما شبیه به جزیره ای که در گذشته بوده‌ایم نیستیم و در واقع دیگر افکار جزیره‌ای پاسخگوی شرایط نیست و فهم این موضوع اولین کارکرد کرونا برای ماست.
این پژوهشگر می افزاید: در دنیای کنونی و شرایط حال حاضر نمی‌توانیم دور خودمان دیوار بکشیم و خود را جدای از دیگر جوامع تصور کنیم، ما هم اکنون در یک دهکده جهانی(تعبیر مک لوهان از جهان کنونی) زندگی می‌کنیم، حصارها باید شکسته شود ما هم اکنون در جهانی زندگی می‌کنیم که همه چیز در آن دارای اهمیت است وهمگان به هم ربط دارند،چنانچه یک ویروس در زمان کوتاهی از چین به بقیه کشورها صادر شده و علی رغم پنهان کاری ها خیلی زود گسترش می یابد ، حالا باید دید آیا می‌شود در برخورد با این اپیدمی جهانی از دنیا فاصله بگیریم؟
 جمشیدی با تاکید بر اهمیت خواسته‌های اولیه انسانی و اهمیت بشر امروزی به آن خاطر نشان می‌کند: در ابتدای هر موضوعی این سلامت افراد است که دارای اهمیت می‌باشد و بعد از آن بقیه مسائل از جمله مساله دینداری مطرح است،در واقع یک فرد باید از سلامت جسمانی برخوردار باشد تا بتوان به او تعلیمات دینی و مذهبی داد.
به گفته این پژوهشگر این کروناست که مجددا توجه ما را به جامعه جهانی معطوف کرده است، جامعه ای که باید تابع قوانین آن باشیم، ما در این جامعه دیگر حقوق اسلامی نداریم این تعبیر غلطی است، بلکه چیزی که دارای اهمیت است حقوق بشری است که شامل همه افراد و حق آنان از استفاده در منابع می شود که البته شرط استفاده از آن نیز این است که ما از حقوق خود تجاوز نکنیم.
او عنوان می‌کند: این روزها افزون بر رابطه انسان با خداوند مسائلی دیگری چون رابطه انسان با انسان و حتی انسان با حیوان و انسان با طبیعت مطرح است و ما در مقابل همه آنها وظائفی داریم.
جمشیدی با اشاره به اهمیت درک اینکه ما دیگر نمی‌توانیم خود را جدای از سایر جوامع بدانیم بیان می‌کند: فارغ از دعوای حاکمان مردمان تمام دنیا می‌خواهند تا در سلامتی به زندگی خود ادامه دهند، کرونا بار دیگر به ما یاد آوری کرد که بنی ادم اعضای یکدیگرند و درد بقیه مردم برای ما نیز مهم است.
به گفته او این روزها فضای مجازی در واقع دنیای واقعی‌تری است و ما باید بدانیم که در این وضعیت وظیفه ما چیست و ما باید چه کاری بکنیم، این چیزها ما را در آستانه هم قرار داده و با توجه به این وضعیت و کرونا باید بدانیم در حال حاضر باید چ کاری برای درمان آن باید انجام بدهیم؟
جمشیدی همچنین با اشاره به حواشی اخیری که در خصوص مساله طب اسلامی در برخورد با بیماری کرونا بوجود آمده است می‌گوید: برخی از افراد این روزها طب مساله طب اسلامی را مطرح کرده‌اند که نمی‌توان آن را پذیرفت، چیزی به نام طب اسلامی وجود ندارد و هرچه که هست تجربه است و برخی روایات پراکنده!
او ادامه می‌دهد: اگر به زندگی حضرت علی نگاهی بیندازیم و رفتارهای ایشان را می‌بینیم که این حضرت فعالیت‌های متعددی از جمله کاشت نخل و یا حفر چاه انجام می‌داده‌اند ، فعالیت‌هایی که کاملا نیاز به تجربه دارد، اما سوال این است که آیا در حال حاضر ما نیز چنین کارهایی را انجام می‌دهیم و مثلا اگر امام با هدفی اقدام به کاشت نخل می کردند ما نیز باید بدون فکر همان عمل را تکرار کنیم؟ و یا اصولا چون این حضرت چنین فعالیت هایی داشته اند آیا چیزی به اسم چاه کنی اسلامی و کشاورزی اسلامی ... وجود دارد؟
جمشیدی با آوردن این مثال‌ها تاکید می‌کند که امور تجربی نیاز به تجربه و کسب علم دارند و هر عملی بر حسب نیاز صورت می‌گرفته و و در حوزه دین جای نمی‌گیرد! در حوزه پزشکی نیز چنین است و اگر هم ما شخصیت‌های بزرگی چون بوعلی سینا و زکریای رازی و ... داشته‌ایم آنان نیز متخصصان زمان خود بوده‌اند مانند پزشکان دنیای کنونی! همه اینها در حوزه تجربه می‌گنجد و ماحصل ه

حسن جمشیدی خراسانی, [۲۴.۰۶.۲۰ ۰۰:۰۸]
مه‌ی آن‌ها نهایتا به کتبی چون کتاب طب هریسون می انجامد که مرجعی است که هم اکنون در اختیار ماست و امکان کنار گذاشتن آن وجود ندارد.
او اضافه می‌کند: در این حوزه حتی کسانی که مدعی طب اسلامی هستند نیز حاضر نیستند به روش‌های درمانی که در گذشته وجود داشته و هیچ مبنای علمی ندارد عمل کنند، صریح‌تر آن‌که هیچکدام از آن‌ها حاضر نیستند این روزها دندان درد گرفته‌شان را با انبر بکشند!
جمشیدی با گله از اقدامات برخی افراد می‌گوید: سوال اینجاست که چرا عده ای به خاطر منافع دنیوی خود حاضر به بدنام کردن دین شده‌اند؟ دین خود با مسائل متفاوتی در شرایط پیشرفت روزمره تکنولوژی مواجه است و بجای آنکه این افراد به کمک حل این مسائل بیایند مشکلات بزرگتری ایجاد می‌کنند، برخورد با کرونا نیز به عنوان یک ویروس در حوزه های تجربی و پزشکی است!
همه دنیا گرفتار این ویروس هستند اما برخی هم آنرا به حوزه نژادی می‌برند که می‌توان گفت این همان تفکر بسته و جزیره ای ست که جواب نمی‌دهد. این مساله جهانی است وهیچ چیزی از نظر دیگران پنهان نمی ‌ماند.
 او با تاکید بر اینکه پایه بسیاری از فنون طب موسوم به طب اسلامی روایات پراکنده هستند می‌گوید: به عنوان مثال در منبع شناسی و ماخذ شناسی تاکید شده است که چیزی به نام طب الرضا قابل اعتنا نیست و اگرهم باشد به صورت منطقه ای است! به این ترتیب این مهم است که ما درحوزه دینی خودمان بدانیم که دین تا کجاها می‌تواند پیش برود.
به گفته این پژوهشگر چیزی به اسم طب اسلامی وجود ندارد و این اصطلاح یک وصله ناچسب است و هرکسی می‌گوید اهداف منفعت طلبانه دارد. چیزی به نام فقه پزشکی نیز وجود ندارد، پزشکی یک سیستم است و نیاز به تحصیل و تجربه دارد و این سیستم با چند روایات قابل حل نیست، یک فرد برای ورود به این حوزه باید درس بخواند پس چطور می‌شود همه اینها را با چند روایت حل کرد؟
او با اشاره به گمانه زنی‌هایی در خصوص کم رنگ تر شدن مساله دینی بعد از کرونا می‌گوید: اعتقاد من این است که چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد، درست است که مساجد و مناسک مذهبی در حال حاضر بسته است اما آیا می‌توان گفت که این موارد شاخص‌های دین و دینداری هستند؟ زمانی‌که از دین صحبت می‌کنیم باید قلمرو دین را مشخص کنیم، به عنوان مثال آیا پیش از شهادت امام رضا در مشهد و ساخته شدن حرم دین وجود نداشت؟ دین از مرقد ائمه گرفته نمی‌شود بلکه از خود ائمه است و خود ائمه هم ازطریق روایات و منابع دینی در بین ما هستند، و ما هم از این روایات استفاده می‌کنیم. اما نهایتا باید ببینیم گوهره آنها چیست و واقعا دین از ما چه می‌خواهد، آیا ما نماز می‌خوانیم که نماز بخوانیم؟یا روزه می‌گیریم که صرفا روزه گرفته باشیم؟
او می‌افزاید: لازم است با توجه به شرایط کنونی بازنگری ویژه ای در دین انجام شود اما آنچه مشخص است این است که دین حذف نخواهد شد چون دین یک نیازاساسی بشر است، هرچند دینی که توسط مداحان تروییج و معرفی شود که پوپولیستی است محکوم به جمع شدن است.
 این پژوهشگر ادامه می‌دهد: قرار نیست لزوما هر موضوعی از درون دین در بیاید! قرار نیست هرچیزی را در قالب دین دربیاوریم و به آن بچسبانیم. بعد از انکه چیزی کشف می‌شود آنرا از دین درنیاورید بلکه اگر می‌توانید نشانه ها را پیش از آنکه کشف شود پیدا کنید، آیات دین چند وجهی است و تفاسیر متفاوتی دارد که البته به نوعی کارآمدی دین را نشان می‌دهد اما این موضوع نباید باعث شود به دنبال نشانه هر چیزی از دل دین بود چون اینکار نیاز به تخصص دارد، باید درک کنیم که نمی‌شود هرچیزی را به دین ربط داد چرا که چون دینی نیست به وسیله دین هم قابل حل نیست! در واقع باید بدانیم هر مقوله ایی در حوزه خودش قابل بررسی است.
 جمشیدی در خصوص آثار و تبعات این نوع تفکر با آوردن مثالی از قران می گوید: ما قران را کم خوانده یا اصلا نمی‌خوانیم. در زمان حضرت یوسف بعد از آن خواب معروف، حضرت یوسف از مردم نخواست نماز بخوانند و... بلکه به عنوان یک فرد کاردان که فرستاده الهی هم هست از مردم خواست تا بکارند و تلاش کنند، چرا ما از دین درس نمی‌گیریم؟
او در پاسخ به سوالی در خصوص حکومت اسلامی یا حکومت دینی وجود نیز تاکید می‌کند که چنین چیزی نیز وجود ندارد و ادامه می‌دهد:مگر چندتا از پیامبران حکومت کرده اند؟ سابقه حکومتی ما(پیشوایان) بسیار کم است پس چگونه ما می‌توانیم دنیا را با این تجربه اداره کنیم؟حکومت هم یک مساله تجربی است ونیاز به تجربه و کسب آموزش دارد، علم سیاست باید اکادمیک فرا گرفته شود، در حوزه های علمیه دیپلماسی آموزش داده نمی‌شود،ما در حوزه آنچه می‌خوانیم دین است یعنی تلکیف مردم در رابطه ما مسائل عبادیشان! هرچند من در این حوزه نیز معتقدم حتی اگر مردم واقعا کار خوبی انجام دهند کار دینی کرده اند.
جمشیدی می‌افزاید: دروه رنسانس اسلام هم به خاطر رفتارهای اشتباهی که مثلا در عربستا یا سایر کشورهای اسلامی انجام می‌شود،

نزدیک است. اسلام قرائت‌های بسیاری دارد. اما سوال اینجاست که ما از کدام استفاده کنیم؟ انتخاب سخت است پس بهتر است بگذاریم دین به امور خودش بپردازد.
این پژوهشگر بیان می‌کند: دین یک گوهر دارد و ان اخلاقیات است که بهتر بود به جای همه این وصله‌ها به سراغ آن می‌رفتیم نه اینکه طوری رفتار کنیم که بعد از این همه زمان به دنبال مسائل پیش پا افتاده باشیم. همه اینها به آن خاطر است که دین را از گوهر خود جدا کردیم و چیزهایی را به آن ربط می‌دهیم که ربطی به دین ندارد، با این کارها نام دین را خراب نکنیم.

  • حسن جمشیدی