جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

جمشیدی خراسانی jamshidi khorasani

دین فلسفه عرفان

با شما در باره دین، فلسفه و عرفان سخن می گوییم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه

۴ مطلب با موضوع «مباحث فقهی :: صدای زن» ثبت شده است

زیبا آفرین
بررسی صدای زن
در رابطه با صدای زن از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد و نیز در فقه مورد بررسی قرار گرفته است.
گوینده یا شنونده
یکی خود زن به عنوان مکلف آیا می تواند با نامحرم سخن بگوید یا نه؟
یکی شنونده است که آیامی توان به سخن زن نامحرم گوش بدهد یا نه؟
در عرصه "صدای زن" مکلف هم می تواند خود گوینده باشد و می تواند شنوده باشد.  
ما با دو نوع مکلف در بادی امر مواجه هستیم.
یکم- خانمی که حرف می زند مانند:
خانمی که برای خرید به بازار می رود. نان می خرد و یا سیب زمینی و پیاز و یا لباس و یا طلا و جواهر و یا در صف مرغ و تخم مرغ و روغن و ...
خانمی که فروشنده است و کالا را برای دیگران توصیف می کند. چه به صورت حضوری به عنوان ویزیتور و یا به صورت تلفنی.
خانمی که در رستورانها و کافی شاپها و ... سفارشات را ثبت می کنند و یا در فروشگاههای بزرگ افراد را برای خرید راهنمایی می کنند...
خانمی که در محافل و مجالس به عنوان مسوول سخنرانی می کند. مثل نماینده های مجلس و شورای شهر و روستا و یا وزیر و یا معاونان و یا مدیران کل و یا فرمانداران و بخشداران...
خانمی که به عنوان نامزد انتخاباتی سخنرانی می کند. چه عضویت در شرکتها و چه نمایندگی شورای شهر و مجلس شورای اسلامی و...
 خانمی که قرآن می خواند و آن هم به ترتیل یا با صوت برای دیگران و یا نزد معلم مرد خود...
خانمی که مداح یا روضه خوان است.
خانمی که مجری برنامه ها است. مانند گویندگان خبر و یا مجریان برنامه های تلوزیونی و...
خانمی که آوازه خوان است به صورت فردی و یا همراه کروه.
خانمی که دکلمه و یا شعر می خواند...
من تلاش نکردم که موارد سخن گفتن خانمها را استخراج کنم که چند گونه می تواند باشد. مواردی که بیان شد تقریبا دامنه سخن گفتن را به سامان می کند.
تمامی مواردی که در بالا بیان شد خانم به عنوان متکلم و سخنگو است و شنوده می تواند زن و یا مرد باشد.  
دوم- کسی که صدای زن را می شنود. چه شنوده آن مرد باشد یا زن؛ البته بیشتر پرسش مورد نظر مرد است که صدای زن را بشنود. گرچه بعضی بین مرد و زن فرقی نگذاشته اند.  
لااقل می شود گفت:
1- گفتگوی خودمانی(دو طرفه است. گوینده و شنونده)
2- گفتگوی بازاری یا بازاریابی(نیز دو طرفه است گوینده و شنونده)
3- سخنرانی(که یک سویه است و طرف مقابل گوش می دهد. یا در کلاس و یا در مجلس و محفل... بیشتر القاء مطلب است). حتی دکلمه خوانی و یا شعرخوانی را هم در این مجموعه قراربدهید.
4- آواز خوانی
آواز خوانی می تواند تلاوت قرآن باشد برای دیگران.
تلاوت قرآن باشد برای معلم و یا استاد خودش.
ادعیه باشد مانند دعایب کمیل یا ندبه و...
حدیث پیامبر و یا ائمه باشد برای دیگران
مضامین روایات و آیات باشد مانند اشعار و غزلیات و...
خواندن ترانه ها و...
اجازه بدهید در آغاز چند حکم شفاف و روشن را از لابه لای حکمهایی که توسط فقهای عظام بیان شده است به عرض شما عزیزان برسانم.
جمشیدی خراسانی
ادامه دارد
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
با اندکی دستکاری روایت فوق را خانم درصات حمدانی می خواند. شاید عمده دستکاری ایشان اضافه کردن عایشه مادر تو باشد که به احتمال زیاد همین نکته هم حساسیت برانگیز شده است. علیرغم آن که نام شریف حضرت زهرا سلام علیها و نیز حضرت امیر و امام حسن و امام حسین توسط وی برده می شود. ولی احتمالا این اسامی نتوانسته اند نام عایشه پوشش بدهد یا دست کم کم رنگ کند.    
ادامه دارد. اثرگذاری کلیپ
اجرای خانم دُرصات حمدانی شیوه جدیدی بود به جای استفاده از شعر و یا ترانه از متن یک روایت استفاده کرده بود. خود قصه بسیار زیبا و جاندار و شیوه اجرای او به قصه جان تازه ای می داد. اجرای بسیار زیبا بود. خیلی با وقار ایستاده و با طمانیه خاصی متن روایت را می خواند. طبق بیشتر موسیقی های عربی متن و صدای خواننده بر ابزار موسیقی استعلا یا استلا داشت. در بگران و پس زمینه گویا از حداقلهای وسایا موسیقی استفاده شده بود.
تقریبا شیوه جدیدی بود. یا لااقل برای من جدید بود. چندی قبل هم در تولد پیامبر اکرم(ص) همین کلیپ را برای من فرستاده بودند.
جدای از زیبایی، بسیار سوزاناک بود. با تمام وجود اندوه آن کودک یتیم درمانده از جنگ را بر روح انسان فرو می ریخت. غم نامه بود. نه ترانه. هر دو باری که من گوش کردم فقط اشک ریختم.
شاید از مهربانی پیامبر که واقعا چنین بود.
شاید از درد و رنج های پیامبر که واقعا چنین بود.
شاید از مظلومیت پیامبر که نیز چنین بود.
و شاید از جنگ
و شاید از کودکان باقی مانده از جنگ
و شاید از درد و رنجهایی که جنگ به بار می آورد...
نمی دانم فقط اشک ریختم. تنها مرحمی بود که می توانست به اندوه من التیام ببخشد.
از این که پیامبر اکرم این قدر به مردم و درد دل مردم نزدیک بود بر خودم می بالیدم که پیرو او هستم. و از این که پیامبر این قدر به بچه های یتیم نزدیک بوده است نیز خوشحال بودم چون یتیم بومد درد یتیسم را به خوبی درک می کرد... تازه داشت حالیم می شد که چرا در قرآن این قدر به بچه های یتیم تاکید شده است. در یک کلام باید گفت: جزو کلیپ های تاثیر گذار بود...
ادامه دارد
جمشیدی خراسانی
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
متن کلیپ:
متنی که خانم درصا حمدانی می خواند روایت زیر است البته با تغییرات جزیی.
یحکی أن فی یوم خرج النبی صلی الله علیه وسلم لیؤدی صلاة العید. فرأی أطفالاً یمرحون و یلعبون ولکن کان بینهم طفلاً یبکی وحیداً و ثوبه ممزق، فإقترب منه صلی الله علیه وسلم و قال له: مالک تبکی ولا تلعب مع الصبیان؟ فاجابه الصبی: لقد قتل أبی فی إحدی الحروب الإسلامیة وتزوجت أمی فأکلوا مالی واخرجونی من بیتی، وأنا لیس لدی مأکل ولا مشرب ولا ملبس ولا بیت یأوینی، وعندما رأیت الأطفال یلعبون تجددت أحزانی فبکیت علی مصیبتی. فأخذ النبی صلی الله علیه وسلم بید الصبی وقال له: اما ترضى ان اکون لک ابا وفاطمة اختا وعلی عما والحسن والحسین اخوین؟ فعرف الصبی أنه رسول الله صلی الله علیه وسلم فقال علی الفور: وکیف لا أرضی بذلک یا رسول الله، فأخذه الرسول صلی الله علیه وسلم إلی بیته وکساه ثوباً جدیداً واطعمه وبعث السرور فی قلبه من جدید. فرکض الصبی بین الصبیان یرکض ویلعب، فقال له أحد الصبیان أما کنت تبکی قبل قلیل؟ فما الذی جعلک الآن مسروراً وفرحا؟ فقال الیتیم: کنت جائعا فشبعت وکنت عاریا فکُسیت وکنت یتیما فأصبح رسول لله ابی وفاطمة الزهراء اختی وعلی عمی والحسن والحسین اخوتی. فقال الصبیان علی الفور: لیت آبانا قتلوا فی الحرب لنحصل علی ما حصلت أنت علیه. وعاش الطفل فی کنف الرسول صلی الله علیه وسلم حتی توفی، فلما وصل إلیه نبأ وفاته خرج من البیت یبکی ویهیل التراب علی رأسه صارخاً: الآن صرت یتیماً... الآن صرت غریباً، فقام أحد الصحابه بکفالته.
گفته اند: نبی اکرم(ص) روزی برای ادای نماز عید بیرون شد. کودکان را دید که با نشاط بازی می کردند.  در بین آنها کودکی بود که گریه می کرد و تنها بود. لباس کهنه به تن داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله به او نزدیک شد از او پرسید: چرا گریه می کنی؟ چرا با دیگر کودکان بازی نمی کنی؟
آن کودک پاسخ داد: پدرم در یکی از جنگهای اسلامی کشته شد. و مادرم شوهر کرد و تمام اموال من را خورد و مرا از خانه ام بیرون انداخت. دیگر من نه خوردنی دارم و نه نوشیدنی و نه پوشیدنی و نه خانه ای که در آن پناه بگیرم.  این که می بینم کودکان بازی می کنند، اندوه من زنده می شود... بر اندوه خویش می گریم.
پیامبر دست کودک را گرفت و به او گفت: آیا خشنود خواهی بود اگر من پدرت باشم و فاطمه خواهرت و علی عمویت و حسن و حسین برادرانت؟
کودک پیامبر را شناخت. با شتاب پاسخ داد: ای فرستاده خدا! چگونه بدان خشنود نباشم!
پیامبر او را با خودش به منزل آورد. لباس نو به او پوشاند. غذا به او خوراند. و شادی نویی را در دل او بر انگیخت.
کودک بیرون دوید و بین کودکان می پرید و بازی می کرد.
یکی از کودکان از او پرسید: همین چند لحظه پیش گریه می کردی؛ تو را چه شد؟ چه چیزی تو را اینک خوشحال و شاد کرده است؟
پسرک یتیم گفت: گرسنه بودم سیرم کرد. برهنه بودم پوشاندم. یتیم بودم و اینک فرستاده خدا پدرم شد و فاطمه زهرا خواهرم و علی عمویم و حسن و حسین برادرهای من...
کودکان بی آن که درنگ کنند به او گفتند: کاش پدر ما هم در جنگ کشته می شد تا چیزی که تو به دست آورده ای ما نیز به دست می آوردیم.
کودک در کنف حمایت پیامبر(ص) زندگی کرد تا درگذشت. چون خبر درگذشت پیامبر به وی رسید بیرون آمد و اشک می ریخت و خاک بر سر خود می پاشید و داد می زد: الان من یتیم شدم... الان من غریب شدم.
یکی از یاران پیامبر بر خاست و کفالت او را بر عهده گرفت...
این روایت را گفته اند که ضعیف است شاید ماخذ داستان این روایت باشد که بدان شرح و بسط داده اند:  
قال الإمام البزار فی مسنده  کشف الأستار حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ عَبْدِ الله بْنِ الْجُنَیْدِ ، ثنا أَبُو الأَسْعَدِ مِنْ وَلَدِ بَشِیرِ بْنِ عَقْرَبَةَ الْجُهَنِیِّ، وَکَانَ یَنْزِلُ عَسْقَلانَ فِی الرَّمْلَةِ فِی قَرْیَةِ طُورٍ، فَحَدَّثَنَا عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ جَدِّهِ ، عَنْ بَشِیرِ بْنِ عَقْرَبَةَ الْجُهَنِیِّ ، قَالَ : لَقِیتُ رَسُولَ الله صلى الله علیه وسلم یَوْمَ أُحُدٍ فَقُلْتُ: مَا فَعَلَ أَبِی؟ فَقَالَ: اسْتُشْهِدَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ"، فَبَکَیْتُ، فَأَخَذَنِی فَمَسَحَ رَأْسِی وَحَمَلَنِی مَعَهُ، وَقَالَ: " أَمَا تَرْضَى أَنْ أَکُونَ أَنَا أَبُوکَ وَ تَکُونَ عَائِشَةُ أُمَّکَ؟ قَالَ الْبَزَّارُ: لا نَعْلَمُهُ یُرْوَى إِلا بِهَذَا الإِسْنَادِ. و قال الإمام الهیثمی رحمه الله فی مجمع الزوائد ومنبع الفوائد: رواه البزار وفیه من لا یعرف. هذا هو أصل الحدیث الضعیف ، لکن قام القصاص والوعاظ بتزیینه بالروایة الخیالیة المکذوبة.
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی

زیبا آفرین
در یکی از صفحات مجازی کلیپی گذاشته بودند که از کارهای خانم دُرصات حمدانی خواننده تونسی بود. متن یا ترانه آن روایتی از نبی اکرم(ص) است.
اصل همان کلیپ را بدون هیچ توضیحی، برای دوستان در صفحه حوزه علمیه فرستادم.
گاه شادی و شادمانی در من ایجاد می شود دوستدارم دیگران نیز در این نشاط و شادی شریک باشند. تنها خوری خلاف رفاقت است. تنها شراکت که نباید در غم و اندوه باشد.
اما خلاف انتظار رخ داد. البته انتظار مخالفت می شد ولی بیش از انتظار بعضی واکنش نشان دادند:
این مزخرفات چیست که این جا می گذارید...
آوازه خوانی یک زن سربرهنه و آرایش کرده در حضور اجنبی..
حقیقت برای ترویج نیاز به باطل ندارد...
این فیلم هتک پیامبر اکرم است...
تعجب از شما است که از این فیلم خوشتان آمده و ترویج می¬کنید.
این تعبیر بسیار مهم بود: یعنی اگه اجازه بدیم یک زن بی حجاب و با آرایش با آواز از پیامبر حدیث بخونه...
اگه فکر می¬کنید با مطربی می¬شود تبلیغ دین کرد، راه را عوضی آمدید...
البته از تعداد بیش از ششصد نفر از اعضا سه نفر چنین واکنش تندی از خود نشان دادند. بگذریم از اهانتهایی که صورت گرفت. که منجر به حذف آن مزخرفات و یا آوازه خوانی و مطربی و... از صفحه مورد نظر شد...   
در آن جمع دوستی گرامی طرحی نو در انداخت و گویا خواست راه میانبر بزند و بحث را از کشمکش و چالش و مجادله به بحث علمی بدل کند...
رفتم سراغ اصل سوال؛ ایشان گویا پاک کرده بودند. ولی خلاصه و چکیده سوال خوانندگی زن بود که چه حکمی دارد؟
حقیر پاسخ زیر را فرستاد: خداوند به شما جزای خیر بدهد که لااقل طرح پرسش کردید. البته دوستان که نظرشان را فرمودند! شما فکر می کنید با توجه به توپهای پُر دوستان مجال برای کشف حقیقت وجود دارد؟
آیا دوستان دل به بحث می دهند تا حقیقت روشن شود؟
دوستانی که خود بریده اند و خود دوخته اند و الخ؟
من نمی دانم پاسخ جدی بر پرسش جدی شما چقدر دوستان عزیز حوزوی -که پیش از این صابونشان به تن بنده خورده است- یارای شنیدن حقیقتش را دارند؟
 نگوییم حقیقت لااقل عرایض آخوندی از صنف و از سلک خودشان را دست کم بشنوند که حتی در عرصه علم هم مقلد نیست بلکه به دنبال حقیقت است. –با توجه به واکنشهای تند بعضی از اعضا- من ظرفیت این صفحه را آن مقدار نمی دانم...
بعد از این توضیح حقیر، عزیزی عبارت زیر را فرستادند.  
زنده باشید، طبق آن چه بنده سوال کردم، اگر صدای زن طوری باشد که مشخص باشد خواننده کیست، حرام است، خواه مصداق غنا باشد یا نباشد. حال نظر حضرتعالی را نمی¬دانم که به عنوان مجتهد، قاعدتا بر اساس ادله فقهی خواهد بود!
مجدد پیام زیر توسط ایشان فرستاده شد:
سلام مجدد،عرض بنده این بود که بنده از مجتهد سوال کردم فرمودند: آواز خواندن زن اگر طوری باشد که خواننده مشخص شود کیست حرام است؟ خواه مصداق غنا باشد یا نباشد؟ سپس عرض کردم که اگر حضرتعالی به عنوان کسی که تقلید نمی¬کند نظر دیگری دارید، با ادله فقهی بفرمایید تا استفاده کنیم.
طبق فتوایی که خود این عزیز از مجتهدی بیان فرموده است نباید خواندن آن خانم مشکلی ایجاد می کرد. چون آن خانم را حداقل این عزیزان که اصرار به حرمت و فساد انگیزی آن داشتند را نمی شناختند و نمی دانستند که خواننده آن کیست. و فکر هم نمی کردند که این برنامه مدتها قبل ضبط و پخش شده است. چنان که عزیزی نگاشته بود باید جلو آن گرفته شود.
گرچه در خود همین فتوا ابهام وجود دارد: اگر صدای زن طوری باشد که مشخص باشد خواننده کیست، حرام است.
سوال: آیا می شود  صدای زنی را گوش کرد که قابلیت تشخیص و شناسایی نداشته باشد. یعنی نشود فهمید که مثلا فلان خواننده ایرانی یا فلان خواننده عرب یا فلان خواننده انگلیس یا آمریکایی یا روسی است؟
اگر نشود تشخیص داد پس مفید فایده نیست به چه چیزی می خواهند گوش بدهند.
مگر این که بگوییم نظر آن مجتهد این بوده است که نتوان فرد را شناخت. چنان که همین کلیپ را شاید بسیاری نشناسند. و در پی شناخت او هم نباشند. دلیلی هم ندارد که بخواهند او را بشناسند.
در صورت در بیان نظر ایشان چنین ابهامی وجود دارد و وجوه متعددی از آن برداشت می شود. در هر صورت آن عزیز نظر ایشان را فرستاد و نظر این حقیر را نیز خواست.    
به نظرم رسید لااقل در بین دوستان یک نفر کنجکاو و جویای حقیقت وجود دارد. گرچه دوستان دیگری هم قطعا و یقینا هستند که وارد این منازعه نشده اند ولی دوست خواهند داشت که ته این چالش و کشمکش چه خواهد شد.
بنده هم به خواسته دوست عزیز جامه عمل پوشاندم و حسب الامر ایشان پاسخ را تقدیم عزیزان می کنم.
با توجه به این که میزان خاصی از کلمات در هر صفحه تلگرام رد و بدل خواهد شد. سعی می کنم هر جایی که ابهام داشته باشد همانجا به توضیح بپردازم. ضمنا رویکرد ما به مساله فقهی است.
جمشیدی خراسانی
ادامه دارد
https://t.me/joinchat/AAAAAEpeRQ8uK71Mwex1Sg

  • حسن جمشیدی